ماه خون افسانه ای که نسل به نسل بین گرگینه ها چرخیده افسانه ای که برای زندگی جاودانه اس و قربانی از بین گرگینه ها انتخاب میشه حالا چه اتفاقی میوفته که دخترای گرگینه مون بخاطر فرار ازش برن تو دل خطر؟ ------------- ویوین:خدای من خدای من یونا چه گهی بخوریم؟ به غذای تو دست دختره نگاهی انداختم : حالا دو دقیقه صحبت از اینکه چی قراره میل کنی نکن بزار غذامو بخورم پلشت ویوین چشم غره ای رفت: واقعا میتونی غذا بخوری تو این موقعیت؟ من: تو همین الان نخوردی؟ نوبت من شد باید کوری اشتها بگیرم؟ ------------- 𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝒗𝒂𝒍𝒆𝒓𝒊𝒔 𝑮𝒆𝒏𝒆𝒓: 𝒄𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚, 𝒇𝒂𝒏𝒕𝒂𝒔𝒚, 𝒂𝒅𝒗𝒆𝒏𝒕𝒖𝒓𝒆 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝒔𝒖𝒔𝒊𝒆 :>