Story cover for - ,, 𝙈𝙮𝙨𝙩𝙞𝙘 𝙝𝙞𝙡𝙡𝙨 ·˚ ༘ ꒱  by my_popcorn
- ,, 𝙈𝙮𝙨𝙩𝙞𝙘 𝙝𝙞𝙡𝙡𝙨 ·˚ ༘ ꒱
  • WpView
    Reads 1,417
  • WpVote
    Votes 194
  • WpPart
    Parts 10
  • WpView
    Reads 1,417
  • WpVote
    Votes 194
  • WpPart
    Parts 10
Ongoing, First published Mar 15, 2022
▴⸼ᓚ«¦‌ཻ ‌ ‌ ‌❥𝐌𝐘𝐒𝐓𝐈𝐂 𝐇𝐈𝐋𝐋𝐒 ꪴ❥ꦿ⃭〤ıl‌🩸[🔪⃤

-چه اتفاقی میوفته اگه،
دو تا شهر عجیب یکی بشن؟!
                          
𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻 𝗼𝗻𝗲 :: تموم شده 

𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻 𝘁𝘄𝗼 𝗰𝗼𝗺𝗶𝗻𝗴🔜

خلاصه:
-استایلز در یک شب درحال رانندگی در جاده ی وسط جنگل هست که با دیدن نور عجیب وسط جاده کنترل خود را از دست میدهد و با یک درخت تصادف میکند.
در این هنگام دیمن سالواتور به طور اتفاقی او را وسط جاده پیدا میکند...
درحالی که خودش گم شده است و به طرز عجیبی از شهر خودش وارد شهر دیگری شده است.
او مجبور میشود برای زنده ماندن پسر از خون خود به او بدهد که همین اتفاق باعث تبدیل اون به یک...

شیپ اصلی سریال«استایلز و دیمن هست! ولی خب اولاش استرکه!...»

توضیح:
این فن فیک ترکیب سه سریال سوپرنچرال،تین ولف و ومپایر دایریز هست!
برای اینکه متوجه بشید سه تا سریال رو دیده باشید بهتره🚶🏻‍♀️...
«سریال سوپرنچرال آخرای فصل اول ترکیب میشه ...
فصل اول ترکیب تین ولف و ومپایر دایریز هست»
All Rights Reserved
Sign up to add - ,, 𝙈𝙮𝙨𝙩𝙞𝙘 𝙝𝙞𝙡𝙡𝙨 ·˚ ༘ ꒱ to your library and receive updates
or
#266werewolf
Content Guidelines
You may also like
Insanity[جنون]   by deniz13851385
79 parts Ongoing
کاپل: VKOOK ژانر: امگاوورس_دارک رومنس_اسمات_انگست[کم] +18 زمان اپ: در هفته [خلاصه] جونگکوک تنها پسر پادشاه که زیبایی وقدرتش زبانزد همه بود. یک دو رگه خوناشام و گرگینس که کسی جز خودش و مادرش از این راز خبر نداره اون تمام عمرش رو برای به دست اوردن تخت پادشاهی تلاش کرد و گرگ امگای درونش رو همیشه سرکوب کرده تا هیچکس متوجه نشه اون یه دورگهس.. تهیونگ تنها گرگ آلفای مشکی با چشمای طلایی و قوی ترین الفا در قبیله ی گرگینه هاس کسی جرعت مخالفت یا توانایی مقابله با اون رو نداشت تا اینکه خوناشام ها بهش خیانت میکنن.و با تنها جادوی سیاهی که مال هزاران سال پیش بود قدرتش رو مهر و موم میکنن و سلطنت رو ازش میگیرن. تهیونگ بعد از ازدست دادن خانواده و قدرتش به همراه گرگینه ها به دل جنگلهای تاریکی فرو میره و کم کم فراموش میشه ولی در تاریکی .. ___________________________ +چی ازم میخای؟ _من سر همچیز رقابت میکنم جونگکوک بجز عشق اگه میخای طرف من باشی همیجا منو ببوس منم دنیارو برات به اتیش میکشم! ______________________________ + نمیتونم تاریکی زندگیت رو کم کنم ولی میتونم منم باهات وارد تاریکی بشم تا تنها نباشی... ____________________________________ +تو واقعا یه گنده بکی... تا حالا گرگی رو به بزرگی تو ندیدم تهیونگ لبهاش رو به گوش جونگکوک چسبوند و با زمزمه بغل گوشش گفت: ـ ولی با
ʸᵒᵘʳ ˢᶜᵉⁿᵗ by Parallel_2006
30 parts Ongoing
《 جیسونگ امگا 19 ساله ای که برای قبولی تویه دانشگاه شب رو تو بهترين بار سئول میگذرونه به خاطر هیتش بدون این که بهفهمه هیتش رو با یک آلفا می‌گذروند اما صبح بعد اون اتفاق میترسه و قبل بیدار شدن الفا فرار میکنه حالا چی میشه اگه جیسونگه داستان ما یک ماه بعد دقیقا موقعی که قرار برای دانشگاه آماده بشه بفهمه که بارداره!؟ و از ترس این که اون الفا بچش رو سقط نکنه یا از جیسونگ بخواد بعد به دنیا امدن بچه اون و بهش بده بهش چیزی نگه و شیش سال تمام خودش بچه رو به تنهایی بزرگ کنه؟! و حالا چی میشه اگه اون آلفا لی مینهو آلفای اصلی باشه که صاحب بزرگ ترین شرکت واردات تجهیزات پزشکی و این دم و تشکیلات فقط پوشیش باشه برای کثافت کاری هاشه!؟ حالا دیگه جیسونگ 25 ساله شده و قرار سونو پسر شیش سالش رو به مدرسه ای ببره که دقیقا خواهر زاده مینهو میره به نظرتون مینهو جیسونگ رو یادشه؟! جیسونگ با دیدن مینهو اونم بعد شیش سال چه ری اکشنی نشون میده!؟ _دایی دایی سونو خیلی شبیه شماست مگه نه!؟ _حتما الفاتون خیلی خوشحاله از داشتن همچین خانواده ای _تو از اولم تو این خونه جایی نداشتی _امیدوارم بتونی پاپا رو ببخشی پسرم ولی این به نفع خودته به نظرتون چی در انتظار این خانواده سه نفره هست!؟》 Coupel:Minsung,Hyunlix,Chanmin Gener:Omegaverse,comedy,smut Writer:The parallel
You may also like
Slide 1 of 10
𝐘𝐨𝐮 𝐒𝐦𝐞𝐥𝐥 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐒𝐩𝐫𝐢𝐧𝐠  cover
Blue Job🫧 cover
فقط بهم بگو/Just Tell me cover
𝐢𝐬𝐨𝐥𝐨𝐩𝐡𝐢𝐥𝐢𝐚 "𝐲𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧&𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤" cover
Hand job | Vkook cover
𝐖𝐡𝐞𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐩𝐡𝐨𝐧𝐞 𝐫𝐢𝐧𝐠𝐬 cover
Insanity[جنون]   cover
Lovelorn  cover
ʸᵒᵘʳ ˢᶜᵉⁿᵗ cover
Lunaflora cover

𝐘𝐨𝐮 𝐒𝐦𝐞𝐥𝐥 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐒𝐩𝐫𝐢𝐧𝐠

32 parts Ongoing

❀ تو بوی بهار میدی ❀ 💢فول شده💢 کاپل = تهکوک/ نامجین/سپ ژانر =امگاورس،فلاف، کمدی،اسمات،روزمره نویسنده=نیلماه ✨️داستان از اونجایی شروع میشه که جونگکوک مغازه ی گل فروشی خودش و باز می‌کنه و برگه ی جدیدی توی دفتر زندگیش ورق میخوره +اما این خیلی بیشتر از پنجاه هزاروونه تهیونگ چشمای خمارش از لبخندی که زد خط شد و سرشو اروم تکون داد و گفت ~ نفرمایید شما با اینکه تایم کاریتون تموم شده بود بخاطر درخواست من با وجود خستگیتون ایستادین و برای من دسته گل درست کردین قابلتون هم نداره جونگکوک از جنتلمن بودن مرد حیرت زده شده بود و ته دلش قیلی ویلی میرفت تو دلش آروم گفت کوفت جفتت شی به حق الهه ی ماه چقدر خاصی آخه مرد ❗️این فیکشن کاملا روزمره است و ساده خیلی دراما نداره و صرفا برای حال خوب کردن شما چنل= @taekookwattpad2025