Story cover for MazeOfMemories by zhang_mihi
MazeOfMemories
  • WpView
    Reads 2,905
  • WpVote
    Votes 631
  • WpPart
    Parts 12
Sign up to add MazeOfMemories to your library and receive updates
or
#217dark
Content Guidelines
You may also like
Wild heart by glanda_kv
29 parts Ongoing
--- کیم تهیونگ، امگاییه که پدرش برای جور کردن پول شرکت در حال ورشکستگی، اونو به یه آدم سادیسمی می‌فروشه. تهیونگ بعد از اون معامله‌ی تلخ، توی یه انبار متروکه زندانی میشه و روزای سخت و پر از شکنجه رو پشت سر می‌ذاره. اما سرنوشت یه نقشه‌ی دیگه براش داشت. جئون جنگکوک، الفای اصیلی که توی یکی از مأموریت‌هاش سر از همون انبار درمیاره، تهیونگ رو پیدا می‌کنه. امگایی که شکسته و بی‌جون، دیگه هیچ امیدی به زندگی نداره. بعد از تلاش نافرجام تهیونگ برای خودکشی، جنگکوک تازه می‌فهمه که نبودنش چه خلأ بزرگی توی زندگیش درست کرده. از همون لحظه، تهیونگ تبدیل میشه به چیزی فراتر از یه نفر برای کوک؛ میشه دلیلی برای نفس کشیدن و حالا، جنگکوک حاضر میشه همه‌چیزشو وسط بذاره، تا فقط یه چیزو مطمئن کنه؛ تهیونگ زنده بمونه... و هیچ‌وقت دیگه آسیب نبینه. --- • ژانر:عاشقانه+انگست+هیجانی+امگاورس+اسمات. • کاپل: کوکوی، یونمین •وضعیت: درحال آپ
Coshay / نامیرا by rominaromina396
128 parts Ongoing
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
You may also like
Slide 1 of 10
𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠• cover
(GANGSTER) COMPLETED   cover
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover
Smell Of Death cover
جهان خونین مافیا cover
Wild heart cover
Silence & shadow/سکوت و سایه cover
Coshay / نامیرا cover
protects/ ܩحߊ‌ܦ̇ࡈ߭ߊߺࡅ߳ߺߺܙ cover
٭ Black wine ٭ cover

𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠•

88 parts Complete

𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐘 𝐂𝐎𝐌𝐌𝐀𝐍𝐃𝐄𝐑🔞 [Completed] «جونگ‌کوک، سربازی که دو ماه به پایان خدمتش مونده و فکر می‌کنه که می‌تونه به آسونی سربازیش رو تموم کنه؛ اما با انتقال فرمانده‌ی جدید به پادگانشون، تمام معادلاتش به‌هم می‌ریزه.» - اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم! جونگ‌کوک که گونه و چونه‌اش توی دست بزرگ فرمانده‌اش تحت فشار بود، ناله‌ی آرومی کرد و جوابش رو داد: - آه...فرمانده... این‌قدر دوست داری من رو با دست‌های خودت بکشی؟ تهیونگ نیشخندی زد و با ول‌کردن چونه‌اش؛ انگشت شستش رو سمت زخم ابروی سربازش برد و نوازشش کرد. - تو این مدت... جز کشتنت به چیز دیگه‌ای فکر نکردم! «اتمام یافته» ⊹ کاپل⤟ویکوک ⊹ژانر⤟سربازی-رومنس-اسمات-اکشن-انگست