𝐓𝐫𝐮𝐭𝐡𖦦 - 𝖳𝗂𝗇𝖺࿐ - Wattpad

𝐓𝐫𝐮𝐭𝐡𖦦

OKUNANLAR 2,895
Oylar 645
Bölümler 37

OKUNANLAR 2,895
Oylar 645
Bölümler 37

army book bts daily deep happy hope life live mood sad story text texts truth wattpad writer تکست حقیقت رایتر مود واتپد

من گم شدم..!
بین خودِ قبلیم و خودِ الانم، خودِ واقعیمو گم کردم.. :)


یه بوک پر از تکست مود و غیره از منابع مختلف که خودم عاشقشونمTüm hakları saklıdır

army book bts daily deep happy hope life live mood sad story text texts truth wattpad writer تکست حقیقت رایتر مود واتپد

İçindekiler

37 bölüm

Eklemek için kaydolun 𝐓𝐫𝐮𝐭𝐡𖦦 kütüphanenize ekleyin ve güncellemeleri alın

or

İçerik Rehberi

Ayrıca sevebilecekleriniz

user29843072 tarafından yazılmış °° 𝐑𝐚𝐧𝐝𝐨𝐦 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐭𝐡𝐞 𝐛𝐞𝐧𝐞𝐟𝐢𝐭𝐬 °° adlı hikaye

ژانر : °° رمنس °° اسمات °° مافیایی°° جنایی°° اکشن °° °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° وکیل جوونی که تازه وارد دوره دیده شدنه هوش و حرفه اش شده، با اشتیاق به سمت پرونده ای ۲۰ ساله کشیده میشه.... پرونده ای که مثل زنجیره ای خانوادگی میمونه نه حکم دستگیری داره نه حکم عفو.... چی میشه اگه وکیل جوون با اصلی ترین مهره پرونده و اولین مظنونش وارد تصادفی شبونه شه؟! این تصادفه ناگهانی...مزایایی هم داره ؟ °°°°°°°°°°°°°°°°°° °•°

_darkbambi tarafından yazılmış daddy chan and daddy baek (Full) adlı hikaye

#daddy_chan_and_daddy_baek وضعیت:کامل🦋 نام:ددی چان و ددی بک #ژانر:فول اسمات،تریسام،ددی کینک #کاپل:چانبکلو(چانیول،بکهیون،لوهان)،سکای(کایهون) #خلاصه:استاد بیون و بیبیش لوهان رابطه خوبی با هم دارند ولی چی میشه که چانیول رو وارد رابطه شون میکنن؟

Abrit0 tarafından yazılmış forbidden Love (completed) adlı hikaye

+ التماست میکنم _ باید درس خوبی برای بقیه بشی ملکه من یونگی روبه جونگ کوک کرد و با لحن خنثی ایی گفت _ برو ازش لذت ببر جونگ کوک فهمیده بود یونگی از همه ماجرا خبردار شده و اگه جلوی اهالی قصر به عشقش تجاوز نمیکرد مساوی بود با مرگ هردوشون (کپی ممنوع) Couple:boyxgirl(yoongi) Genre: Romance,Historical,Angest,smut

vxjkk__ tarafından yazılmış پارافیلا(ویکوک adlı hikaye

پسری که خوشحالانه در حال رقص و دلبری روی کاپوت ماشینی.. که صاحبش کیم تهیونگه... +میخوای...چیکار کنی؟ _میخوام تورو مال خودم بکنم تا دیگه چشم هیچکدوم از هرزه های بیرون روت نیوفته. +الان اینجا چه کارم؟ _تو قراره برام برقصی و من از بدنت لذت ببرم _اینکارو نکن. +چیکار _با چشمای خمارت نگاهم نکن وقتی داری با بدن رقصانت قلبمو به بازی میدی نمیدونم حواسم به چشمات باشه یا به تنی که مثل یه مروارید روبه روم به رقص در آمده. ژانر:جنایی-مافیایی-رقاص-برده‌ای.. کاپل:ویکوک کوکوی در دو ورژن در عمین اکانت .-سکرت آیدی اینستاگرامم(vxjkk__ آیدی تلگرامم(Vxjkkk چنل تلگرامم(paraphila@

Sanacj1 tarafından yazılmış Tuesdays adlı hikaye

[تمام شده] _همچین فکری نمیکنم...تنها چیزی که فکر میکنم اینه که باعث میشه حداقل راجبش حرف بزنین. شما نوجوونین اونم تو همچین دنیایی که کسی برای کسی کاری بدون سود نمیکنه...معلومه که حالتون خوب نیست! چیجوری میتونین خوب باشین توی دنیایی که باید منت و انتظارات پدر و مادراتونو و مردم دیگه رو تحمل کنین؟ نه تنها شما، بلکه هیچ ادمی نمیتونه خوب باشه...تنها دلیلی که دارم اینه که میخوام بهتون ثابت کنم شمام تنها نیستن...شما به هیچ وجه تنها نیستن چونکه تمام مردم اون بیرون دلشون شکسته...همه دلاشون شکسته ولی بلدن چیجوری نقش بازی کنن...این خیلی دردناکه ولی حقیقت داره...دوست دارم اروم بگیرین و با همسن و سالاتون راجبش حرف بزنین چونکه کس دیگه ای براش مهم نیست و متوجه ی احساساتتون نمیشه... ژانر: درام/ مدرسه ای/ برشی از زندگی/کمدی اپدیت: پنجشنبه ها و جمعه ها (ممکنه بعضی وقتا زودتر آپ کنم) *به اتمام رسیده*

SAMA-PAYNE tarafından yazılmış |همجنس| adlı hikaye

معاشقه‌ی ما فقط یک بُعدِ صادقانه داشت ، تنها دلیلی که تو رو با خودم تو زندگی‌ای که بهش تعلق نداشتم غرق کردم ..حال ما خوب میشه ، مگه نه کاوان؟ رمان گی ایرانی💫

Zeenah_Amer tarafından yazılmış خمائل adlı hikaye

مــــن لــم يــگن ذئــبـــاً اكـــلتهُ الذئـــــاب ومـــن جعــــل نفسهُ عـــــظــام اكلتهُ الــــــكــــــلاب بدأت اللُعبه والبقاء للاقوئ و للاذكئ ماذا لو لم تحارب ؟؟؟ ماذا لو استسلمت منذ البدايه ؟؟؟ ماذا لو اختارت الصمت !؟ ماذا لو حاربت مع أخواتها ؟! ماذا لو دمروا منزل الاخوه ؟! ***** انجبر عن التخلي عن عشيقتهُ و انجبر على الزواج بغيرها عاملها بالسوء ولم يهتم لها من أجل أن يطلاقهما والدهُ ! ولكن كان في رأسها انتقاماً !!! ماذا لو تخلئ عن عشيقتهُ من أجلها ؟؟ ماذا لو حارب الجميع من أجلها ؟؟ ماذا لو أصبح يعشقها !؟ فكيف ستكون رده فعلها !؟ وهي تعلم منذ البدايه كان يعشق غيرها !؟ وكيف ستكون رده فعلهُ عند رفضها ؟؟ لم اكن عمياء ولم أكن طرشاء ولم أكن صماء بآلــ رأيت و سمعت و صمتُ لكي انتظر الوقت المناسب للانتقام !!!؟؟؟ سأجعلكم تندمون و تعتذرون و تطلبون السماح ولن اسامح أحداً ولن اتقبل اعتذار أحداً سوف أديرُ ضهري لعيش ما تبقى من حياتي مع من يستحقني !! لا يوجد أحداً أقوى من الاخر جميعاً نعرف أن نحارب بعضنآ البعض لكن لكل بدايه نهايه ويبقى البقاء للأقوياء فقط !!!! #في_روايه_خـــــمــــــائل #للكاتبه_زينه_الامير

kim_nana870 tarafından yazılmış game adlı hikaye

یه دختر ریزه میزه که توی یه روز سرنوشتش عوض میشه ...... وضعیت:کامل شده votes فراموش نشه سوییتیاااا

user29843072 tarafından yazılmış 𝐌𝐲 𝐌𝐨𝐨𝐧 adlı hikaye

(اتمام یافته ) . . "... پارک جیمین اومگای، زیبایی که با یکی دیگه از تصمیمات پدرش با پسر دوم خانواده کیم، کیم تهیونگ ازدواج میکنه. و به طرز عجیبی بی اون دو و گرگ هاشون پیوندی قوی شکل میگیره..... و هیچ کسی نمیدونه وعده این عشق و دلبستگی یک حکم تاریخی و اسمونیه.... تا زمانی که.... زندگی آزمون خودش رو برگزار میکنه..." °•°•°•°•°•°•°•°•°•° جیمین: چطور ..چطور تونستی همچین کاری بکنیییی؟ فریادِ پسر همه رو متعجب کرد...تهیونگ به همسرش که حالا با نفس های تند روبه روش ایستاده بود نگاه کرد و کوتاه گفت : کاری که لازم باشه انجام میدم. جیمین ناباور سرشو به چپو راست تکون داد و پوزخندِ عصبی زد: لازم ! دیوونه شدی تهیونگ...ممکن بود بمیرییییی. •°•°•°•°•°•° ژانرها: رمنس_اومگاورس( امپرگ)_اسمات_ آمیخته با تخیلات کاپل اصلی: ویمین کاپل فرعی: نامجین _ چانبک ( فول پارته pdf فیک توی تلگرام و دیلیه خودم قرار گرفته 💞) بعد از قسمت آخر گذاشتم 🫂

_Black__Pearl_ tarafından yazılmış Black Shadow adlı hikaye

+برای پسر بودن زیادی دال فیسی بیبی بوی. به جیمینی که سرشو گذاشته بود روشونش و به خواب عمیقی فرو رفته بود گفت. **** جیمین با تعجب داد زد: "اون دختر فقط بخاطر یه بوسه ی زوری از همه ی پسرا متنفره؟!" -آره.نمی دونستی؟! کل مدرسه اینو میدنن.راستی یه شایعه هس که میگن سلنا لزبینه. **** توی این دنیا قرار نبود هیچکس بفهمه.. کلمات.. بیشتر از اسلحه ها آدم کشتن.. **** -تو خانواده شما ارث یا بهتر بگم نفرین هایبرد روی کیه ؟! +سئوال پرسیدن نداره . -پ..پس یعنی سلنا... +آره خودشه! **** +مطمئن باش اگه قرار بود همه چی تو این دنیای فاکی منصفانه باشه من شاهد تیکه تیکه شدن پدر و مادرم نبودم. **** _انقد آدما رو قضاوت نکن! +من خدا نیستم که بقیه رو قضاوت کنم! منم انسانم و حق اینو دارم که از کسی خوشم بیاد یا نیاد. به من ربطی نداره ولی من نگران توعم! **** -مشکلی داری؟! +اگه راه حل مردنم باشه نه ندارم. **** [وضعیت:پایان یافته فصل اول] نکته: از همین الان میگم دختر پسر یه:/ شخصیت اصلیاش هم خیالی هستن"-" میخوام سر این فیک تمام قیمه هارو بریزم تو ماستا*-*

Ayrıca sevebilecekleriniz

Slide 1 of 10

°° 𝐑𝐚𝐧𝐝𝐨𝐦 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐭𝐡𝐞 𝐛𝐞𝐧𝐞𝐟𝐢𝐭𝐬 °° cover

daddy chan and daddy baek (Full) cover

forbidden Love (completed) cover

پارافیلا(ویکوک cover

Black Shadow cover

°° 𝐑𝐚𝐧𝐝𝐨𝐦 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐭𝐡𝐞 𝐛𝐞𝐧𝐞𝐟𝐢𝐭𝐬 °°

ژانر : °° رمنس °° اسمات °° مافیایی°° جنایی°° اکشن °° °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° وکیل جوونی که تازه وارد دوره دیده شدنه هوش و حرفه اش شده، با اشتیاق به سمت پرونده ای ۲۰ ساله کشیده میشه.... پرونده ای که مثل زنجیره ای خانوادگی میمونه نه حکم دستگیری داره نه حکم عفو.... چی میشه اگه وکیل جوون با اصلی ترین مهره پرونده و اولین مظنونش وارد تصادفی شبونه شه؟! این تصادفه ناگهانی...مزایایی هم داره ؟ °°°°°°°°°°°°°°°°°° °•°

Daha fazla bilgi