″اگر مرگ، مارا در این زندگی از هم جدا کرد، عزیزم، قسم به مقدس ترین خدای من که چشمانِ به رنگ خورشیدت باشد، قسم که تمام جهان را زیر و رو میکنم و قسم که بار دیگر و در دنیای دیگر پیدایت میکنم!؛″ •~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• وارنینگ: روند داستان خیلی آرومه و خواننده نیاز به صبر ایوب داره پس فقط در صورتی که میدونید حوصلشو دارید خوندن بوکو شروع کنید❤ آپدیت: شنبه و چهارشنبه~ ( فعلا تا موقعی که نمیدونم کِی ـه، به دلیل شرایط جامعه و روحی روانیمون روند آپ متوقف شده. )