{Inception Of a Nightmare, Full}
  • Reads 13,547
  • Votes 2,272
  • Parts 18
Sign up to add {Inception Of a Nightmare, Full} to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
⊂𝖣𝖺𝗋𝗄 𝖲𝗂𝖽𝖾⊃🕳️💨 by akanastay28in
15 parts Complete
دارک ساید... یعنی قسمت تاریک.. چی میشه اگه اون پسر به کاخ سفید برای استخدام خدمتکاری بره کاخی که همه بهش لقب «بهشت» دادن، اما این یه دارک سایده... اون کاخ.. یه قسمت، یه لکه، یه استاندارد تاریک داره، «آروم باش» ! اون پسر وارد کاخ شده، اما نمیدونه با چه موجوداتی روبه روعه... یه دارک ساید.. یا یه کاخ دارک ساید.. کاخ هوانگ ها.. و این فیلیکس تنهاس که وارد اون «جهنم»به اصطلاح «بهشت» میشه!... _____________________ «هه!» اون پوزخند، دوباره روی صورت جذاب ترسناکش شکل گرفت، اون پوزخند باعث میشد قلبم بلرزه، صبر کن! صبر کن! این «عشق» نیست، «ترس»عه! ترس از اون موجود ترسناک.. «آدم» در قالب «جگوار» آره اونا بهش لقب جگوار سیاه دادن.. اون موهای سیاه.. اون پوست برنزه.. اون چشمای کشیده و سبز و گیرا.. قد بلند.. لبای سرخ قلوه ای... اون نمونه ی بارز یه گرگه.. اما هنوز نفهمیدم چطور گیرش افتادم.. «تو عه لعنتی! تو لیِ لعنتی به من میگی چیکار بکنم چیکار نکنم!؟ هاا!؟» دستام شروع کرد به لرزیدن.. مثل قلبم.. «ف.. فقط.. می.. میخ.. میخواستم... این.. جا.. رو.. ت... میز.. کن..م» 𝑁𝑎𝑚𝑒'𝐷𝑠𝑟𝑘 𝑠𝑖𝑑𝑒 𝐶𝑜𝑝𝑙𝑎𝑦'𝐻𝑦𝑛𝑙𝑖𝑥,𝑀𝑖𝑛𝑙𝑖𝑥,𝐶ℎ𝑎𝑛𝑙𝑖𝑥,𝑀𝑖𝑛𝑠𝑜𝑛𝑔 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒'𝑅𝑜𝑚𝑒𝑛𝑐𝑒,𝑑𝑎𝑟𝑘,𝑠𝑚𝑎𝑡,𝐵𝐿 𝑃𝑎𝑟𝑡'-
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
23 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
You may also like
Slide 1 of 20
Your eyes tell || VK || Completed cover
𝐀𝐦𝐧�𝐞𝐬𝐢𝐚 cover
لورنزو | Lorenzo cover
Satisfaction(Minibook) cover
𝖶𝗋𝗈𝗇𝗀 𝖢𝗁𝗈𝗂𝖼𝖾 | 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗂𝗇 cover
𝐒𝐭𝐫𝐚𝐲𝐤𝐢𝐝𝐬 𝐨𝐧𝐞𝐬𝐡𝐨𝐭🔛 cover
𝖳𝖺𝗄𝖾𝗇𝖫𝗂𝖿𝖾 • 𝖬𝗂𝗇𝗅𝗂𝗑, 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗂𝗇 cover
aoi yume 🫂💤 (Hyunlix) cover
⊂𝖣𝖺𝗋𝗄 𝖲𝗂𝖽𝖾⊃🕳️💨 cover
✧HOME✧ cover
The Healer; Hyunlix cover
dear (عزیز کرده) cover
Spell Revenge Season2  cover
𝗠𝗮𝗳𝗶𝗮 𝘃𝗶𝗰𝘁𝗼𝗿𝘆°(𝗠𝗜𝗧𝗠 𝗦𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻²) cover
پرسه در نیمه شب cover
Idols fall in love cover
Hidden Sapphire | Hyunin cover
One Shot 👑 Stray Kids    cover
Orange Cake (Completed) cover
Legacies cover

Your eyes tell || VK || Completed

49 parts Complete

+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29