Part Of My Destiny
  • Reads 4,536
  • Votes 559
  • Parts 34
  • Reads 4,536
  • Votes 559
  • Parts 34
Complete, First published Mar 03, 2022
با چشمانی که آرام آرام بسته میشد، پر از بغض های گیر کرده در گلویش به صحنه ی مقابلش زل زده بود
همه ی آنها مرده بودند
به همین زودی زندگی اش پایان یافته بود
اخرین تلاش برای بازنگهداشتن چشمانش، یک پلک زدن بود و بعد از آن، تاریکی مطلق در آغوشش گرفت ...

_ من از نزدیک شدن به تو قصد بدی نداشتم، این فقط جزئی از سرنوشتم بود ...



کاپل : ویکوک/کوکوی
ژانر : انگست، عاشقانه، رازآلود، کمی جنایی
All Rights Reserved
Sign up to add Part Of My Destiny to your library and receive updates
or
#18mystery
Content Guidelines
You may also like
𝐷𝐼𝑁𝐼𝑇𝑅𝐼 [𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘] by silver__pen
13 parts Ongoing
/دینیتری/ " رد خونمو دنبال کرد و به اشتباه به قلبم رسید" دینیتری : داستان زندگی افرادی که سر بازی عشق و قدرت کیش و مات شدن! " یکی زیر دود سیگار اسیر میشه و دیگری درون سایه ی مرگ.. هر دو اسیرن... اهمیتی نداره زندانبانشون کیه... مهم اینه که انسان قبل درک کردن زندگی مرگ رو تجربه میکنه... تجربه ای محاکمه شده توسط اشتباهات...." __________ میدونی چیه" سیاه ".. گاهی وقت ها فکر می کنم تو آخر صفحه ی کتاب غمگینم فقط یک داستان بی سر و ته خوابیده... ولی اشتباه می کردم تو تک تک جملات کتابم اسم تو هک شده ... بدون هیچ جوهری... تا ابد سیاه من باقی بمون ... خوبیش اینه سیاه به هر رنگی میاد.. حتی قرمز ●متوقف شده __________ ✞︎𝑁𝑎𝑚𝑒=𝐷𝐼𝑁𝐼𝑇𝑅𝐼 ✞︎𝑔𝑒𝑛𝑟𝑒=𝑆𝑢𝑝𝑒𝑟𝑛𝑎𝑡𝑢𝑟𝑎𝑙,𝑠𝑐𝑎𝑟𝑦, 𝑣𝑎𝑚𝑝𝑖𝑟𝑒, 𝑠𝑚𝑢𝑡, 𝑎𝑛𝑔𝑠𝑡, 𝑑𝑎𝑟𝑘 ,𝑟𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 ✞︎𝑐𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒=𝑣𝑘𝑜𝑜𝑘 ✞︎𝑠𝑢𝑏_𝑐𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒=𝑦𝑜𝑜𝑛𝑚𝑖𝑛 𝑤𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟= 𝐖𝐇𝐈𝐓𝐄_وایت
نفرت by dark_pome
20 parts Complete
چی میشه اگه کل زندگیت یه بازی باشه؟ کسی که عاشقانه میپرستیش بهت بگه هرزه؟ کنارش میمونی؟ یا شاید انتقام میگیری! شاید این داستان زندگی یه پسر ساده اس که جز یه انتشارات ساده چیزی نداره ولی آیا زندگی اش همین طوری میمونه؟ با ورود به اتاق پیرمرد با این آهنگ غمگین مواجه شد. نیشخندی زد و گفت:((میدونی کی دیگه نتونستم گریه کنم؟))پیرمرد با شنیدن صدای او رعشه بر تنش افتاد.((وقتی دیگه مادرم زیر خاک بود..وقتی پدرم برای انتقام قدرتش رو گذاشت کنار و خواهرش رو کشت.))پیرمرد انگار متعجب باشد. جونگ کوک نیشخندی زد.((اوه..تو نمیدونی عزیز؟نمیدونی ابیگل..جئون ابیگل..عمه زیبای من..خواهر مرده پدرم))پیرمرد ترسیده نفس میکشید. جونگ کوک نگاهی به چاقو کرد و گفت:((میخوام درد بکشی..همونطور که من و قند عسلم قراره بکشیم))و با قهقهه جنون آمیزی به طرف پیرمرد رفت. و لحظاتی بعد تنها صدای فریادهای خموش پیرمردی گنه کار و قاتلی گنه کار تر بود که در نوای موسیقی و باران میرقصید.
You may also like
Slide 1 of 10
shelter cover
The Exiled Angel....  cover
𝐷𝐼𝑁𝐼𝑇𝑅𝐼 [𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘] cover
REMEMBER ME cover
نفرت cover
A boy with brown eyes  cover
Buried Alive VKOOK-KOOKV cover
OneSHot cover
TheParadoxOfOurLove(completed) cover
𝑩𝒍𝒂𝒄𝒌 𝑾𝒊𝒅𝒐𝒘 cover

shelter

24 parts Ongoing

جونگکوک پسری ۱۷ ساله که به سرپرستی آقای کیم در می یاد اما اون مرد قراره چه رفتاری با جونگکوکک داشته باشه ؟ - روزی میاد که لابه‌لای خاطرات ریتم من توی ذهنت تکرار میشه.....پرت میشی توی گذشتمون و دوباره دلتنگم میشی ، و با پای خودت بر میگردی تو جهنمی که من برات آماده کردم ژانر : خشن / اسمات/ روانشناختی/ درام/ هپی اند‌ 🥇yonmin 🥈mafia