The Silent Court of Perfumes (Completed)
  • Reads 45,388
  • Votes 13,783
  • Parts 44
  • Reads 45,388
  • Votes 13,783
  • Parts 44
Complete, First published Feb 26, 2022
Mature
💚☘بدون عطر🧶...🧶بدون صدا☘💚

✨✨🧡❤️دادگاهِ بی‌صدای عطرها❤️🧡✨✨

پارک چانیول و بیون بکهیون...همدیگه رو ملاقات کردند و عاشق شدند...نه اشتباه نکنید...اون‌ها همدیگه رو ملاقات کردند اما بجاش هرکی عاشق خودش شد. بکهیون، عاشقِ بکهیون و چانیول، عاشقِ چانیول!
چی شد که همچین شد؟
شاید چون یکی حرف نزد و اون یکی نتونست حرف بزنه...شاید هم می‌خواستن با چشمهاشون عشق رو ببينند اما در قلب‌هاشون هنوز بسته بود. شاید هم فقط کلید رو گم کرده بودند. 
شاید هم چون عاشق بودند اما ملاقاتی سه تایی صورت نگرفت...ملاقاتی که یک طرف بکهیون و چانیول نشسته باشن و عشق روبه‌روشون باشه!


🍀Genre ☘️: Romance, Action, Omegavers, Fluff, Smut

☘️Couple 🍀: Chanbaek, Hunhan
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add The Silent Court of Perfumes (Completed) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
🧚‍♂️ Sleeping Beauty 🧚‍♂️ Completed by crazy_doctor94
102 parts Complete
📘 عنوان: #زیبای_خفته 🧚🏻‍♂ 👨‍❤️‍👨️ کاپل ها: کایهون/چانبک 🔍 ژانر: ر‌‌ُمنس، فانتزی، فلاف، خوناشامی، اسمات ✍🏼 خلاصه: کایهون ⬇️ همه با شنیدن اولین جیغ ها و تقلاهای یک نوزاد لبخند خوشحالی به لب هاشون میارن و با شوق بهش خیره میشن اما اوضاع برای اون نوزاد بیچاره! پسر پادشاهی که ملکش از قبل با مردی دیگه توی رابطه بود، اینطور نبود! هیچکس به نوزاد نیازمند توجهی نکرد و هیچکس تولدش رو تبریک نگفت.. اون نحس بود و این نحسی قرار بود برای تولدش، جادوگری رو بهش هدیه بده که اون رو از مادرش دزدیده بود...! چانبک ⬇️ نفرین شده ها اغلب چه شکلی بودند؟ در قدم اول هیچکس فکر نمی‌کرد که نفرین یک جادوگر بزرگ بتونه یک جادوگر دیگه رو به پست ترین موجود هستی، یعنی خوناشام ها، تبدیل کنه! بکهیون با چشمهای خودش نابود شدن زمین رو دیده بود.. و زمین جهنم شدش میخواست با وارد کردن انسانی به نام چانیول به زندگیش، خودش رو نشون بده و بهش لبخنده بزنه!
Sweet Apple(Completed) by fictionland_farsi
20 parts Complete Mature
خلاصه : وین متاوین، یه دانشجویی 24ساله با رازی بزرگ عه. اون یه امگائه. از زمانی که در سن 16سالگی به امگا بودنش پی برد، از داروهای سرکوب کننده استفاده می کرد تا وارد دوره هیت نشه. اون از این که یک امگای ضعیف بود، متنفر بود. امازمانی که برای تعطیلات به خانه پدر و مادرش میره، به طور تصادفی با برایت واچیراویت برخورد کرد. مرد خوش تیپ قد بلندی که باعث مبشه چیزهایی رو حس کنه که قبلاا هرگز اونارو حس نکرده ... چه اتفاقی می افتد وقتی بعد از یه شب پر از لذت باردار بشه؟ تا کی میتونه این راز ها رو پیش خودش نگهداره ؟ حالا اگه متقابلا هردو راز هایی برای پنهان کردن از همدیگه داشته باشن چی ؟ کی این راز ها فاش میشه؟ مترجمین : سایا، هاریزون و فاطمه ژانر : مافیایی، امگاورس، امپرگ ، عاشقانه و اسمات نویسنده این فیکشن kathonthedaily هست و ما فقط این فیک رو ترجمه میکنیم. All rights reserved کاپل : برایتوین این فیکشن متعلق به چنل @FictionLand_farsi می باشد
( Wincest )( j2 ) Supernatural / season 15 Continuation of the last part by Supernatural313
21 parts Ongoing
📌وضعیت: متوقف شده.🪧🤎 سوپرنچرال / فصل 15 ادامه قسمت آخر : احساسی غیر از برادری ، احساسی به نام عشق Supernatural / season 15 Continuation of the last part: A feeling other than brotherhood, a feeling called love ... من عاشقت بودم و حتی مرگ من هم نتونست احساس من رو نسبت به تو تغییر بده من همیشه عاشقت بودم سمی ... راستش تا قبل از این داخل تلگرام فف می‌نوشتم لقبمS.M.Hهست میدونید من با دیدن پایان این سریال حس کردم چیزی از وجودم گم شده من ده سال با این سریال زندگی کردم و سم و دین جزوی از وجودم شدن ، پس الان برام سخته که با پایانش کنار بیام من خیلی کتاب های روانشناسی میخونم و متوجه شدم که احساسی که بین سم و دین هست ، تنها یه حس برادری نیست و این سریال راز های بزرگی رو درون خودش جا داده تو این فف میخوام با حمایت شما به اون راز ها بپردازم مرور گذشتشون و حسی که از ابراز اون میترسن حسی غیر از برادری ، حسی به اسم عشق حسی که شاید به خاطر عشقی که جنسن و جرد بهم دیگه دارند ، روی شخصیت تأثیر گذاشته :) لطفا حمایت کنید و با نظراتتون بهم انگیزه بدید ♥️ #S_M_H
My Gazelle ٫Chanbak٫ by Seti656700
21 parts Ongoing
پارک چانیول پسری بیست و چهارساله که عاشق برادر ناتنی خودش میشه و وقتی بکهیون متوجه احساسات عمیق چان به خودش میشه اون هر بار به شدت پس میزنه مهم نیست اون مرد چند بار می‌شکنه و چه زجری تحمل می‌کنه و بنظرتون چی میشه اگر توی تصادف چان وارد بدن معشوق بکهیون بشه ؟ می تونه از اون همه اتفاق جون سالم به در ببره ؟ می تونه به بدن خودش برگرده ؟ و کلی سوال دیگه.... --------------------------------- -خوبی؟ +خوبم -اینجوری به نظر نمی‌رسه هومی زیر لب گفتم -درد داری ؟ سرم رو تکون دادم ، بلند شد و اومد کنار نشست دستش و گذاشت رو شونم -زمان دردتو آروم می‌کنه لبخند زدم و لبخندم گشادتر شد و بعد چند دقیقه به قهقهه ای افتادم قهقهه ای که پر از درد بود مچاله شدم توی خودم و در حالی که چشمام پر بود گفتم : +کاش آدم وقتی ضربه می خوره نفهمه از کی بهش ضربه زده -چرا ؟! +چون هميشه اگه ضربه انقدری قوی باشه که تورو از پا بندازه حتما از جانبِ کسی که خيلی بهت نزدیکه ، چون آدم‌های غریبه که نمیدونن به کجا بزنن از پا بیفتی! و اینکه تهش بفهمی از کسی ضربه خوردی که بارها بلندش کردی و بهت تکيه کرده تا ادامه بده ...دیگه بلند شدن خيلی خيلی سخت میشه ----------------------- اسم فیک : My Gazelle کاپل :چانبک ژانر :رومنس ، درام ، انگست ، اسمات‌ ، معمایی وضعیت : متوقف شده نویسنده :@Ssti656700
You may also like
Slide 1 of 19
🧚‍♂️ Sleeping Beauty 🧚‍♂️ Completed cover
Survivor cover
No.72 cover
𝐄𝐢𝐯𝐚 [ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ]  cover
جواهر،JEWEL cover
➘ Safeless Home ➚ #full cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
Sweet Apple(Completed) cover
Little.✓ cover
𝐇𝐮𝐧𝐭𝐞𝐫 | Kookv cover
BLADE cover
Faceless (Completed) cover
( Wincest )( j2 ) Supernatural / season 15 Continuation of the last part cover
Phoenix   cover
𖥸🥀 Brice & Bert 🥀𖥸 cover
My Gazelle ٫Chanbak٫ cover
تو چانی یا یول؟ cover
پرسه در نیمه شب cover
fan boy cover

🧚‍♂️ Sleeping Beauty 🧚‍♂️ Completed

102 parts Complete

📘 عنوان: #زیبای_خفته 🧚🏻‍♂ 👨‍❤️‍👨️ کاپل ها: کایهون/چانبک 🔍 ژانر: ر‌‌ُمنس، فانتزی، فلاف، خوناشامی، اسمات ✍🏼 خلاصه: کایهون ⬇️ همه با شنیدن اولین جیغ ها و تقلاهای یک نوزاد لبخند خوشحالی به لب هاشون میارن و با شوق بهش خیره میشن اما اوضاع برای اون نوزاد بیچاره! پسر پادشاهی که ملکش از قبل با مردی دیگه توی رابطه بود، اینطور نبود! هیچکس به نوزاد نیازمند توجهی نکرد و هیچکس تولدش رو تبریک نگفت.. اون نحس بود و این نحسی قرار بود برای تولدش، جادوگری رو بهش هدیه بده که اون رو از مادرش دزدیده بود...! چانبک ⬇️ نفرین شده ها اغلب چه شکلی بودند؟ در قدم اول هیچکس فکر نمی‌کرد که نفرین یک جادوگر بزرگ بتونه یک جادوگر دیگه رو به پست ترین موجود هستی، یعنی خوناشام ها، تبدیل کنه! بکهیون با چشمهای خودش نابود شدن زمین رو دیده بود.. و زمین جهنم شدش میخواست با وارد کردن انسانی به نام چانیول به زندگیش، خودش رو نشون بده و بهش لبخنده بزنه!