Coercion
  • LECTURAS 37,678
  • Votos 2,328
  • Partes 29
  • LECTURAS 37,678
  • Votos 2,328
  • Partes 29
Concluida, Has publicado mar 29, 2022
Contenido adulto
بین دیوار و اون زندانی شده بودم و گرمای نفس هاشو روی گوشم حس 

میکردم 

+هه توی خواب ببینی زنت شم ارباب کیم تهیونگ

_اوه بیبی گرل دارم توی بیداری میبینم

وضعیت:کامل شده
Todos los derechos reservados
Regístrate para añadir Coercion a tu biblioteca y recibir actualizaciones
O
Pautas de Contenido
Quizás también te guste
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) de Dreamer066
32 Partes Continúa
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ de FK_Spoiler
50 Partes Concluida
به آرومی پلک هاش رو از هم فاصله داد. با باز شدن چشم هاش سردرد بدی به سراغش اومد جوری که حس می‌کرد شخصی درحال تیر زدن به سرشه! احتمال می‌داد این سر درد بخاطر اثرات بیهوشی بوده باشه. چند بار پلک زد و سعی کرد اطراف رو ببینه اما به جز تاریکی مطلق چیز دیگه‌ای نبود. با باز شدن در روشنایی کمی به چشم های غرق تاریکی‌اش برخورد کرد و بالاخره موفق شد چیزی به جز تاریکی ببینه. مردی خودش رو وارد تاریکی که اطرافش بود کرد اما همچنان چهره‌اش واضح نبود. ناگهان چراغ های تو اتاق روشن شدن و بخاطر یهویی بودنش، پلک هاش رو روی هم فشرد. کمی بعد دوباره پلک هاش رو از هم باز کرد و بعد از چند بار پلک زدن موفق به دیدن چهره‌ی مرد شد. مردمک های لرزونش روی چهره‌اش ثابت موندن. نمی‌تونست چهره‌ای که مقابلش قراره داره رو درک کنه. احتمال هر چیزی رو می‌داد به جز اینکه اون، شخصی باشه که گیرش انداخته! زیر لب زمزمه‌وار گفت: -تو!؟ همه‌ی این ها زیر سر تو بود؟ من تمام این مدت دنبال تو بودم؟ 𝒃𝒐𝒚×𝒈𝒊𝒓𝒍 ↜ 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂 ⊹ 𝑺𝒎𝒖𝒕 ⋆ 𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒚⭒ #𝒄𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅 / #𝑭𝒖𝒍𝒍 #🄺 𝟏𝟓/𝟏𝟐/𝟐𝟎𝟐𝟎
Quizás también te guste
Slide 1 of 10
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
محفل قرمز مافیا  cover
𝕞𝕠𝕟𝕤𝕚𝕖𝕦𝕣 𝕜𝕚𝕞 cover
Tata ♡ Nini | onshotes taennie cover
𝖂𝖆𝖗 𝖔𝖋 𝖑𝖔𝖛𝖊/ جنگ عشق cover
𝗨𝗡𝗙𝗢𝗥𝗚𝗜𝗩𝗘𝗡  ❝ 𝒱𝒾ℴ𝓁ℯ𝓉  ❞ cover
ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ cover
GANGSTER "VKOOK"ورژن اصلی cover
مجموعه گودال سیاه cover
I'm little girl 🍓 (BDSM)(DDLG) cover

Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1)

32 Partes Continúa

عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."