𝓕𝓮𝓮𝓵𝓲𝓷𝓰 𝓪 𝓷𝓮𝔀 𝓵𝓲𝓯𝓮🌱
  • Reads 33,018
  • Votes 3,118
  • Parts 44
  • Reads 33,018
  • Votes 3,118
  • Parts 44
Complete, First published Mar 21, 2022
Mature
🌱 کامل شده 🌱



فکر می‌کرد خوشبختی وجود نداره!
فکر می‌کرد عشق معنی نداره!
فکر می‌کرد هیچ وقت قرار نیست طعم خوشبختی رو بچشه!
نمیتونست نگاه مثبتی به زندگی داشته باشه! 
حق هم داشت... 
هر کسی جای اون بود نمیتونست! 
اما همیشه همه چیز ثابت نمی‌مونه... 
اون تو اوج نا‌امیدی، امیدش رو پیدا کرد!


"احساس یک زندگی جدید🌱" 

𝓒𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮 : 𝓽𝓪𝓮𝓷𝓷𝓲𝓮 / 𝓳𝓲𝓷𝓼𝓸𝓸  
 𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮 : 𝓕𝓵𝓾𝓯𝓯 / 𝓓𝓻𝓪𝓶 / 𝓐𝓷𝓰𝓼𝓽 / 𝓡𝓸𝓶𝓪𝓷𝓬𝓮 / 𝓼𝓶𝓾𝓽
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add 𝓕𝓮𝓮𝓵𝓲𝓷𝓰 𝓪 𝓷𝓮𝔀 𝓵𝓲𝓯𝓮🌱 to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Livid Heart🖤🚬 | Vkook by LostJis
47 parts Complete
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "
ɢʀᴇʏ ᴄᴇʟʟs  by rosali_na
20 parts Ongoing
خلاصه: اینجا دنیایی ورای تصورته، دنیای هیولا ها...انسان هایی که تو خیابون کنارت راه میرن و تو نمیدونی که چه کارهایی ازشون بر میاد،سرنوشت هایی عجیب،عشق،انتقام،درد،رنج و نفرت، همه و همه رو توی وجود این هیولا ها میشه پیدا کرد...هیولاهایی سرشار از سلول های خاکستری... نام فن فیک: سلول های خاکستری ژانر:معمایی، عاشقانه، لیتل اسمات، انگست، مافیایی، جنایی قسمتی از فیک : شعله های آتش زبانه میکشید و همه چیز جلوی چشمانم میسوخت،قطرات اشک درحالی که روی گونه هام سر میخوردند رد سوزشی به جا میذاشتند،شعله ها انقدر نزدیک بود که انگار از داخل مردمک های چشمم گداخته میشد،همه ی چیز هایی که میشناختم جلوی چشمانم درحال خاکستر شدن بود،یک آن ،یک لحظه گرما از بین رفت و سرمای شدیدی حجوم آورد،لباس هام خیس و بدنم میلرزید،بارون میبارید و باد سردی میوزید، سرم رو بالا اوردم و دستی رو دیدم که به سمتم دراز شده،به آرومی دستم رو سمتش دراز کردم و گرفتمش،گرم بود. یکبار دیگه سرما از بین رفت و گرما حجوم آورد، ساختمون و درختان اطرافم درحال سوختن بودن،فکر کردم دوباره خونمونه، اما اینجا برای من اشنا نیست... _جونگکوک..کوک... با شوک سرمو برگردوندمو دیدمش که روبه‌روم وایستاده،با لبخند و چشمای اشکی بهم خیره شده بود،دستشو بالا آورد نوازش وا
ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ by FK_Spoiler
50 parts Complete
به آرومی پلک هاش رو از هم فاصله داد. با باز شدن چشم هاش سردرد بدی به سراغش اومد جوری که حس می‌کرد شخصی درحال تیر زدن به سرشه! احتمال می‌داد این سر درد بخاطر اثرات بیهوشی بوده باشه. چند بار پلک زد و سعی کرد اطراف رو ببینه اما به جز تاریکی مطلق چیز دیگه‌ای نبود. با باز شدن در روشنایی کمی به چشم های غرق تاریکی‌اش برخورد کرد و بالاخره موفق شد چیزی به جز تاریکی ببینه. مردی خودش رو وارد تاریکی که اطرافش بود کرد اما همچنان چهره‌اش واضح نبود. ناگهان چراغ های تو اتاق روشن شدن و بخاطر یهویی بودنش، پلک هاش رو روی هم فشرد. کمی بعد دوباره پلک هاش رو از هم باز کرد و بعد از چند بار پلک زدن موفق به دیدن چهره‌ی مرد شد. مردمک های لرزونش روی چهره‌اش ثابت موندن. نمی‌تونست چهره‌ای که مقابلش قراره داره رو درک کنه. احتمال هر چیزی رو می‌داد به جز اینکه اون، شخصی باشه که گیرش انداخته! زیر لب زمزمه‌وار گفت: -تو!؟ همه‌ی این ها زیر سر تو بود؟ من تمام این مدت دنبال تو بودم؟ 𝒃𝒐𝒚×𝒈𝒊𝒓𝒍 ↜ 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂 ⊹ 𝑺𝒎𝒖𝒕 ⋆ 𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒚⭒ #𝒄𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅 / #𝑭𝒖𝒍𝒍 #🄺 𝟏𝟓/𝟏𝟐/𝟐𝟎𝟐𝟎
The Diary  by Apranik_writer
14 parts Ongoing Mature
پارک رزان خواننده‌ی محبوب پاپ در برزخی گیر افتاده که هیچ راهی برای رهایی از آن نیست. رابطه‌ی ناسالم او با هان مینسوک هر لحظه امکان دارد به روابط خانوادگی و حرفه‌ی او آسیب جدی وارد کند. رزان هیچ راهی برای بهتر کردن شرایط ندارد. تنها چیزی که او را آرام میکند نوشتن در دفترچه‌ای است که پشت تابلویی عطیقه در انباری مخفی کرده. او مدتهاست در آن دفترچه مینویسد. از احساساتش، از اتفاق‌هایی که برای او افتاده و از راه حل‌هایی که به ذهنش میرسد. اما چیزی که به آن دفترچه اهمیت میبخشد عکس‌ها و مدارکی است که جرایم مینسوک را ثابت میکند و رزان تمام آنها را در همان دفترچه نگهداری میکند. در یک روز معمولی مینسوک به رزان می‌گويد که تابلوی عطیقه را فروخته و هیچوقت قصد ندارد دوباره‌ چیزی شبیه به آن را بخرد. و به همین سادگی رزان دفترچه را گم میکند. بین تمام آدم‌هایی که می‌توانستند آن تابلو را خریداری کنند، کسی که تابلو را خرید همکاری بود که رزان از آن نفرت داشت. پارک جیمین! حالا جیمین‌ دفترچه خاطرات او را داشت و به این راحتی قرار نبود دست از سر او بردارد. تما سوالی که ذهن رزان را درگیر کرده بود این بود که جیمین دقیقا به دنبال چه بود؟ چرا بیخیال آن دفترچه نمیشد؟ اگر پارک جیمین هیچ گونه باجی را نمیپذیرفت، پس دقیقا به دنب
Badboy,Badgirl{complete} by k_pop_fanfic
43 parts Complete
◉ نام فن فیک: #پسربد_دختربد ◉ ژانر:عاشقانه_دانشگاهی_اسمات • ◉ قسمتی از فیک: لیسا در حالی داد میزد از پشت سرم گفت:کی لذت برد؟این تو بودی که اینجا اومدی. برگشتم و ابروهامو بالا دادم و گفتم:پس تو چرا قبول کردی؟! در حالی که از جلوم رد میشد و در ماشینش که توی نزدیک ترین پارکینگ به در آسانسور پارک شده بود و باز کرد و با اشاره به پایین تنم با خنده دندون نمایی،چشمکی زد وگفت:چون اون موقع نمیدونستم انقدر کوچیکه! سوار شد و گاز داد و بیرون رفت،انقدر از حرفش حرصی و شوکه شده بودم که دهنم باز مونده بود، شروع به خندیدن کردم و فکم قفل کرده بود... اون دختره ی....چی گفت؟چشم هامو با اعصبانیت بستم و چنگی به موهام زدم...می‌کشمت دختره ی پرو! به سطل اشغالی که کنار ستون بزرگ داخل پارکینگ بود لگد محکمی زدم که صدای دادم بلند شد.... • | #badboy_badgirl🏨🧩| ◉ Couple: #lizkook #rosmin ◉ Writer: #sahr • ◉ کارکتر ها: #Bts - #Jungkook • #Jimin #Blackpink - #Lisa • #Rose #Gidle- #Miyeon #Astro - #Eunwoo #Sf9 - #Jaeyoon وضعیت:تمام شده.
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
13 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات؟...... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:نامنظم تا پایان دی ماه این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
You may also like
Slide 1 of 20
stalker|kookmin cover
Livid Heart🖤🚬 | Vkook cover
𝑻𝒉𝒆 𝑯𝒐𝒍𝒚 𝑻𝒉𝒓𝒐���𝒏𝒆 || [Completed S 1] cover
[𝒯𝒽𝑒 𝐸𝓂𝓅𝓇𝑒𝓈𝓈🥀] cover
☘𝐎𝐥𝐝 𝐥𝐨𝐯𝐞☘ cover
ɢʀᴇʏ ᴄᴇʟʟs  cover
The Smell Of You (KookV) cover
~Valley of happiness~ cover
There is darkness around cover
Earth Angel | TaeLice cover
Ride or die cover
ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ cover
The Diary  cover
Darken than light cover
Badboy,Badgirl{complete} cover
𝗖𝗜𝗥𝗜𝗟𝗟𝗔 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  cover
seven⁷ cover
𝘀𝗮𝘃𝗲 𝗺𝗲 𝗶 𝗳𝗲𝗹𝗹 𝗶𝗻 𝗹𝗼𝘃𝗲 cover
Hater cover
dear (عزیز کرده) cover

stalker|kookmin

50 parts Ongoing

﹝استاکر﹞ *یک پیام جدید از ناشناس مشکیه بیشتر بهت میاد کاپل: کوکمین ژانر: اسمات ، مدرسه ای ، فیک چت ، هارش وضعیت: در حال اپ نویسنده: پارک کارینا