Under the Roses
  • Reads 2,328
  • Votes 413
  • Parts 5
  • Reads 2,328
  • Votes 413
  • Parts 5
Complete, First published Mar 02, 2022
" صدای پایش را می‌شنوم
که هست...
به همان سان که من هستم"

فرناندو پسوا

🥀زیر گل های رز🥀

کاپل: بکیول

🟥 این فیکشن شامل صحنه هایی باز از خشونت و روابط جنسیست 🔞
🟧 پرش های زمانی و مرور خاطرات با تغیر حالت فونت، از متن زمینه متمایز شده.
All Rights Reserved
Sign up to add Under the Roses to your library and receive updates
or
#17baekyeol
Content Guidelines
You may also like
دوران سرکشی  by user20576447
40 parts Ongoing
کاپل : ووسان ، سونگجونگ ، یوسانگ ژانر : امگاورس کامل شده وویونگ به اطراف نگاه کرد ، امگاها ترسیده با مردمک های لرزون به کسایی نگاه میکردن که مثل گرگ های گرسنه برای دریدن شون چشم دوخته بودن به اونا : زود باش امگا گرگت رو نشون بده . نیشخندی روی لب وویونگ نشست : چرا باید این کار رو بکنم . ابروهای مرد بالا رفت : چون باید مشخص بشه که میتونی به آلفات خدمت کنی یا باید بفرستنت توی کلوپ برای خدمت به بقیه . خشم توی قلب وویونگ شعله کشید : چرا این مراسم برای آلفاها انجام نمیشه ... چرا فکر میکنین فقط امگاها هستن که امکان داره گرگ وجودشون بیرون نزنه . همه ی نگاه ها به سمت وویونگ بود هانی از خشم داشت منفجر میشد ، کم توی نگرانی بود که این امگا داشت اوضاع رو بدتر میکرد ، آقای کانگ پر صدا خندید : تو خیلی جسارت داری امگا ... اما باید بدونی هیچ آلفایی نیست که نقص داشته باشه ، آلفاها قدرتمندن و به راحتی میتونین گرگ شون رو نشون بدن . اینبار این وویونگ بود که خندید ، خنده ای که مثل گلوله توی صورت تموم اون آلفاها کوبیده شد : اما من میشناسم آلفاهایی که گرگی ندارن . آقای کانگ عصبانی شد ، این امگا چطور جرات میکرد به نوع قدرتمند جامعه توهین کنه : گرگت رو نشون بده . دست پسر مشت شد : من چیزی برای نشون دادن ندارم . فک هانی منقبض شد که آقای کانگ رو
I'm not  virgin ⛓️⚖️  by setareh100
43 parts Ongoing
I'm not virgin ⛓️⚖️من باکره نیستم کاپل: کایهون، چانبک، شیچول، کریسهو ژانر: امگاورس، انگست، درام، اسمات خلاصه: از وقتی به سنی رسید که تونست تفاوت آلفا و امگا رو بفهمه، تو سرش کوبیدن که یه امگا حق نداره با کس دیگه ای به جز الفاش باشه. از ماهیت جنسیش متنفر بود... از جامعه ای که توش به دنیا اومده و بزرگ شده بود متنفر بود! چرا یه امگا باید به خودش سختی میداد و دوران هیت رو تو تنهایی کامل میگذروند؟! فقط به خاطر اینکه باکره بمونه و آلفاش اولینش باشه؟! دنیا براش، وقتی که تو اولین هیتش در اتاقو به روش قفل کردن و نذاشتن بیرون بره تموم شد. بیرون نرفتن به چه جرمی؟! به خاطر اینکه ممکن بود با الفای دیگه ای بخوابه و بعدا با جفت گیری الفای خودش ابروش بره؟! به درک... سهون هیچ وقت همچین چیزی رو نمیخواست! هیچ وقت درک این فلسفه مسخره رو که باید هیتش تو سختی و عذاب بگذرونه نفهمید... بدنش برای خودش بود، جسمش برای خودش بود... پس قانون رو زیر پا گذاشت... با اولین الفایی که دلش خواست رابطه برقرار کرد و خودشو از صفت باکره بودن نجات داد. مهم نبود که خانواده اش یا جفت اینده اش چه فکری میکنن! حتی براش مهم نبود که جفت اینده اش قبولش کنه یا نه... اون الفاهای از خودراضی با هرکی که میخواستن میخوابیدن اما موقع جفت گیری یه امگا دست نخورده و باکره میخوا
You may also like
Slide 1 of 10
دوران سرکشی  cover
TENSION ( تَنِش )🍷 cover
My pink boy [ Yoonmin ] cover
My Silver Wolf cover
I'm not  virgin ⛓️⚖️  cover
WE ARE JUST A BIG BANG! cover
The Gym cover
𝗕𝗹𝗼𝗼𝗱𝘆 𝗕𝘂𝗹𝗹𝗲𝘁╺🩸 cover
༄𝓛𝓮𝓽 𝓘𝓽 𝓑𝓮 𝓨𝓸𝓾: 𝐏𝐑𝐀𝐆𝐌𝐀࿐ cover
yukai cover

دوران سرکشی

40 parts Ongoing

کاپل : ووسان ، سونگجونگ ، یوسانگ ژانر : امگاورس کامل شده وویونگ به اطراف نگاه کرد ، امگاها ترسیده با مردمک های لرزون به کسایی نگاه میکردن که مثل گرگ های گرسنه برای دریدن شون چشم دوخته بودن به اونا : زود باش امگا گرگت رو نشون بده . نیشخندی روی لب وویونگ نشست : چرا باید این کار رو بکنم . ابروهای مرد بالا رفت : چون باید مشخص بشه که میتونی به آلفات خدمت کنی یا باید بفرستنت توی کلوپ برای خدمت به بقیه . خشم توی قلب وویونگ شعله کشید : چرا این مراسم برای آلفاها انجام نمیشه ... چرا فکر میکنین فقط امگاها هستن که امکان داره گرگ وجودشون بیرون نزنه . همه ی نگاه ها به سمت وویونگ بود هانی از خشم داشت منفجر میشد ، کم توی نگرانی بود که این امگا داشت اوضاع رو بدتر میکرد ، آقای کانگ پر صدا خندید : تو خیلی جسارت داری امگا ... اما باید بدونی هیچ آلفایی نیست که نقص داشته باشه ، آلفاها قدرتمندن و به راحتی میتونین گرگ شون رو نشون بدن . اینبار این وویونگ بود که خندید ، خنده ای که مثل گلوله توی صورت تموم اون آلفاها کوبیده شد : اما من میشناسم آلفاهایی که گرگی ندارن . آقای کانگ عصبانی شد ، این امگا چطور جرات میکرد به نوع قدرتمند جامعه توهین کنه : گرگت رو نشون بده . دست پسر مشت شد : من چیزی برای نشون دادن ندارم . فک هانی منقبض شد که آقای کانگ رو