Story cover for •••[ Aphrodite ]•••  by MMHPCY
•••[ Aphrodite ]•••
  • WpView
    Reads 9,663
  • WpVote
    Votes 2,227
  • WpPart
    Parts 7
  • WpView
    Reads 9,663
  • WpVote
    Votes 2,227
  • WpPart
    Parts 7
Complete, First published Mar 09, 2022
کاپل: کایهون
ژانر: امگاورس، تاریخی، اسمات 
محدودیت سنی: +18
نویسنده: نارسیس

🌙 خلاصه داستان: 
ماجرای اوه سهون اولین امگای سلطنت کره، زیباترین شاهزاده شرق و محافظش...کسی که توی هیت‌ش به دادش می‌رسه اما گرگ هاشون اونهارو به عنوان جفت انتخاب می‌کنن. چی میشه اگه شاهزاده از قبل به عنوان همسر فرمانده تعیین شده باشه؟


🎖 1 in Sehun... •~•
🎖 1 in Kaihun... •~•
All Rights Reserved
Sign up to add •••[ Aphrodite ]••• to your library and receive updates
or
#61omegaverse
Content Guidelines
You may also like
Kim Sehun by FictionaryNotes
8 parts Complete
نام⸙ ͎.: کیم سهون •ژانر⸙ : غمگین / انگست / ددی کینک / درام •کاپل⸙ ͎.: کایهون •نویسنده⸙ ͎.: erwin •روزهای آپ⸙ ͎.: جمعه •رده سنی⸙ ͎.: ... خلاصه⸙ ͎.: شش سالش بیشتر نبود که وسط دعوا محکم پهلوی مادرش رو بغل کرده بود و میخواست ازش دفاع کنه اما تنها چیزی که از اون به بعد تو ذهنش پر رنگ موند ضرباتی بود که بدن کوچیکش رو به لرزه در میاورد و گاهی جاشون انقدر درد میگرفت که شبا خوابش نمیبرد ، یه چیز تو مغزش تکرار میشد" بابایی مگ من چیکار کردم؟" این اتفاق تا جوونی سهون ادامه پیدا کرد زخم های که رو بدنش جا خوش کرده بودن! وقتی نوزده سالش شد مادرش بعد از کلی بگیر و ببند طلاق گرفت حالا فقط اون دوتا بودن. زیادی واسه مرد خونه شدن جوون و بی تجربه بود علاوه بر دانشگاهش پاره وقت کار میکرد و نایی براش باقی نمیموند. یه شب که از سرکارش برمیگشت در اتاقش نیمه باز بود و سرو صدا میومد ، اخم کمرنگی بین ابرو هاش نشست و وارد اتاق شد . اوه کاملا فراموش کرده بود که سیستم گرمایشی خونشون نیاز به تعمیر داشته. تو صدم ثانیه اخماش از بین رفت و به مرد رو به روش خیره شد. قد بلند ، پوسته برنزه و موهای شلخته! کای سمت هون برگشت و سکوتی که بینشون شکل گرفت به طرز عجیبی ادامه پیدا کرد. تو نگاه هم چی پیدا کردن؟
Insanity[جنون]   by deniz13851385
76 parts Ongoing
کاپل: VKOOK ژانر: امگاوورس_دارک رومنس_اسمات_انگست[کم] +18 زمان اپ: در هفته [خلاصه] جونگکوک تنها پسر پادشاه که زیبایی وقدرتش زبانزد همه بود. یک دو رگه خوناشام و گرگینس که کسی جز خودش و مادرش از این راز خبر نداره اون تمام عمرش رو برای به دست اوردن تخت پادشاهی تلاش کرد و گرگ امگای درونش رو همیشه سرکوب کرده تا هیچکس متوجه نشه اون یه دورگهس.. تهیونگ تنها گرگ آلفای مشکی با چشمای طلایی و قوی ترین الفا در قبیله ی گرگینه هاس کسی جرعت مخالفت یا توانایی مقابله با اون رو نداشت تا اینکه خوناشام ها بهش خیانت میکنن.و با تنها جادوی سیاهی که مال هزاران سال پیش بود قدرتش رو مهر و موم میکنن و سلطنت رو ازش میگیرن. تهیونگ بعد از ازدست دادن خانواده و قدرتش به همراه گرگینه ها به دل جنگلهای تاریکی فرو میره و کم کم فراموش میشه ولی در تاریکی .. ___________________________ +چی ازم میخای؟ _من سر همچیز رقابت میکنم جونگکوک بجز عشق اگه میخای طرف من باشی همیجا منو ببوس منم دنیارو برات به اتیش میکشم! ______________________________ + نمیتونم تاریکی زندگیت رو کم کنم ولی میتونم منم باهات وارد تاریکی بشم تا تنها نباشی... ____________________________________ +تو واقعا یه گنده بکی... تا حالا گرگی رو به بزرگی تو ندیدم تهیونگ لبهاش رو به گوش جونگکوک چسبوند و با زمزمه بغل گوشش گفت: ـ ولی با
You may also like
Slide 1 of 10
Ranaway cover
The Gym cover
وقت اعتراف کردن  cover
Kim Sehun cover
𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐁𝐞𝐫𝐫𝐢𝐞𝐬🫀🪐kookv cover
Insanity[جنون]   cover
Bite‌ ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ cover
Stay(GL Fiction) cover
𝐢𝐬𝐨𝐥𝐨𝐩𝐡𝐢𝐥𝐢𝐚 "𝐲𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧&𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤" cover
Jung Pack  cover

Ranaway

4 parts Complete

خب این کار اول منه (می‌دونم هیچکس قرار نیست بخونش در نتیجه زیاد حرف نمی‌زنم🙂😑 ) یه وانشات کوچولو در مورد شخصیت های مورد علاقه ام ♥️ دستیل قشنگم 💚💙 #Supernatural