•ویکوک. یونمین. نامجین °لیتل اسپیس. مافیا. دارک. جنایی. انگست. رمنس. اسمات ...... لبخند پررنگی روی لبهاش خونه کرد. بدون اینکه نگاهشو از آسمون شب و ستارههای آویزون شده ازش بگیره، با تر کردن لبهاش، ادامه داد: _میخوام بدونی که توی این دنیا کسی هست که میتونی توی هر لحظه و تو هر شرایطی پیشش برگردی ته! یادته وقتی یونجونی از عمد توپ بسکتبالو تو شکمم زد و تو هم زدی صورتشو بنفش کردی؟! من همونجا همهی قلب و روح و جسممو بهت دادم تهته! من آدم عجیبیم و غیر عادی رفتار میکنم... میدونم! اما میخوام تا وقتی که بمیرم و این دنیای ترسناک و آدمای زشت و خستهکنندش رو تنها بذارم، دوستت داشته باشم و بهت نشون بدم اون هیولای ظالم و بیرحمی که توی ذهنت از خودت ساختی نیستی!! میخوام تا آخر عمرم و روزهای بعد اون هم دوستت داشته باشم تهته..