༄𝑺𝒖𝒎𝒎𝒂𝒓𝒚:
×به لوهان تا چه حد اسیب رسوندی؟!
+خوب من خیلی بهش اسیب رسوندم و..
-جونگین تو بهم اسیب نرسوندی! اون بوده! با جسم تو ولی با روح خودش!
جونگین از بین دندون های بهم قفل شدش غرید: چطور میگی بهت اسیب نرسوندم وقتی پشتت پر از زخم هایی که من اونارو بوجود آوردم؟! چطور میگی بهت اسیب نرسوندم وقتی دیشب از کمر درد هی توی خواب ناله میکردی و دستت رو روی کمرت میکشیدی؟! چطور میگی بهت صدمه نزدم وقتی امروز نتونستم خودم رو کنترل کنم و اون همه شلاقت زدم؟! چطور؟! اخه بگو چطور لعنتییی؟!
جونگین اخر حرفش رو با داد بلندی گفت ک باعث شد بدن ۳ نفر حاضر توی اون اتاق بلرزه!
با بغض ادامه داد: من حتی نتونستم به قولی ک به خودم دادم عمل کنم! پس.. پس.. چطور میتونم مراقب تو باشم؟!
༄𝑭𝒊𝒄: 𝑴𝒚 𝑩𝒐𝒅𝒚𝒈𝒖𝒂𝒓𝒅(나의 보디가드)
༄𝑮𝒂𝒏𝒓𝒆: 𝑩𝑫𝑺𝑴, 𝑺𝒎𝒖𝒕, 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑰𝒏𝒄𝒆𝒔𝒕, 𝑫𝒂𝒊𝒍𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆, 𝑯𝒂𝒑𝒑𝒚 𝑬𝒏𝒅
༄𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑲𝒂𝒊𝑯𝒂𝒏, 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑩𝒂𝒆𝒌, 𝒀𝒐𝒐𝒏𝑴𝒊𝒏
༄𝑶𝒕𝒉𝒆𝒓 𝑪𝒉𝒂𝒓𝒂𝒄𝒕𝒆𝒓: 𝑺𝒖𝒉𝒐, 𝑵𝒂𝒎𝑱𝒖𝒏, 𝑳𝒆𝒆 𝑱𝒖𝒏𝒈 𝑲𝒚𝒖, 𝑺𝒉𝒊𝒏 𝑺𝒖𝒏𝒈 𝑹𝒐𝒆𝒌
༄𝑼𝒑𝒍𝒐𝒅 𝒅𝒂𝒚: 🤷🏻♀️
༄𝑪𝒐𝒏𝒅𝒊𝒕𝒊𝒐𝒏: 𝑶𝒏 𝑮𝒐𝒊𝒏𝒈
༄𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: #𝑺𝒊𝒍𝒗𝒆𝒓𝑱𝒐𝒏𝒈
فیکشن سادیسمی"مح