The Paranormal
  • Reads 15
  • Votes 3
  • Parts 2
  • Time 11m
  • Reads 15
  • Votes 3
  • Parts 2
  • Time 11m
Ongoing, First published Mar 30, 2022
Skylar had always been a curious 19-year old girl.
She wonders if there are different worlds and lifes in the galaxy she lives in...

One day, she took herself out on a walk around the lake and into the forest near her house. What she experienced there will change her life forever. 
-
-
-
-
-
-
{The story line and the characters were almost fully made by me, if you wish to copy a bit of it or let it inspire you and your stories please ask me first! Thank you and have fun reading :)}
All Rights Reserved
Sign up to add The Paranormal to your library and receive updates
or
#825anotheruniverse
Content Guidelines
You may also like
Little Bunny  by Zabi1212
40 parts Ongoing
( کامل شده ) درد و ترس ، چیزی که جونگکوک هایبرید هیفده ساله از سن خیلی خیلی کم بهش عادت کرده . شاید درد کشیدن دیگه براش ساده شده باشه ؟ البته درد کشیدن برای هیچکس ساده نیست ، وقتی اون صدایی که توی مغزت حرف میزنه ام حالش ازت بهم میخوره دیگه چیزی نمی‌مونه میمونه؟ و اینور هم کیم تهیونگ پسر پولداری که همه فکر میکنند بهترین زندگی رو داره البته معلومه که از شخص دیگه زندگی خیلی بهتری داره ولی خب اونم دلایلی داره که از موقعیتش متنفر باشه . چی میشه اگه تهیونگ اون کسی که میخواد ازش مراقب کنه رو پیدا کنه و کوک ام مکان امنی که لازم داره ؟ __________ ته : هیششش نفس هیونگ برا چی معذرت خواهی می‌کنی فرشته ؟ ببینمت پسر قشنگم کوچولوی من برای چی گریه می‌کنی اخه؟ میدونی چقد دلم برات تنگ شده ؟ همه کس هیونگ زندگیه هیونگ اشک نریز پسر نازم میبینی حالم خوبه ؟ نگاه کن منو کوک سرش رو بالا آورد و با چشمای اشکیش به ته خیره شد که دوباره گریش گرفت و شروع کرد به اشک ریختن و گریه کردن با صدای بلند و ته که انگار دست پاچه شده بود لبخندی زد و دوباره کوک رو بغل کرد ته : هیشش عیب نداره عزیزم گریه کن دل کوچولوت گرفته قربون صدات بشم هیسس عیب نداره ....
Tied To The Alpha (#2 New Moon)  by mysterixus_luna
40 parts Ongoing
#2 New Moon Series _An enemy of an enemy is a friend_ I have yearned for a mate ever since I learnt of one. Thoughts about having someone who would love me unconditionally plagued my mind every night. Entering the werewolf unraveled many secrets and I eliminated all the filty lies from the clean truth. I was alone in the human world and an outcast in the werewolf world. The day my father decided to accept me was the day I ran away and straight into the arms of his enemy─the Dark Alpha─who was my mate. My world shattered into pieces when I found out every single truth that was buried deep underneath. I had the jewel everyone searched high and low for, and because of that, I was most wanted. And the day I decided to leave my true nature behind... His enemy came for me─the ruler of demon wolves. _Keep your friends close and your enemies closer_ Throughout the miserable, tormenting years I've never met a women so beautiful as her. My beautiful mate. My beautiful weapon. Like me, she's broken in her own ways. I wanted to glue all those shattered pieces together, carving and molding it into my little wolf. The fact that she's my mate didn't change the past. Her father killed my father, leaving me as a broken child forced into training to rule the empire. To continue my father's legacy. To seek revenge. I grew up developing a hatred for hybrids─mixed breeds─I never intended to fall in love with her, nor did I intend to hate her. And yet I did both, but chose one over the other in the end. But my plans took a huge turn when I found out that I wasn't the only apex predator around.
You may also like
Slide 1 of 10
Little Bunny  cover
Rooming with the Wicked cover
Daddy's Precious Little Girl cover
OCEAN (သမုဒ္ဒရာပိုင်တဲ့လခြမ်းငယ်) (Complete) cover
ဝင်္ကပါထဲကအချစ် (MAZE) cover
𝐂𝐚𝐫𝐩𝐞 𝐍𝐨𝐜𝐭𝐞𝐦 cover
Supernatural Yanderes are after me?!  But I'm Just A Nobody! cover
Unwanted Bride Of Atticus Fawn cover
Tied To The Alpha (#2 New Moon)  cover
Mahal cover

Little Bunny

40 parts Ongoing

( کامل شده ) درد و ترس ، چیزی که جونگکوک هایبرید هیفده ساله از سن خیلی خیلی کم بهش عادت کرده . شاید درد کشیدن دیگه براش ساده شده باشه ؟ البته درد کشیدن برای هیچکس ساده نیست ، وقتی اون صدایی که توی مغزت حرف میزنه ام حالش ازت بهم میخوره دیگه چیزی نمی‌مونه میمونه؟ و اینور هم کیم تهیونگ پسر پولداری که همه فکر میکنند بهترین زندگی رو داره البته معلومه که از شخص دیگه زندگی خیلی بهتری داره ولی خب اونم دلایلی داره که از موقعیتش متنفر باشه . چی میشه اگه تهیونگ اون کسی که میخواد ازش مراقب کنه رو پیدا کنه و کوک ام مکان امنی که لازم داره ؟ __________ ته : هیششش نفس هیونگ برا چی معذرت خواهی می‌کنی فرشته ؟ ببینمت پسر قشنگم کوچولوی من برای چی گریه می‌کنی اخه؟ میدونی چقد دلم برات تنگ شده ؟ همه کس هیونگ زندگیه هیونگ اشک نریز پسر نازم میبینی حالم خوبه ؟ نگاه کن منو کوک سرش رو بالا آورد و با چشمای اشکیش به ته خیره شد که دوباره گریش گرفت و شروع کرد به اشک ریختن و گریه کردن با صدای بلند و ته که انگار دست پاچه شده بود لبخندی زد و دوباره کوک رو بغل کرد ته : هیشش عیب نداره عزیزم گریه کن دل کوچولوت گرفته قربون صدات بشم هیسس عیب نداره ....