Story cover for ໐นr ๖໐ຖ໓ by viminharte
໐นr ๖໐ຖ໓
  • WpView
    Reads 1,353
  • WpVote
    Votes 269
  • WpPart
    Parts 7
  • WpView
    Reads 1,353
  • WpVote
    Votes 269
  • WpPart
    Parts 7
Ongoing, First published Mar 07, 2022
[پیوند ما | ໐นr ๖໐ຖ໓]

تهیونگ یک پسر یتیم است.
او برای رفع نیاز های زندگی همیشه درحال کار کردن است.
تهیونگ یه امگا بد اخلاقِ و برای اون همه یکسان اند حتی اگر آلفا یا بتا باشد.
اون گستاخِ اما نمیتونه ببینه مردم بیگناه مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
او قلب مهربانی دارد اما چه اتفاقی خواهد افتاد وقتی پارک جیمین یک آلفای غالب وارد زندگی او میشود؟
آيا پارک جیمین به تهیونگ عشق خواهد داد یا درد؟

کاپل: ویمین (جیم تاپ)،نامجین ،سپ
ژانر: عاشقانه ، امگاورس ، امپرگ ، اسمات ، انگست

وضعیت : درحال آپ
زمان پارت گذاری : جمعه 
༺༺༺༺༺༺༺༻༻༻༻༻༻༻
خب سلام من اومدم با یه بوک جدید ❤

حتما خبر دارید این فیک برای من نیست و من این رو ترجمه میکنم و به صورت روان برای شما به اینجا به اشتراک میزارم 
همچنین اگه نقص یا ایرادی داشت به بزرگی خودتون ببخشید 
دراکولا دوستون داره فعلا💋
All Rights Reserved
Sign up to add ໐นr ๖໐ຖ໓ to your library and receive updates
or
#212جیمین
Content Guidelines
You may also like
Insanity[جنون]   by deniz13851385
85 parts Ongoing
کاپل: VKOOK ژانر: امگاوورس_دارک رومنس_اسمات_انگست[کم] +18 زمان اپ: در هفته [خلاصه] جونگکوک تنها پسر پادشاه که زیبایی وقدرتش زبانزد همه بود. یک دو رگه خوناشام و گرگینس که کسی جز خودش و مادرش از این راز خبر نداره اون تمام عمرش رو برای به دست اوردن تخت پادشاهی تلاش کرد و گرگ امگای درونش رو همیشه سرکوب کرده تا هیچکس متوجه نشه اون یه دورگهس.. تهیونگ تنها گرگ آلفای مشکی با چشمای طلایی و قوی ترین الفا در قبیله ی گرگینه هاس کسی جرعت مخالفت یا توانایی مقابله با اون رو نداشت تا اینکه خوناشام ها بهش خیانت میکنن.و با تنها جادوی سیاهی که مال هزاران سال پیش بود قدرتش رو مهر و موم میکنن و سلطنت رو ازش میگیرن. تهیونگ بعد از ازدست دادن خانواده و قدرتش به همراه گرگینه ها به دل جنگلهای تاریکی فرو میره و کم کم فراموش میشه ولی در تاریکی .. ____________________________ +چی ازم میخای؟ _من سر همچیز رقابت میکنم جونگکوک بجز عشق اگه میخای طرف من باشی همیجا منو ببوس منم دنیارو برات به اتیش میکشم! ______________________________ + نمیتونم تاریکی زندگیت رو کم کنم ولی میتونم منم باهات وارد تاریکی بشم تا تنها نباشی... ____________________________________ +تو واقعا یه گنده بکی... تا حالا گرگی رو به بزرگی تو ندیدم تهیونگ لبهاش رو به گوش جونگکوک چسبوند و با زمزمه بغل گوشش گفت: ـ ولی با
KUMOREBI - KOOKV by Alaric_Fiction
11 parts Ongoing
≈ Couple ↬ KOOKV ≈ Genre ↬ Romance, Drama, Smut, Fluff, Omegavers ≈ Writer ↬ Alaric کیم تهیونگ در حالی که بخاطر نداشتن داروی کنترل هیت از درد هیت لعنتیش داشت به خودش می‌پیچید، مثل تمام هیت‌های دردناک گذشته‌اش جفت لعنت شده‌ای که هیچ اثری ازش نبود رو نفرین می‌کرد! کی از بازی سرنوشت خبر داره؟! تهیونگ حتی فکرش رو هم نمی‌کرد اون تماس اورژانسی زندگیش رو زیر و رو کنه! شاید پسر سی ساله‌ای که بخاطر یه سانحه رانندگی قراره زیر دست تهیونگ جراحی بشه، همون جفت مقدر شده‌ایه که تهیونگ شش سال تمام برای پیدا کردنش خودش رو به آب و آتیش زده...جراحی‌ای با احتمال موفقیت کمتر از سی درصد؛ برای راننده رالی‌ای که ماشین سواری مثل نفس کشیدن می‌مونه براش! +گفتم تو جفتمی؟! -چی میشه اگه جفتت باشم؟ جونگکوک عصبی خندید و با صدای بلندی گفت:چی میشه؟! فکر کردی قراره اتفاقی بیفته؟؟؟...آخ...هیچ...هیچ کوفتی قرار نیست بشه! فکر نکن حالا که جفت منی می‌تونی خودتو بهم بچسبونی! -خودمو بچسبونم؟! فکر کردی کی هستی؟ چی داری که یکی مثل من بخواد باهات باشه؟! جونگکوک سعی کرد بدنش رو از تخت فاصله بده و عصبی‌تر از قبل جواب داد:من... -بتمرگ! چشم‌های کور شده‌اتو باز کن ببین با کی طرفی جئون! من شبیه امگاهاییم که با دیدن جفتشون خیس میشن؟!
You may also like
Slide 1 of 10
𝐘𝐨𝐮 𝐒𝐦𝐞𝐥𝐥 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐒𝐩𝐫𝐢𝐧𝐠  cover
𝐌𝐨𝐨𝐧 𝐤𝐢𝐬𝐬🤍🪽𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 cover
Insanity[جنون]   cover
𝐖𝐡𝐞𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐩𝐡𝐨𝐧𝐞 𝐫𝐢𝐧𝐠𝐬 cover
فقط بهم بگو/Just Tell me cover
7 RING - 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
Hand job | Vkook cover
KUMOREBI - KOOKV cover
Blue Job🫧 cover
White Peacock  cover

𝐘𝐨𝐮 𝐒𝐦𝐞𝐥𝐥 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐒𝐩𝐫𝐢𝐧𝐠

32 parts Ongoing

❀ تو بوی بهار میدی ❀ 💢فول شده💢 کاپل = تهکوک/ نامجین/سپ ژانر =امگاورس،فلاف، کمدی،اسمات،روزمره نویسنده=نیلماه ✨️داستان از اونجایی شروع میشه که جونگکوک مغازه ی گل فروشی خودش و باز می‌کنه و برگه ی جدیدی توی دفتر زندگیش ورق میخوره +اما این خیلی بیشتر از پنجاه هزاروونه تهیونگ چشمای خمارش از لبخندی که زد خط شد و سرشو اروم تکون داد و گفت ~ نفرمایید شما با اینکه تایم کاریتون تموم شده بود بخاطر درخواست من با وجود خستگیتون ایستادین و برای من دسته گل درست کردین قابلتون هم نداره جونگکوک از جنتلمن بودن مرد حیرت زده شده بود و ته دلش قیلی ویلی میرفت تو دلش آروم گفت کوفت جفتت شی به حق الهه ی ماه چقدر خاصی آخه مرد ❗️این فیکشن کاملا روزمره است و ساده خیلی دراما نداره و صرفا برای حال خوب کردن شما چنل= @taekookwattpad2025