Stupid || Vkook

LECTURES 159
Votes 25
Parties 1

LECTURES 159
Votes 25
Parties 1

angest happyend jungkook taehyung taekook vkook

-هیچی نگو وگرنه به چشمات قسم خودم رو پرت میکنم..Tous Droits Réservés

angest happyend jungkook taehyung taekook vkook

Table des matières

OneShot
jeu., mai 12, 2022

1 chapitre

OneShot
jeu., mai 12, 2022

Inscrivez-vous pour ajouter Stupid || Vkook à votre bibliothèque et recevoir les mises à jour

#118happyend

Directives de Contenu

Vous aimerez aussi

﴾ Moon wolf ﴿, écrit par kimkook_Lovrita

Before you (I thought I had it all) | Kookv, écrit par cjjasal

جئون جونگکوک هر چیزی که فکرش رو می‌کنید داشت. بیزینس، پول، قدرت. هر کسی که اون رو می‌دید براش روی زانو هاش میوفتاد، ولی جونگکوک ذره ای اهمیت نمی‌داد. اوضاع به همین منوال بود، تا وقتی که یه پسر مو نقره ای وارد زندگیش شد. "عزیزم، باید زمین انداختن چیز ها رو تموم کنی." جونگکوک خودکار رو برداشت و به دست پسر داد، از قرمز شدن گونه هاش لذت می‌برد. "آم، درسته...اسم من تهیونگه. امشب من قراره سفارش تون رو بگیرم. چی دوست دارید سفارش بدید؟" فاک. Couple: Kookv. Genre: Romance, daily life, smut. Translator: Asal. Author: Es_and_Em.

نخ سرنوشتی که به انگشت های دو برادر خوانده متصل شده جان آلفایی جوان که از بعد ملاقات امگای شونزده ساله زندگیش دستخوش تغییر شده بود آیا این عشق درست بود و در انتها به وصال ختم می شد؟ [ با هم به سمت خروجی ایستگاه رفتن که همون لحظه پسری با موهای خرمایی که کمی خیس شده بود دوان دوان سمتشون اومد مقابلشون ایستاد و درحالی که نفس نفس می زد و از سرما گونه و بینیش هاله ی محوی از رنگ سرخ داشت، لبخندی زد و گفت: سلام جان گا، من ییبوام! جک دوتا لیوان هات چاکلت تو دست پسرشو گرفت و ییبو دستشو سمت آلفا دراز کرد هوان گفت: جان، ییبو پسرمون و برادرته! ● ● با دیدن پمادی که امگا در حال زدن به دستش بود متعجب گفت: داری چیکار می کنی؟ _ کمک می کنه زخم دستت زودتر خوب بشه لبخندی که رو لب جان نشست از چشم ییبو دور نموند _ نگو که آلفامون لوس شدن رو دوست داره؟! وقتی ییبو به روش آورد، آروم خندید _ اگه بگه عاشق لوس شدنه چی؟ پماد رو نوازش وار روی دستش پخش کرد و با لحن آروم جواب داد _ اونوقت بهش میگم که خوشبحالت، چون خدا بهش یه دی‌دی داده تا حسابی لوسش کنه ] کاپل: ییجان ژانر: امگاورس، رمنس، اندکی انگست

جونگکوک و تهیونگ ازدواج کردن، اونا حتی یک دختر شونزده ساله دارن. توی زندگیِ اونا چیزی به اسمِ قسط، بدهی، کمبود مالی یا اجناس ارزون قیمت معنایی نداره. پس چی باعث شده که جونگکوک خودش رو دور از همسرش توی سرمای ونکوور به مدت سه سال حبس کنه؟ چی باعث شده این زوج از هم جدا بشن؟ ~~~ • ~~~ • ~~~ • ~~~ ~~~ • ~~~ • ~~~ ژانر: ازدواج🌲روزمره🫒خانوادگی🍸دارای پرده های غم‌انگیز🌨نیش های طنز❄️پایان خوش✈️ روز های عاپ: پنجشنبه وضعیت: تکمیل🫧 Start : 2 / 6 / 1402 End : 15 / 9 / 1403

You are engel😇😇, écrit par HananeKavoosi

شیومین برای اینکه یه گرگ سفید اصیله انتخاب می شه تا با پسر رئیس قبیله چن ازدواج کنه. همه چی خوبه تا وقتی که مادر شیومین پیدا می شه و ........

"Compelet" - با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل: کوکوی کاپل فرعی: یونمین ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست 🥇#عاشقانه #royal 🥈#taehyong 🏅 Writer: blumer

نمیدونم شاید درست توی اولین نگاه عاشقت شدم یا نه شاید موقعی که دیدمت عاشقت شدم یانه به هر حال من الان اینجام عاشق شدم یا نه من فقد .......... فقد عاشق بودم همین کاپل :تهکوک وضعیت :<<<اتمام>>> عاشقانه ای غمیگن ______ جونگ کوک یه پسر ضربه دیده از طرف گذشته و آینده است چی میشه که یه روز با یکی همکلاسی بشه همکلاسی شد ولی بعدش عشق شد همکلاسی بود الان دنیا شد اگه می خواید بدونی چجوری اتفاق افتاده ما رو همراهی کنید

GOD IN DISGUISE | Vkook, écrit par V_kookiFic

Disguise ⛓🥀 جونگکوک، وارث گروهِ جئون. کسی که به اجبار پدربزرگش باید سر قرار‌های از پیش تعیین شده می‌رفت تا با ازدواجش بتونه به دنبال خودش وارث جدیدی بیاره! اما همه چیز وقتی بهم خورد که برای فرار از این ازدواج به دروغ گفت: "من گِــــی ام!" و حالا تهیونگ، پسر سرد و بی‌احساسی که اتفاقی توی رستوران باهاش دعوا کرد، کسی بود که در ازای پول باید نقش دوست‌پسرش رو بازی می‌کرد! Couple: Taekook - Secret Genre: Smut - Comedy - Criminal Writter: YASNA Channel: V_kooki

Deadly human weapon
, écrit par nana_bl_navel

بخشی از فیک: امگای مذکر باردار بود! برای امگای بیست ساله ای که نه مارک شده، نه ازدواج کرده، نه حتی دوست پسر و پارتنر دارد، این یک رسوایی ویران کننده محسوب میشد، خلاصه: امگای جوان به قصد تحمل درد خیانتی که بهش شده برای مست کردن به بار میره و این مستی به درگیری با یک گروه گنگستر خطرناک، و بارداری ناخواسته و رشته اتفاقاتی که سرنوشتش رو به طور کامل تغییر میده ختم میشه... . نام فیک: سلاح کشتار انسانی . ژانر: جنایی/ درام/ عاشقانه/ امگاورس . کاپل: kookmin / namjin/supe

﴾ Moon wolf ﴿

فیکشن { گـرگـه مـاه } ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ خیلی از افسانه ها حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی گـرگـه مـاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ افسانه ها میگویند: به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های یک دست هم قادر نیست گـرگـه مـاه نام گذاری شدند قبایل محلی معتقدن زوزه ی آن گرگ ماه را به خون میکشد و زیر سلطه ی خود میگرد هیچ گرگی قادر به مبارزه و یا حتی مقابله با گـرگـه مـاه نیست زیرا قدرت او با هیچ گرگی قابل مقایسه نیست ولیکن در هر 100 سال یک بار هم زوزه ی این گرگ شنیده نمیشود زیرا اون در هر هنگام بین مردم محفوظ بوده و هیچوقت چهره ی خود را آشکار نمیگردد اون قادر نیست عاشق هیچ شخص دیگری جز جفت حقیقی و منتخب الاهه ماه شود ﴾ Moon Wolf ﴿ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ couple = { Vkook } the writer = { 𝑳𝒐𝒗𝒓𝒊𝒕𝒂 } genre = { Omegaverse، up to date، modern، romance، Angst، Smat، Royal ، time travel، historical ژانر = { امگاورس، بروز و امروزی، رومنس، انگست، اسمات، سلطنتی، سفر در زمان، تاریخی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ up= یکشنبه، و پنجشنبه های هر هفته

Plus d’Infos