𝗧𝗵𝗿𝗲𝗲 𝗱𝗮𝘁𝗲𝘀 | 𝗸𝗼𝗼𝗸𝘃
  • Reads 38,902
  • Votes 5,976
  • Parts 20
  • Reads 38,902
  • Votes 5,976
  • Parts 20
Complete, First published Mar 25, 2022
میدونی یکی از قشنگی های عاشق شدن چیه ؟
میتونی توی لحظات خوبت بمونی بدون اینکه ترس تموم شدنش رو داشته باشی در کنار اون با لبخندای اون ... اونی که عاشقشی 
‌‌
«تهیونگ میخوای بگی عاشق خواستگار خواهرت شدی؟»
_ بزار بهتر بگم ... خواستگار خواهرم عاشق من شد 
‌
همش از اونجایی شروع شد که جونگکوک قلبش رو جایی بین موهای رنگ شده تهیونگش جا گذاشت و ازش خواست باهم دیگه سر سه تا قرار برن

ژانر : رمنس , عاشقانه , زندگی روزمره , امپرگ  , یوخته کمدی , هپی اند
کاپل اصلی : کوکوی 

امیدوارم از خوندنش لذت ببرید 

a kookv story 
luv you till moon and back 🖤
All Rights Reserved
Sign up to add 𝗧𝗵𝗿𝗲𝗲 𝗱𝗮𝘁𝗲𝘀 | 𝗸𝗼𝗼𝗸𝘃 to your library and receive updates
or
#70persian
Content Guidelines
You may also like
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
Emerald blue eyes by helmfae
20 parts Ongoing
Name: Emerald blue eyes /چشمهای ابی زمردی Writer: Helma Ganre: Omegaros_ Smut_ Royal_ mpreg Capel: Vkook_ Namjin ×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷ روی نرده ها نشستم و به ماه خیره شدم . «میفهمم که با یه هدفی نزدیکم میشی جونگ کوکشی اما مطمئن باش نمیذارم بعد از رسیدن به هدفت الفات رو ترک کنی. این یه بازی دو سر باخته برای تو، اگه الفات رو رها کنی گرگت میمیره اما اگه تا اخر با من بمونی خودت و نابود کردی پس بهتره عاشقم بشی تا ضربه نخوری. » پوزخندی به ماه زدم که زیبایی و شکوهش داشت توی اسمون سیاه پادشاهی میکرد. «لونای کوچولوییه، هر چه قدرم نشون بده بزرگ و قدرتمنده اما در برابر من کوچیکه.» ×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷ «خیله خب گرگ کیوت، پاشو تا دوباره فکر تجاوز به سرم نزده.» معلوم بود شوخی میکرد، و من از این جنبش زیادی خوشم میومد. تهیونگ با تکون خوردنش خواست عقب بکشه که توی یه تصمیم انی یقش رو گرفتم و سمت خودم کشیدمش . بدون تلف کردن ثانیه ای لبهام رو محکم به لبهای قلوه ایش کوبوندم وهمون اول بوسه ی خیسی روشون گذاشتم. اگر قرار باشه من وابستش بشم، بهتره اون هم وابسته ی من بشه. از این که رابطمون یک طرفه باشه متنفرم پس باید اون رو هم درگیر خودم بکنم. لبهام رو که اروم روی لباش حرکت میکرد عقب اوردم و شاهد چشمهای متعجبش شدم. این اولین بار بود که چشمهای درشت شده و قیافه ی
mansion!...  by vkookroman
9 parts Ongoing
؛در حال آپ...؛ داستان راجب الفای مافیای بی رحم و سنگدل و خون خالصه که امگای مورد علاقه اش ادعا میکنه توانایی اینکه یه وارث براش بیاره رو نداره و درصورتی که الفا وارث نداشته باشه مادرش اون رو از ارث محروم میکنه.... چی میشه اگه مادرش ازش بخواد تا با یکی از امگا های ندیمه رابطه داشته باشه که براش وارث بیاره؟.... الفا با سختی درخواست مادرش رو قبول میکنه چون نمیخواسته با این کار به امگاش خیانت کنه....اما چند روز بعد از امگاش خیانت میبینه پس تصمیم میگیره عصبانیتش رو روی تن امگای ندیمه خالی کنه! _________________________________________ قسمتی از فیکشن: +آی _زود باش +چی؟؟ _زود باش لباس هاتو در بیار +نه. هه... من.. نم.. یتونم _اگه نمیخوای من میتونم لباسو توی تنت رو پاره کنم اما میدونی اون موقعه نمیتونی از بین تمام خدمه های راه رو رد بشی و بری اتاقت زودباش پس... _________________________________________ کاپل: تهکوک و.. ژانر: هیجان انگیز-مافیایی-امگاورس-اسمات-آمپرگ و... روز های آپ: نامشخص!
🌩Ceraunophile🌩 by silvia_wr
15 parts Complete
⚡تمام شده⚡ 🌩𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝑪𝒆𝒓𝒂𝒖𝒏𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆(کسی که عاشق رعد و برق است) 🌩𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑩𝒂𝒏𝒐𝒐𝒚𝒆 𝒅𝒆𝒍𝒍 🌩𝑴𝒂𝒊𝒏 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 🌩𝑺𝒊𝒅𝒂 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 _ 𝑺𝒐𝒑𝒆 _ 𝒀𝒊𝒛𝒉𝒂𝒏 🌩𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆𝒔: 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍_ 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔_𝑴𝒑𝒓𝒆𝒈_𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕 🌩𝑼𝒑: 𝑺𝒂𝒕𝒖𝒓𝒅𝒂𝒚 باید چیکار کنم؟ عقب بکشم و دوباره تنهات بذارم؟ یا برات بجنگم؟ اخه اصلا تو من رو نمی‌بینی آرامش من کاش فقط یکم عمیق تر نگام کنی اونوقت من رو هم میبینی من نمی‌تونم تو رو به خودم ببازم تو برای من، نه برای من! من برای تو تلاش کردم اما حالا، منِ دیگه‌م بی هیچ تلاشی تو رو داره. من نمی‌تونم به این راحتی ازت دست بکشم عشق من، ارامشی از جنس وحشت من. با خودم میجنگم یا خودم رو میکشم یا خودم میمیرم یا پیروز میشم یا باز هم پیروز میشم اما این منم که باید پیروز بشم، نه من! چطور انتظار دارم این من رو ببینی؟ تو فقط خوشحال باش. همین برای دو تا از من کافیه، ضربان قلب من...
You may also like
Slide 1 of 20
Shine in the dark cover
Lost |kookv| cover
Emerald blue eyes cover
The Culprit-! cover
The BookSeller [KookV] cover
Reason Of My Cry. cover
𝐖𝐡𝐨'𝐬 𝐓𝐡𝐞 𝐊𝐢𝐥𝐥𝐞𝐫?ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ cover
mansion!...  cover
sugary tweet ؛ kv🌈🌥️ .  cover
𝗗𝗶𝗹𝗲𝗺𝗺𝗮 cover
🌩Ceraunophile🌩 cover
MORVARID SEFID cover
𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊 cover
troubled jeons(kookv) cover
All of my heart is yours cover
𝗥𝗲𝗻❦𝗶~ᵛᵉʳˢ cover
Mad wolf | kookv cover
𝘼𝙢𝙤𝙧𝙚²° cover
˖ ࣪⭑The reason 𔘓 cover
curio ┆KV  ✔️ cover

Shine in the dark

35 parts Ongoing

کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا