ຯChernobyl | Vkookᵃᵘ
  • Reads 10,772
  • Votes 1,598
  • Parts 37
  • Reads 10,772
  • Votes 1,598
  • Parts 37
Ongoing, First published Feb 18, 2022
❅Summary: 
داستان عاشقانه و متفاوتی در سال ۲۰۸۶ میلادی، پروفسور تهیونگ کیم و تیم تحقیقاتیش به سرزمین گمشده‌ای سفر می‌کنن، سفری که باعث تغییرات زیادی در زندگی اونها خواهد شد.


••→

_ تو سال ۲‌۰۸‌۷، تو این نقطه از تاریخ دیگه انسانیت و اخلاق به درد آدمها نمی‌خوره... الان آدمها می‌دون تا از حقیقتا فرار کنن، می‌جنگن تا زنده بمونن، تا آخرالزمان اون‌هارو داخل خودش نکشه!
اینجا دیگه انسانیت جواب نمی‌ده پروفسور کیم!

لبخند تلخی زد و نگاهش رو از چشمان سبز رنگ مرد رو به روش گرفت: 
_واسه من مهم نیست چه اتفاقاتی داره میفته، من به دویدن ادامه دادم تا انسانیت درونم زنده بمونه، من می‌جنگم تا اونو نجات بدم، شما درک نمی‌کنید، نمی‌فهمید آخرالزمان من وقتی اتفاق می‌افته که چشمهای اون رو غمدار ببینم... این عقیده‌ی همه‌ی سیاست مدار هاست؟؟ متاسفم قربان، آخرالزمان نابودی زمین و انفجار خورشید نیست، آخرالزمان وقتیه که امید مردمِ دنیا رو نابود کرده باشید!!!


☢: داستان این آیو با فاجعه‌ی چرنوبیل رابطه مستقیمی نداره و دوره زمانیش به صدسال پس از اون واقعه برمی‌گرده و فضای متفاوتی با باقی داستان ها داره. 


وضعیت: درحال آپ.

Couples: Vkook, Hopemin.
Genre: Sci-Fi, Romance, Thriller, angst, Smut 🔞
Wr: Vante


3.#Thriller
All Rights Reserved
Sign up to add ຯChernobyl | Vkookᵃᵘ to your library and receive updates
or
#156romance
Content Guidelines
You may also like
Runaway by haniehislamy
5 parts Ongoing
[ فراری ] Cuple : KookV Genre : Omegavers , Smut , Dark Romance , Mpreg , Harsh , 🔞 جونگکوک بعداز اینکه متوجه گرایش‌ِ عجیبِ منشی‌ نوجوونش میشه ، باهاش یه رابطه‌ی قراردادیِ یک ساله رو شروع میکنه.... چی میشه اگه تهیونگ بخاطر یه سهل‌انگاری ، برخلاف قوانین رابطه ی قراردادیش با جونگکوک ، باردار بشه و حالا قرار بود چه بلایی سرش بیاد ؟؟ اون دونفر گرچه که بدن‌های برهنه‌ی همو خوب بلد بودند اما...... هیچی از زندگیِ هم نمیدونستند.... ! این رابطه میتونست بعد از آشکار شدن رازهاشون ادامه پیدا کنه؟ تهیونگ چیکار میکرد ؟ میموند تا اون آلفا هر بلایی که میخواد به سرش بیاره ؟ _ بازی بدی رو شروع کردی تهیونگ.... اگه ازم دور بشی میکشمت...تو همیشه باید جلوی پام باشی لعنتی ! ********* + تو فقط بهم لبخند زدی...‌ و من کل زندگیمو دو دستی بهت تقدیم کردم ...‌ انگار توی تمام زندگی تاریکم منتظر یه لبخند از یه نفر بودم تا جلوش زانو بزنم و به عنوان خدای خودم بپرستمش..... اما من همیشه فراری بودم.... از آدمها ... از احساسات... از آینده.... من فرار میکنم ازت اگه توی قفس نگهم نداری ! چون ‏اون قسمتی از من که سعی میکرد آدمها رو نگه داره کاملا از بین رفته.... من فرار کردم از خودم... از تو... از حقیقت... _ حدس بزن قراره باهات چیکار کنم توله‌ی فراری !؟؟ ********* برای آشنایی با روند داستان به پارت
روحه لـ رعد by hhhgfyifri
2 parts Ongoing
بسم الله الرحمن الرحيم بدايه جديد. ولج رقيواننننن يلا فضينه ابوج فضحني رقيه: اهووو اجيتت اجيتت بكلبها عليمن خابصينه من تكلولي خنه البس شالي لا ابوي يلغلي الطلعه واحنه بالف ياعلي يلا قنعناة كملت لكيتهم منتضريني يلا كملت حسين الاب: صلاواتتت يلا امشن هاجر: انتي شبيج وين رايحين احنه صارلج ساعه تتمكيجين عروس رقيه: انجبي ام حلك لي يزلك نقطة ميكاج ماحطه والله بس مرطب هاجر: دصعدي صعدنه لبين مانوصل خنه اعرفكم عن نفسي اسمي رقيه عمري 17سنه اختي هاجر عمرها15سنه ثالت متوسط ملاحضة اني تاركه وعد ثنين اخوان الجبير كرار عمره 20سنه ولصغير صكر عمره 19سنه ووصلنه يلا انزلي هاجرر فضيني امشي بصف امي ولزمي عباتها ترا ابوي يشئنهه هاجر: ههه اي والله امشي يجوز ابوج ليوم يطلع الطلعه من خشومناهههه رقيه: اي والله امشي نصعد هذيج العبه لاتخلين ابوي يشوفج امشي ويا امي عاد امي تقبل اي يله صعدنه لعبه تصادم سيارات صعدنه اني وهاجر كله وحده سياره لعبنه ضليت العب جان اكو ولد كدامي مادري شلون صار كدامي وتصادمنه اني وياه وهاجر تضحك وتغمزلي واني من بدت العبه لحد هسه ماضربت احد بسياره لا اخافف عبالك صاعده بسياره حقيقيه اي المهم كملنه لعب ورحنه لعبه اسمها الديسكيفري يمكن صعدنه واجان اشوف...
You may also like
Slide 1 of 10
I can see your true colors [Namjin]~Completed cover
🥀🛠⊰ #ENEMY  ⊱🛠🥀 cover
" My Broken Rose "[S2 Uncomplete] cover
𝗗𝗔𝗚𝗚𝗘𝗥 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  cover
Runaway cover
가상경마 베 팅의 신뢰와 안정성, 땅콩접속 땅공최신주소.com 코드 k ps 7 4에서 경험하세요 cover
Mr kim/vkook cover
twelfth dimension cover
band c.h [hyunlix] cover
روحه لـ رعد cover

I can see your true colors [Namjin]~Completed

8 parts Complete

احساسات خاص و زيبان. ميگن كه بدون اونا زندگى بيرنگ ميشه. اگر يك روز زندگى واقعاً بى رنگ بشه و احساسات از دست برن، كسى ميتونه از اون همه رنگ خاكسترى نجات پيدا كنه؟ چه بلايى سر كسايى كه هنوز هم رنگ هايى توى وجودشون دارن مياد؟؟