MazeOfMemories
  • LECTURES 2,812
  • Votes 622
  • Parties 12
Inscrivez-vous pour ajouter MazeOfMemories à votre bibliothèque et recevoir les mises à jour
ou
#32دارک
Directives de Contenu
Vous aimerez aussi
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو, écrit par vkookland_82
14 chapitres En cours d'écriture
Liar🫀 تهیونگ، مردی بی‌رحم، از خانواده مافیایی، برای رسیدن به امپراطوری مافیا، مجبوره،پسری با قلبی مریض و گذشته‌ای پنهان رو وارد بازی خطرناکی کنه‌. بازی‌ای که با دروغ شروع می‌شه، اما شاید با عشق تموم شه... یا با نابودی یکی از آن‌ها. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ -«چطور میتونی بگی همش...دروغ بود؟ تهیونگ بدون نگاه کردن به جونگکوکی که تا چند دقیقه ی پیش، مانند بت میپرستیدش، پک عمیقی به سیگارش زد دستش رو روی قلبی که حالا تند تر از همیشه میکوبید گزاشت و بعد از سال ها بلاخره قطره اشکی از چشمش پایین ریخت«- چطور تونستی با..قلب مریضم بازی کنی؟» مرد با چشمهایی که حالا تاریک تر از هر وقت بودن به چراغ های توکیو خیره شده بود«- بازی تموم شد حالا..حذف شدی.» روزهای آپ: پنج شنبه ها ୣ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: RAHA ୣ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝕣𝕠𝕞𝕖𝕟𝕔𝕖, 𝕤𝕞𝕦𝕥, 𝕞𝕒𝕗𝕚𝕒 ୣ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝕧𝕜𝕠𝕠𝕜 ୣ 𝐢𝐝 𝙄𝙣𝙨𝙩𝙖𝙜𝙧𝙖𝙢: 𝕥𝕒𝕖𝕜𝕠𝕠𝕜_𝕝𝕒𝕟𝕕𝟠𝟚 ୣ 𝗧𝗲𝗹𝗲𝗴𝗿𝗮𝗺: 𝕍𝕜𝕠𝕠𝕜_𝕝𝕒𝕟𝕕𝟠𝟚
Coshay / نامیرا, écrit par rominaromina396
104 chapitres En cours d'écriture
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
Vous aimerez aussi
Slide 1 of 10
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
monster alpha cover
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو cover
𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠• cover
protects/ محافظت  cover
GANGSTER "VKOOK"ورژن اصلی cover
Who are you? cover
Coshay / نامیرا cover
𝐅𝐚𝐭𝐞 [𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤] cover

𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎

20 chapitres En cours d'écriture

جفت‌شدن با آلفای سیاه و داشتن مارک مرگبارش آخرین چیزی بود که کیم تهیونگ هیجده‌ساله از زندگیش می‌خواست؛ خبرنگار جوان وقتی برای ماجراجویی پاش رو داخل اون کلاب لعنتی گذاشت هیچ‌وقت تصورش رو هم نمی‌کرد قراره با جفت آینده‌اش مواجه بشه؛ جئون هاییرو، یاکوزایی که توی نگاهِ اول شیفته‌ی اون امگای مو فندقی شده بود.