𔘓 ִֶָ 𝖬𝗂 𝖱𝖾𝗒 ; [𝖲ᴘᴀɴɪ𝗌ʜ] 𝖬𝗒 𝖪𝗂𝗇𝗀. 𔘓 ִֶָ 𝖬𝗈𝗇𝗈𝗅𝗈𝗀𝗎𝖾 ; 𓂃چانگبین میخواست برای بیولِ زیباش بهترین پدر باشه... اون یه راه فرار داشت؛ یه دفترچهی خاطرات روی پهلوش و یه زخم عمیق سمت چپ سینهش؛ یه فرشته به زیباییِ خورشید توی رویاهاش، و تتویی سیاه رنگ که هنوز هم بعد از ۱۰سال روی پوست سفیدِ پهلوش خودنمایی میکرد، واژهی اسپانیاییِ 𝖱𝖾𝗒 با سادهترین خط. 𔘓 ִֶָ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 ; 𓂃𝖢𝗁𝖺𝗇𝗀𝗅𝗂𝗑. 𔘓 ִֶָ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 ; 𓂃𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝖲𝗆𝗎𝗍.