two years(bjyx)✔
  • Reads 262
  • Votes 63
  • Parts 1
  • Reads 262
  • Votes 63
  • Parts 1
Complete, First published Apr 15, 2022
•پایان یافته

وانشات دو سال 

کاپل : ییژان 

" دو سال تمام در حال خداحافظی بودیم ولی کم بود ..."

کانال: windflowerfiction
All Rights Reserved
Sign up to add two years(bjyx)✔ to your library and receive updates
or
#299yizhan
Content Guidelines
You may also like
♥︎𝖒𝖞 𝖔𝖒𝖊𝖌𝖆𓆉︎ by yizhanlove9
10 parts Ongoing
ᵏᵃᵖᵉˡ : 𝐲𝐢𝐳𝐡𝐚𝐧 ᵗʸᵖᵉ : 𝐲𝐢𝐛𝐨 𝐭𝐨𝐩 ᵃᵘᵗʰᵒʳ : 𝐣𝐞𝐰𝐞𝐥(نگین)،(مهدیه) ᵍᵉⁿʳᵉ : 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐦𝐮𝐬𝐢𝐜, 𝐬𝐦𝐮𝐭, 𝐞𝐦𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 ✍︎...[در حال آپ] . . اسم وانشات به فارسیش : امگای من تیکه ای از وانشات: از زبانه ییبو ... با کنجکاوی از جکسون پرسیدم _میدونی اسمش چیه؟ جکسون که چشماش برقی زده بود گفت ×انگاری آقا شیره جذب شازدمون شده _خفه شو جکسون همینطوری پرسیدم ×اره جون عمت . _خب نگفتی میدونی یا نه؟ جکسون ریز خندید و گفت ×نوچ ، نه فقط من هیچکس نمیدونه اون همیشه بطور یک شخص ناشناس میاد ، اما... . بدون اینکه نگاهمو ازش بگیرم پرسیدم _اما؟ ×اما بهش یه لقب دادن _لقبش چیه؟ ×red boy(پسر قرمز) ابروم ناخداآگاه رفت بالا تو دلم لقبی که بهش دادن رو تحسین کردم جکسون پوزخندی زد و گفت ×نیازی نیست تو چیزی بهم بگی ، از نگاهت بهش میشه همه چی رو فهمید. یهو سرمو برگردوندم و گفتم _چی رو فهمیدی؟! ×اینکه جذبش شدی ، اما نمیخوای قبول کنی. _نخیرم ، من فقط از صداش خوشم اومد صداش با ترکیب این آهنگی که میخونه قشنگه واسه همین پرسیدم . . . پ.ن: قشنگا می‌دونم ژانر امگاورس و امپرگ دوست دارید اونم چی ییبو تاپ و خب دلم نیومد دارم براتون آپ میکنم و باید بگم این وانشات رو من ننوشتم بلکه اولین نویسندگی رفیقم
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 by Ladykim--
45 parts Ongoing
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ جا خوش میکرد؟ اونجا متعلق به زبونِ من بود!"هر چند، هنوز هم دوست داشتم بین لبهای معشوقه‌م ببینمش، وقتی دودِ سیگار رو ازبین لبهای نم‌دارِش به بیرون دعوت میکرد، قلبِ من یک تپش رو جا می انداخت،حتی سیگار کشیدنش هم پرجذبه و مسخ کننده بود، حتی اون دودِ خوش شانس هم وقتی از بین لبهای رییس کیم خارج میشد توی هوا به رقص در میومد! ᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒ 🖤کاپلها : تهکوک(اصلی)_چانبک_جونگمین 🤍نویسنده: لی‌لی(--ladykim) 🖤ژانر: رمنس.درام.جنایی 🖤محدودیت سنی : 18+ چنل تلگرامِ فیکشن:Aezraelschild@ #vkook #taekook #chanbaek #kai #jimin #mafia #police #lisa #rose #chaelisa
You may also like
Slide 1 of 10
Your eyes tell || VK || Completed cover
Hyunlix. cover
♥︎𝖒𝖞 𝖔𝖒𝖊𝖌𝖆𓆉︎ cover
🎥𝐦𝐲 𝐦𝐚𝐤𝐞𝐮𝐩 𝐚𝐫𝐭𝐢𝐬𝐭💄 cover
Freedom of exile  cover
¦ MY CUTE BOY  ¦☆vkook cover
➤𝑺𝒄𝒊𝒏𝒕𝒊𝒍𝒍𝒂 cover
مَن‌ْخُـوبَـــ‌شِکَستَم‌ــمْ ...|... I AM brOKen cover
جنون عشق  cover
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 cover

Your eyes tell || VK || Completed

51 parts Complete

+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29