به خون روی دست های لرزونش خیره شد
گل های رز آبی همجا رو در برگرفته بودند
نفس هاش بخاطر سرمای هوا مثل دود سیگار از لب هایی که با ترس هر بار بدون گفتن حرفی روی هم قرار می گرفتند خارج میشد
اون همچین آدمی نبود!
نه این جنازه های روی زمین
کار اون نبودند!
سرش رو بالا اورد و سعی کرد حالت گیجش رو کمتر کنه
مرمک چشمهای تیرش
با شوک درشت شدند و به لرزش در امدند
دختری با پیراهن سفیدی که لکه های سرخ خون زيباييش رو ازش گرفته بودند
امکان نداشت
نه نه
کار اون نبود مگه نه؟!
عرق سرد پیشونی و بدنش رو در بر گرفته بود
زانو هاش از شدت خستگی صحنه هایی که هر شب می دید سست شده بودند
و افتادنش روی زمین
اون رو از آغوش کابوس هاش در اورد!
ژانر : روانشناسی, عاشقانه, دژاوو.....
کاپل : همینکه بدونید لزبینه کافیه!
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ?
ژانر :
1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات
2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس
3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند
(همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه !
🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند....
آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی !
چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟
و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش !
****
_ ازت متنفرم...
_ همچنین!
و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد....
******
قلبی که هیچ وقت نمیتپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود !
_بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... !
لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم !
******
سوال اینجاست....
ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟
******
قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه !
قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده !
قسمت سوم : .....؟
[توی این فیک همه چیز میدرخش