𝒕𝒉𝒆 𝒇𝒊𝒏𝒂𝒍 𝒔𝒉𝒐𝒕_𝑽𝑲 🎭
  • Reads 88
  • Votes 20
  • Parts 2
  • Reads 88
  • Votes 20
  • Parts 2
Ongoing, First published Apr 02, 2022
'شـلـیـکـ آخـر'
یک تروریست و یک سرباز..
 یک خیانت، و یک عشق

𝒏𝒂𝒎𝒆: 𝒕𝒉𝒆 𝒇𝒊𝒏𝒂𝒍 𝒔𝒉𝒐𝒕 (🎭شـلـیـکـ آخـر)
𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝙢𝙞𝙖'
𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒗𝒌
𝒈𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝒔𝒂𝒅, 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆
 𝒇𝒊𝒄/𝒐𝒏𝒆𝒔𝒉𝒐𝒕: 𝒇𝒊𝒄
𝒑𝒂𝒓𝒕: ..
𝒖𝒑:wattpad
همراه با شرط ووت
All Rights Reserved
Sign up to add 𝒕𝒉𝒆 𝒇𝒊𝒏𝒂𝒍 𝒔𝒉𝒐𝒕_𝑽𝑲 🎭 to your library and receive updates
or
#624انگست
Content Guidelines
You may also like
ຯChernobyl | Vkookᵃᵘ by _vantesea
37 parts Ongoing
❅Summary: داستان عاشقانه و متفاوتی در سال ۲۰۸۶ میلادی، پروفسور تهیونگ کیم و تیم تحقیقاتیش به سرزمین گمشده‌ای سفر می‌کنن، سفری که باعث تغییرات زیادی در زندگی اونها خواهد شد. ••→ _ تو سال ۲‌۰۸‌۷، تو این نقطه از تاریخ دیگه انسانیت و اخلاق به درد آدمها نمی‌خوره... الان آدمها می‌دون تا از حقیقتا فرار کنن، می‌جنگن تا زنده بمونن، تا آخرالزمان اون‌هارو داخل خودش نکشه! اینجا دیگه انسانیت جواب نمی‌ده پروفسور کیم! لبخند تلخی زد و نگاهش رو از چشمان سبز رنگ مرد رو به روش گرفت: _واسه من مهم نیست چه اتفاقاتی داره میفته، من به دویدن ادامه دادم تا انسانیت درونم زنده بمونه، من می‌جنگم تا اونو نجات بدم، شما درک نمی‌کنید، نمی‌فهمید آخرالزمان من وقتی اتفاق می‌افته که چشمهای اون رو غمدار ببینم... این عقیده‌ی همه‌ی سیاست مدار هاست؟؟ متاسفم قربان، آخرالزمان نابودی زمین و انفجار خورشید نیست، آخرالزمان وقتیه که امید مردمِ دنیا رو نابود کرده باشید!!! ☢: داستان این آیو با فاجعه‌ی چرنوبیل رابطه مستقیمی نداره و دوره زمانیش به صدسال پس از اون واقعه برمی‌گرده و فضای متفاوتی با باقی داستان ها داره. وضعیت: درحال آپ. Couples: Vkook, Hopemin. Genre: Sci-Fi, Romance, Thriller, angst, Smut 🔞 Wr: Vante 3.#Thriller
Runaway by haniehislamy
5 parts Ongoing
[ فراری ] Cuple : KookV Genre : Omegavers , Smut , Dark Romance , Mpreg , Harsh , 🔞 جونگکوک بعداز اینکه متوجه گرایش‌ِ عجیبِ منشی‌ نوجوونش میشه ، باهاش یه رابطه‌ی قراردادیِ یک ساله رو شروع میکنه.... چی میشه اگه تهیونگ بخاطر یه سهل‌انگاری ، برخلاف قوانین رابطه ی قراردادیش با جونگکوک ، باردار بشه و حالا قرار بود چه بلایی سرش بیاد ؟؟ اون دونفر گرچه که بدن‌های برهنه‌ی همو خوب بلد بودند اما...... هیچی از زندگیِ هم نمیدونستند.... ! این رابطه میتونست بعد از آشکار شدن رازهاشون ادامه پیدا کنه؟ تهیونگ چیکار میکرد ؟ میموند تا اون آلفا هر بلایی که میخواد به سرش بیاره ؟ _ بازی بدی رو شروع کردی تهیونگ.... اگه ازم دور بشی میکشمت...تو همیشه باید جلوی پام باشی لعنتی ! ********* + تو فقط بهم لبخند زدی...‌ و من کل زندگیمو دو دستی بهت تقدیم کردم ...‌ انگار توی تمام زندگی تاریکم منتظر یه لبخند از یه نفر بودم تا جلوش زانو بزنم و به عنوان خدای خودم بپرستمش..... اما من همیشه فراری بودم.... از آدمها ... از احساسات... از آینده.... من فرار میکنم ازت اگه توی قفس نگهم نداری ! چون ‏اون قسمتی از من که سعی میکرد آدمها رو نگه داره کاملا از بین رفته.... من فرار کردم از خودم... از تو... از حقیقت... _ حدس بزن قراره باهات چیکار کنم توله‌ی فراری !؟؟ ********* برای آشنایی با روند داستان به پارت
You may also like
Slide 1 of 10
I can see your true colors [Namjin]~Completed cover
 مردی از نیستی cover
اخر خط 🌙 cover
ຯChernobyl | Vkookᵃᵘ cover
conspiracy |توطئه cover
Mr kim/vkook cover
Lost Memories  cover
Dream Asylum : 7 Sense cover
band c.h [hyunlix] cover
Runaway cover

I can see your true colors [Namjin]~Completed

8 parts Complete

احساسات خاص و زيبان. ميگن كه بدون اونا زندگى بيرنگ ميشه. اگر يك روز زندگى واقعاً بى رنگ بشه و احساسات از دست برن، كسى ميتونه از اون همه رنگ خاكسترى نجات پيدا كنه؟ چه بلايى سر كسايى كه هنوز هم رنگ هايى توى وجودشون دارن مياد؟؟