Ocean song
  • Reads 550
  • Votes 116
  • Parts 7
  • Reads 550
  • Votes 116
  • Parts 7
Complete, First published May 02, 2022
Mature
واژه‌ی Basorexia 
معنیِ خیلی قشنگی داره.
یعنی زمانی که تو چشمای کسی زل بزنی، غرق زیبایی و عشقی که بهش داری بشی و میل شدیدی به بوسیدنش داشته باشی..!
ولی من نمیدونم کی اونقدر شیفته و عاشق تو شدم  
و من نمیدونم چطور میتونم تورو در اغوش بکشم مرد دریایی من
All Rights Reserved
Sign up to add Ocean song to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
till the end of the moon تا پایان ماه by whisperingLili
139 parts Complete
بالای برج شهر، در حالی که به آخرین حد توانم رسیده بودم، رهبر شورشی شمشیرش را بر گردنم گذاشت. او خندید و از "تان تای جین" پرسید: "همسرت یا دوشیزه یه، فقط یکی می‌تواند زنده بماند. کدام را انتخاب می‌کنی؟" گویو نگاهی به "یه بینگ‌شانگ" که در حال گریه بود انداخت و با نگرانی گفت: استاد کوچولو، او قطعاً تو را انتخاب می‌کند. "بینگ‌شانگ را آزاد کنید" تان تای جین بدون تردید دستور داد. دستبند یشمی گفت: اوه نه. من گفتم: نه. گویو تسلی داد: تان تای جین حتماً گمان میکرد که محافظان مخفی تو را نجات خواهند داد. تان تای جین واقعاً اینطور فکر می‌کرد، اما در آن روز، جلوی 300 هزار مرد، من به او لبخند زدم و از بالای برج شهر به پایین پریدم، زیر نگاه او شکسته م. و نه حتی یک ذره از بدنم را برای او باقی گذاشتم. این پایانی است که من برای تان تای جین انتخاب کرده‌ام. امپراتور جدید، تان تای جین، در سال اول "جینگ‌هه" یک شبه موهایش سفید شد. سپس به یک دیو دیوانه تبدیل شد که شهر را قتل‌عام کرد، حتی سر "یه بینگ‌شانگ" را نیز برید. و پس از سال‌ها عشق پر از رنج، من بالاخره بعد از رسیدن به نیروانا به قلمرو جاودانگان بازگشتم و امروز به‌عنوان یک پری کوچک بسیار خوشحالم. - خوشحال میشم نظر بدید. 🐣
گربه عروسکی(تکمیل شده) by ZahraAmini4
27 parts Ongoing
هر شب به خاطر اون عوضی از درد به خودش می پیچید. اون بی رحم هر شب با تمام توانش بهش تجاوز میکرد. تعجب کرده بود که چرا تا الان از اون بچه ای نداره. ولی این چند روز حالش تغییر کرده بود و ترس و استرس تمام وجودش را گرفته بود . صبح ها حالت تهوع داشت و دلش درد می کرد. *** - قول میدم آبنبات قوله قوله! فقط نزار اون چشای خوشگلت با اشک سرخ بشن! جین خواهش می کنم انقدر گریه نکن! التماست می کنم! نمی تونم اینجور گریه کردنتو ببینم! دونه های مرواریدی اشک از گونه هاش پایین می یومد. انگار دیگه کنترلی روشون نداشت. دلش می خواست همینجور تا صبح تو بغل عشقش گریه کنه تا خالی بشه! *** بعد رو به تهیونگ کرد و گفت: راه بیوفت به سمت خونه ارباب هوسوک! تهیونگ چشمی گفت و راه افتاد اما بدای یک عمر گذشت. چرا دقیقا اون لحظه که به هوسوک پناه آورده بود باید این اتفاق می افتاد؟ *** - یه نگا به شلوارت بنداز! غرقه خونه! مقتعت دوباره زخم شده! اصلا دردشو حس می کنی؟ یونگی تنها سکوت کرد. آخه حرفی برای گفتن نداشت. جیمین نگران یونگی بود.‌ با وجود جای شلاق ها روی تنش اونو بلند کرده بود.
You may also like
Slide 1 of 10
❊Emerald❊ cover
till the end of the moon تا پایان ماه cover
گربه عروسکی(تکم�یل شده) cover
mojito 𓏲 KV cover
My special omega cover
🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙 cover
my bunny🐰 cover
 🔞porn master class🔞 ll vkook  cover
vicious cover
M̶o̶r̶p̶h̶i̶n̶e̶ cover

❊Emerald❊

12 parts Complete

[کامل‌شده] تهیونگ پسری کنجکاو که نفهمید چطور سر از جنگلی مخوف و ترسناک درآورد و سرنوشتِ زندگی‌اش رو تغییر داد... پا داخل کلبه‌ای متروکه گذاشت و از همون نقطه، اسارتِ عشق رو به نام خودش زد. . . _ نمی‌خوام صدای قشنگت که با لرزوترس، ازم خواهش می‌کنه تا آزادش کنم رو، بشنوم تهیونگ. تو آزاد نمی‌شی؛ بلکه آزادانه داخل قصر من جولان می‌دی و لذت می‌بری. عالی نیست، پسرک بهاری‌ِ من؟ ـــــــــــــــــــــــــــــ༺Emerald༻ــــــــــــــــــــــــــ ✤ganer: Romance, Angst, Fantasy, smut ✤Couple: Kookv Telegram: @lunenoire_6 ~𝓜𝓸𝓸𝓷𝓼𝓪𝓷 𝓵𝓸𝓿𝓮𝓼 𝔂𝓸𝓾♡