Intimacy, a reflection of my family
  • Reads 2,797
  • Votes 181
  • Parts 50
  • Reads 2,797
  • Votes 181
  • Parts 50
Complete, First published May 07, 2022
Mature
چی میشه اگر یه دختر عجیبتر و کله شق تر از یه اکیپ پسر هفت نفره رو هشت نفره کنه؟
‌
داستان از جایی شروع میشه که تهیونگ پسر شلوغ و سر به هوا از یه مرد پولدار توی ترافیک کتک میخوره اونجاست که خون جین هیونگش به جوش میاد باید چیکار کنه؟ 
نمیشه که اون هفت تا پسر دردسر ساز دنبال انتقام اون کشیده آبدار نباشن!! 
‌
اگر یونگی داستانمون، همون پسریه که قسم خورده هیچ وقت آدم خوبی نباشه عاشق این دختر بشه؛ کی میتونه جلوی این رابطه قشنگ و پر از شَک رو بگیره؟

"قسمتی از فیک"
شاید اگر همون اول جین تصمیم نمیگرفت که با شوگا از خونشون فرار کنه! یا بعدا به شوگا بگه که بره و از جیهوپ و نامجونی که تو خیابون ویلون و سیلون میچرخیدن اسماشونو بپرسه! یا بعدش گوش جونگ‌کوک رو نمیکشید و بهش یه غذای خوشمزه و گرم نمیداد! یا جینا رو به اشتباه نمیدزدید و وارد این جمع نمیکردش، الان این صمیمیت وجود نداشت. خانواده‌ایی، که اول با دوست خانوادگیش شروع شد و بعد هر کدومشون ... شاخ و برگ به این خانواده اضافه کردن. 
تنها چیزی که جین میتونست تمام این سالها بهش قسم بخوره یه جمله بود " صمیمیت، انعکاس خانواده من "

فیک تموم شد‌ه‌است فقط انتظار دارم ووت و کامنت داشته باشه :)) 
کاپل اصلی: جینا و یونگی 
کاپل فرعی: وی‌کوک 
همه اعضا توی
Public Domain
Sign up to add Intimacy, a reflection of my family to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Atonement / تاوان by Dreamer_A7
34 parts Complete
تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻
[ PATIENT 243 ]  by x_sima
9 parts Ongoing
patient 243! minyoon , teayoon romance , smut , psychology ____________________________________________________ اوه لعنتی! ولی هم اتاقیه من.. □ - گمشو بیرون پیره مرد!.. اینجا قانون داره بچه! نه به کسی شیر میدیم نه لالایی پخش میکنم شبا!...بیا اینجا عمو بشین راحت باش! ،ولی اگر این عمورو اذیت کنی.. خیره به چشمایی که از دور بهش خیره بود زمزمه کرد.. حتی اون پرستار ها نمیتونستن تنه بسته شدش رو راست کنن!! - اونوقت با دندون خوناتو و اشکاتو در میاره! □ عروسکش رو بیشتر توی بغلش فشورد و سرشو خم کرد..اون..اون هنوز هم بهش زل زده بود. □ - دال!...بیا بغله عمو!...میخوام ببوسمت..شاید برات لالایی خوندم.. □ لحظه ایی که سرشو بلند کرد انتظار نداشت که انگشتای ضمخت جیمین مچ پای پسرک رو از درده جدید گرفته و یونگی با دسته عروسکش مچ دستشو نوازش میکنه.. □ - عمو خوابش میاد یونی‌...میای بخوابیم؟!...دیگه نمیزارم کسی یونی رو اذیت کنه! □ - جیمینی..ته‌ته میگه جیمینی بده! ولی عروسک گردان گم شده بود! ___________________ ( By x_sima )
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
36 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
Without me |||KTH  by Teddima
60 parts Complete Mature
Genre : [BDSM] [smut] [slice of life] [angst] [boyxgirl] [Romance] [happy end ] +18 وضعیت: کامل شده 👌 ماجرای دختری که عاشق پول و قدرته،پسری که همه ثروتش رو یک شبه از دست میده و به اون دختر حریص و خودخواه پناه میبره. کیم نامجون،رئیس مغرور و سخت پسندی که عاشق مسئول بخش مغز و اعصاب بیمارستان خودش میشه. دختر دستیاری که توی مهمونی با یه مرد فوق میلیونر آشنا میشه. ««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««« نامه ششم: عروسک من، هیچ عروسک‌گردانی مثل من نمیتونه تو رو روی انگشتش بچرخونه، چرا اجازه میدی که اون عروسک گردان حریص انگشتان زبرش روی بدن پنبه ایت بکشه و توی تن ظریفت سوزن های بزرگ و آزار دهنده فرو کنه؟ ای کاش می‌تونستم جلوی اون مرد حریص رو بگیرم و عروسک خاص، بی مانند و زیبایی مثل تو رو از آن خودم کنم. »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»» چی میشه اگه به یکی کلی محبت کنی و بزاره بره ؟ دقیقا سومین همین کار رو کرد و تنها چیزی که در مقابل گیرش اومد ؛ چیزی جز درد عشق و تنهایی نبود . کاپل ها:تهیونگ و سومین،نامجون و نارین، هوسوک و جیسو ⚠️WARNING SEXUAL CONTENT ⚠️
You may also like
Slide 1 of 10
Atonement / تاوان cover
Black Swan cover
There's a mistake on my Device ||||KTH cover
[ PATIENT 243 ]  cover
Mad wolf | kookv cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover
Without me |||KTH  cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
🎥☆ t̴h̴e̴ f̴a̴t̴e̴ g̴a̴m̴e̴ 🎮♡ cover

Atonement / تاوان

34 parts Complete

تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻