One month opportunity🖇
  • Reads 13,237
  • Votes 1,909
  • Parts 13
  • Reads 13,237
  • Votes 1,909
  • Parts 13
Ongoing, First published May 14, 2022
[فرصت یک ماهه]


از روز اولی ک دیدش عاشقش شده بود.. ولی  وقتی تصمیم گرفته بود بهش بگه که دوسش داره ب خاطر ترسش فقط ازش درخواست کرد ک با هم دوست باشن 

چون فکر میکرد جونگ کوک گی نیس و یه هموفوبیکه لعنتیه 

و الان بعد دو سال شجاعتشو جمع کرده ک بره پیش جونگ کوکی ک تهیونگ رو ب عنوان بهترین دوستش میشناسه و این یک ماهی ک اونجاست .. تنها فرصیتیه ک میتونه جونگ کوکو مال خودش کنه!


"مگه جرمه ک عاشق بهترین دوستت بشی؟"


کاپل اصلی:ویکوک،کوکوی 
کاپل فرعی:یونمین
All Rights Reserved
Sign up to add One month opportunity🖇 to your library and receive updates
or
#1forever
Content Guidelines
You may also like
●•°○I Sold My Virginity Online○°•● by _YourMy24_
14 parts Complete
چانیول رییس یک کمپانی بزرگ به اختلال شدید OCD (وسواس) مبتلاست و به علت همین بیماری با وجود تمایل شدیدش تا به حال نتونسته با کسی رابطه ی جنسی داشته باشه . از اونجایی که گرایش جنسی اون به جنس موافقه ، با راهنمایی های دکترش به این نتیجه میرسه که بهتره سکس رو از یک پسر باکره شروع کنه . پسری که مطمئنه سالمه و بیماری خاصی نداره . تا کم کم بتونه به ترسش غلبه کنه .‌ چانیول به دنبال یک پسر باکره میگرده اما پیدا کردنش آسون نیست . چون چانیول به دنبال عشق نیست و میخواد در ازای پرداخت پول مدت کوتاهی رو با اون پسر باشه . پیدا کردن یک هرزه ی باکره از اون چیزی که فکر میکنه سختتره خیلی سختتر . تا اینکه یک شب در صفحات پورنی که تقریبا هر روز با اونها خودارضایی میکنه یک آگهی میبینه .‌ پسری که حاضر به فروش باکرگیش به مبلغ خیلی گزافیه . توضیح : خلاصه ی داستان ممکنه خیلی سکسی و بالای هجده به نظر برسه اما در حقیقت شبیه به بقیه ی فیکهای منه و از حد معمول قرار نیست خارج بشه .
You may also like
Slide 1 of 10
ᰔKálonᰔ cover
𝗣𝗿𝗼𝗳𝗲𝘀𝘀𝗼𝗿 𝗞𝗶𝗺ᵃᵘ cover
Avengers memes cover
_°D•r°e•a°m_ cover
「Master Tiger」 cover
Are you kidding me? cover
��●•°○I Sold My Virginity Online○°•● cover
OREO cover
-IN NEED | Vkook- cover
- مرغ فروشی کیم- cover

ᰔKálonᰔ

15 parts Ongoing

ناله های ضعیف پسر با گریه های شدت یافته اش مخلوط شده بود...دستش را از سر پسر برداشتو اجازه داد تهیونگ سرش را بلند کند...هق هق معصومانه اش دلش را اب کرد...اما او باید تنبیه میشد.... ᰔkookvᰔ پایان یافته