LUCIAN |Kookmin| Hiatus
  • Reads 19,912
  • Votes 5,683
  • Parts 33
  • Reads 19,912
  • Votes 5,683
  • Parts 33
Complete, First published Apr 17, 2022
تو مریضی جونگ‌کوک!

LUCIAN 
BY BLACK STAR

ژانر: جنایی، قتل، روانشناسی
فصل اول: تکمیل‌شده ✓

چنل: 
@blackstar_writes
All Rights Reserved
Sign up to add LUCIAN |Kookmin| Hiatus to your library and receive updates
or
#296romance
Content Guidelines
You may also like
𝒖𝒏𝒌𝒏𝒐𝒘𝒏 by im_roro_
33 parts Complete
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞=𝐤𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧/𝐧𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞=𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭/𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞/𝐬𝐦𝐮𝐭/𝐡𝐚𝐩𝐩𝐲𝐞𝐧𝐝 𝐍𝐚𝐦𝐞= 𝐮𝐧𝐤𝐧𝐨𝐰𝐧 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧 𝐛𝐲=𝐫𝐨𝐫𝐨🧁 𝐒𝐮𝐦𝐦𝐚𝐫𝐲... "همش تقصیر من بود...من نباید مادرم و مجبور میکردم از اون خونه فرار کنیم...همش بخاطر وجود من بود...سعی کردم...سعی کردم اون خاطرات و فراموش کنم...تا مدت ها نه راجبش حرف میزدم و نه حتی بهش فکر میکردم چون... تحمل نداشتم، اگه به فکر کردن راجبش ادامه میدادم...مثل پدرم میشدم،من نمیخواستم کسی رو بکشم..‌‌. من میخواستم ادم خوبی باشم جونگکوک...میفهمی؟...تو منو میفهمی دیگه؟...مگه نه؟" سعی کرد اشک هاشو پس بزنه و نگاه مطمئنش و به چشم های جیمین بدوزه... "به من گوش بده جیمین...فقط من" مردک های لرزون جیمین هرجایی رو نگاه میکردن به جز چشم های عاشق و مطمئنی که بهش دوخته شده بود...اما جونگکوک محکم تر نگهش داشت تا جایی که بالاخره تسلیم شد و تو کهکشان چشم های جونگکوک غرق شد... "منو ببین...به حرفام گوش بده...باشه؟...تو هیج تقصیری نداشتی...هیچ وقت...تو همه چیز منی...تو زندگی منی...میفهمی؟...منو میبینی؟...هیچ وقت وجود خودتو نادیده نگیر‌...چون تو عزیز دل کسی هستی که...حاضر هر کاری برات بکنه..."
𝑴𝑶𝑳𝑻 by panikamm
61 parts Ongoing
"مولت" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "جنایی، معمایی، اکشن، رومنس، انگست، اسمات" کاپل: "کوکمین، تهگی" ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• _نگران نباش، این مرد... سر چرخوند و خیره به تصویر جونگکوک که داشت اسلحه اش رو به جلیقه زیر کتش برمیگردوند و همزمان با یکی از افرادش صحبت میکرد، با لبخند شروری ادامه داد: _رام من خواهد شد. پسر بزرگتر با حالت کنایه واری چشم هاش رو چرخوند و دوباره دست هاش رو به سینه اش زد: _فقط یه احمق مثل تو می‌تونه دنبال رام کردن مردی مثل اون باشه! پسر کوچکتر ناخودآگاه خندید و بعد دوباره نگاهش رو به سمت اون کشید و با حالت تمسخر آمیزی تکرار کرد: _مردی مثل اون؟ منظورت چیه؟! پسر بزرگتر با نگرانی محو این پا و اون پا کرد: _اون کاپیتان تیم الفاست، یه هیولاست! اما تو...داری باهاش مثل یه عروسک بازی می‌کنی! _در اینصورت...هیولای واقعی من نیستم؟! پسر کوچکتر با لبخند شرورانه ای پرسید و باعث شد پسر بزرگتر پیشونیش رو با کلافگی ماساژ بده. این پسر حرف حساب حالیش نبود. ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• وضعیت: درحال آپ
You may also like
Slide 1 of 10
𝑻𝒉𝒆 𝒑𝒓𝒆𝒔𝒊𝒅𝒆𝒏𝒕'𝒔 𝒔𝒐𝒏 cover
Mistake cover
𝑯𝒚𝒖𝒏𝒈 𝒐𝒓 𝒎𝒂𝒕𝒆𝟐 cover
Sorry that I left 2 cover
°° 𝐑𝐚𝐧𝐝𝐨𝐦 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐭𝐡𝐞 𝐛𝐞𝐧𝐞𝐟𝐢𝐭𝐬 °° cover
𝒖𝒏𝒌𝒏𝒐𝒘𝒏 cover
🔥under the skin of the city🔥 cover
Singer cover
𝑴𝑶𝑳𝑻 cover
𝙱𝚛𝚘𝚝𝚑𝚎𝚛 𝚒𝚗 𝚕𝚊𝚠 cover

𝑻𝒉𝒆 𝒑𝒓𝒆𝒔𝒊𝒅𝒆𝒏𝒕'𝒔 𝒔𝒐𝒏

42 parts Complete

ژانر : عاشقانه ، کمدی ، هیجان‌انگیز ، کمی جنایی پسر کت و شلوار به تن قدمی به جلو برداشت و تعظیم طولانی کرد . با جدیت تمام خودش رو معرفی کرد "جئون جانگکوک" جیمین چشم هاشو باریک کرد و از جاش بلند شد . تمام قد رو به روی پسر بلند قد ایستاد "جئون جانگکوک؟" "بله قربان" جیمین زمزمه کرد"قربان؟" برای اینکه مجبور نشه دوباره این کلمه رو بشنوه سریع گفت. "به من نگو قربان ، این چیزیه که بقیه باهاش پدرم رو صدا میزنن" مرد سری تکون داد "بله قربان" .... کاپل اصلی =کوکمین کاپل فرعی=تهگی ترجمه فیک The president's son امیدوارم لذت ببرید:) [کامل شده♡]