REVENGE
  • LECTURES 4,565
  • Votes 1,022
  • Parties 12
  • LECTURES 4,565
  • Votes 1,022
  • Parties 12
Terminé, Publié initialement avr. 20, 2022
˓▾ 𝐅ICTION:  #Revenge
˓▾ 𝐆ENRE:  Romance - Action - Angst
˓▾ 𝐀UTHOR:  #ꜱʜɪᴀ  
˓▾ Couple: YiZhan - MinSung
   

"+ بکشم؟ نه...میخوام ذره ذره...نابودت کنم....میخوام سوختن...اردوگاهی که... همه زندگیت رو....براش گذاشتی....ببینی

با تموم شدنش حرف صدای انفجار یکی بعد از اون یکی به گوششون رسید. تا اون اتفاقاتی که افتاده رو هضم کنه اسلحه اس رو ازش دور کرد و دوباره ازش فاصله گرفت. دست و تنش تمام غرق در خون شده بود و میتونست حس کنه داره بیهوش میشه. "
Tous Droits Réservés
Inscrivez-vous pour ajouter REVENGE à votre bibliothèque et recevoir les mises à jour
ou
#11وانشات
Directives de Contenu
Vous aimerez aussi
Undertaker (COMPLETED), écrit par CynthiaPaul2002
86 chapitres Terminé
✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه‌ همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیه‌ست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوک‌ترش میکنه اونم وقتی از نگاهش نفرت خاصی بیرون میزنه... -بهت گفته بودم خوشم نمیاد دهنت تلخی اون قهوه لعنتی رو بگیره! -اما تو که نمیدونی بعدش لبات چقدر شیرین بنظر میرسه. -امشب عجیب نگام میکنی. -امشب زیباتر از همیشه­‌ای. -هربار بهم میگی. -هربار زیباتر میشی. -تو چی از عشق میدونی... -عشق چیز ثابتی نیست که همه به یک شکل بشناسنش و توضیح و توصیف بشه...اون فقط باارزش­ترین چیز برای داشتن، سخت‌ترین چیز برای به دست آوردن و...دردناک‌ترین چیز برای از دست دادنه. -نه...تو هیچی از عشق نمیدونی... 𖤐⃟🪦Fɪᴄ: Uɴᴅᴇʀᴛᴀᴋᴇʀ 𖤐⃟🪦Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ, HᴜɴHᴀɴ, KᴀɪSᴏᴏ 𖤐⃟🪦Gᴇɴʀᴇ: ᴍʏsᴛᴇʀʏ, Aɴɢsᴛ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Nᴄ+18 فیکشن مافیایی آندرتیکر رو از دست ندید...
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو, écrit par vkookland_82
11 chapitres En cours d'écriture
Liar🫀 تهیونگ، مردی بی‌رحم، از خانواده مافیایی، برای رسیدن به امپراطوری مافیا، مجبوره،پسری با قلبی مریض و گذشته‌ای پنهان رو وارد بازی خطرناکی کنه‌. بازی‌ای که با دروغ شروع می‌شه، اما شاید با عشق تموم شه... یا با نابودی یکی از آن‌ها. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ -«چطور میتونی بگی همش...دروغ بود؟ تهیونگ بدون نگاه کردن به جونگکوکی که تا چند دقیقه ی پیش، مانند بت میپرستیدش، پک عمیقی به سیگارش زد دستش رو روی قلبی که حالا تند تر از همیشه میکوبید گزاشت و بعد از سال ها بلاخره قطره اشکی از چشمش پایین ریخت«- چطور تونستی با..قلب مریضم بازی کنی؟» مرد با چشمهایی که حالا تاریک تر از هر وقت بودن به چراغ های توکیو خیره شده بود«- بازی تموم شد حالا..حذف شدی.» ୣ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: ᴍᴀʀɪ ୣ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝕣𝕠𝕞𝕖𝕟𝕔𝕖, 𝕤𝕞𝕦𝕥, 𝕞𝕒𝕗𝕚𝕒 ୣ 𝐢𝐝.𝕚𝕟𝕤𝕥𝕒𝕘𝕣𝕒𝕞:𝕥𝕒𝕖𝕜𝕠𝕠𝕜_𝕝𝕒𝕟𝕕𝟠𝟚 ୣ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝕧𝕜𝕠𝕠𝕜
paradox , écrit par aapollo31
20 chapitres En cours d'écriture
" می گویند زئوس بارها به هرا خیانت کرده. بارها از المپ به زمین رفته ، زنان فانی را برگذیده و فرزندان نیمه خدای بسیاری داشته. گاهی فکر می کردم تو از فرزندان زئوسی، همانقدر قدرتمند و مطلق. آفرودیته هم به همسرش وفادار نبوده. می گویند مردان زیادی در آرزوی تجربه کردن شبی با ایزدبانوی زیبایی بوده اند. بعضی وقت ها هم فکر می کردم فرزند آفرودیته ای، به همان اندازه زیبا و رویایی. شاید هم از نوادگان هادس هستی، خدای دنیای مردگان. تو با لبخندت مرده و زنده را مسخ می کنی. ولی همه اینها خیالی بیش نیستند. در واقع، تو خود آپولو هستی عزیزترینم. انگشتان ظریف و کشیده ات که روی سیم های ویولن می رقصند در میان غبار ناشی از کلیفون برخاسته از آرشه، تماما تجسم الهه ی موسیقی و رقص اند. موهای بلند و سفیدت که به تارهای آرشه می مانند چهره ی بی شباهت به خورشیدت را رویایی تر از قبل می کنند. تو یک الهه ی المپ نشینی که هلیوس، ایزد خورشید به گیسوانت حسادت کرده و در تقدیرت، تبعید به زمین را نوشته. هلیوس نادانسته از ستاره ای بی ارزش در آسمان محافظت می کند بی خبر از آنکه خورشید واقعی بر روی زمین می رقصد و می نوازد. _پارک چانیول _
Coshay / نامیرا, écrit par rominaromina396
104 chapitres En cours d'écriture
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
Vous aimerez aussi
Slide 1 of 20
من دیوونه نیستم...فقط عاشقم! cover
Endless dream(فصل ۱)  cover
"Destiny💍" cover
Undertaker (COMPLETED) cover
GANGSTER "VKOOK"ورژن اصلی cover
monster alpha cover
𝙻𝚘𝚟𝚎 𝚘𝚛 𝚑𝚊𝚝𝚎?! cover
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو cover
The Enemie 's blood (kaisoo_translation)  cover
paradox  cover
🔱Fate Number Four🔆 cover
آشپزی با طعم عشق cover
💀The Star Death💫(completed) cover
Coshay / نامیرا cover
/پایان یافته/KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
پلیس من  cover
Collapse cover
Eucalyptus (Kookv) cover
False prediction (Multi Shot) cover
love & ....(bjyx)✔️ cover

من دیوونه نیستم...فقط عاشقم!

5 chapitres Terminé

«من پسرم ییبو رو آوردم پیشت که همجنسگراییش رو درمان کنی! حالا بهم میگی که خودتم عاشقش شدی؟!» «همجنسگرایی یه بیماری نیست که درمان بشه، یه گرایشه...» «خفه شو! کی فکرشو می‌کرد روان‌پزشک پسرم از خودش دیوونه تر از آب در بیاد»» ▫️I'm not crazy...I'm just inlove!▫️ ▪️ژانر: رمنس/انگست ▪️کاپل: ییجان ایدی اینستا و چنل تلگرام: @novel_srn 🥂