ENDLESS PAIN EP1 - ThisIsZU - Wattpad

ENDLESS PAIN EP1

Reads 15,949
Votes 1,554
Parts 41

Reads 15,949
Votes 1,554
Parts 41

Mature

«دردِ بی‌پایان»
فصل اول، تمام‌شده
کاپل: تهکوک، هوپمین، یونمین
ژانر: درام، تراژدی، جنایی، اسمات

«از او گریزی نبود، اما گذر چرا...»All Rights Reserved

Table of contents

41 parts

Sign up to add ENDLESS PAIN EP1 to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

MY LITTLE MIRACLE by NOVA-NE

"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ----------- اگر قبول ن..نکرد چی؟ پسر کوچولو زمزمه کرد ، مرد نگاه مهربونی به هایبرید انداخت و گفت نگرانش نباش، هیونگی قراره تا آخر عمر تورو پیش خودش نگه داره، دیگه نمیزارم بلایی سرت بیارن. ----------- × ته‌ته میتونه مامان باشه؟ + جونگی نباید اینو بگی، من پسرم، پسرا که نمیتونن مامان باشن فسقلی. چونه پسرک شروع به لرزیدن کرد و با چشمایی پر از اشک به تهیونگ خیره شد. ×ولی جونگی عاشگ ته‌ته شده، نمیهواد دوباله تنها و نالاحت باشه. ----------- با دستایی لرزون اشکهاش پاک کرد، سعی کرد نفسش رو تنظیم کنه و به حرف اومد +م..من فکر میکردم..شاید بتونیم یه فرصت کنار هم داشته باشیم..م..میدونم که موقعیتمون خیلی متفا... مرد با تک‌خندی بین حرف هایبرید پرید _ و کی گفته من قبول نمیکنم بچه؟

𖢏 mistress of the devil 𖢏 by LeeTelma

༆ 🪦 • وانشات || mistress of the devil • نویسنده || Telma • وضعیت || Full • کاپل || Vkook • ژانر || تخیلی، درام، انگست. -اگه برای خلق انسان‌ها فرشته‌ی منو قربانی نمیکردید بهشت رو به اتش نمیکشیدم... اگه فرشته‌امو ازم نمیگرفتید لازم نبود شیطان خطاب‌شم.

After we fell (Taekook AU) by savagev99

من به یاد نمیاوردم قبل از دیدنت دقیقا کی بودم ، سرگرمی هام چی بود و چه چیزهایی قلبم رو به تپش مینداختن ولی بعد از اینکه عاشقت شدم فهمیدم تمام زندگیم رو به تو گره زده بودم، خواب شب و غذا خوردن و نفس کشیدنم رو باهات هماهنگ کرده بودم و تغییرات همیشه وحشت زده‌م میکردن ، اگر منو به یاد میاری ،باید بهت بگم تو تغییرم دادی .... *فصل دو بیفور*

MY HUMAN by KOOKIE_FOR_ME

« زمانی که غرق خوابم...یک‌نفر من رو میبوسه و برهنه م میکنه» Couple: vkook Genre: Lovely. Super natural. Angst. Smut. M preg.

fox by sara199911

جانگکوک کوچیکترین پسر رئیس باند خلافکار سئول که برعکس جایگاهش پسری معصوم و ساده ست که برای تولدش برده ای وحشی و خطرناک کادو میگیره برده ای که نه کسی می‌دونه کیه و نه می‌دونه اسم واقعیش چیه فقط میون تاریکی وجودش و چشم های ترسناکش یه لقب براش وجود داره فاکس... ● نام فیک ~> روباه ○ ژانر ~> اسمات ،مافیا، bdsm ● نویسنده ~> sara ○ کاپل اصلی ~> ویکوک ● روزهای آپ ~> سه شنبه ها _ ساعت 8 شب

𝐒𝐀𝐒𝐇𝐀 by Dr_Runin

کارآگاه جوان، کیم تهیونگ بعد از مدت‌ها برای حل‌کردن یکی از پرونده‌هاش به مشکل می‌خوره! پرونده‌ای که متعلق به مفقود‌شدن پسر خودش، ساشاست! اما ماجرا زمانی ترسناک‌تر میشه که می‌فهمه متهم ردیف اول این پرونده کسی نیست جز همسر سابقش، جونگ‌کوک کارتر.

Predator | Kookv by MeeNyx

╎Name: Predator - درنده ╎Couple: Kookv ╎Genre: Thriller - Horror - Supernatural - Adventure ╎Author: Nyx ﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉﹉ تهیونگ همیشه به دنبال چیزهای مرموز و عجیب بود. هیچ وقت ترس مانع کشف کردنش نمی شد. دنبال هر رَد و موضوع جالبی می رفت تا به نتیجه برسه. اما همین کار سرنوشتش رو عوض کرد و کنجکاوی بیش از حدش منجر به یک درد پایان ناپذیر شد.! دردی سخت و نفس گیر که از اون یک آدم دیگه ساخت. یک غریبه... یک درنــده...! « - از نظر علمی تو الان مردي تهیونگ! چیزی ازت حس نمیشه نه ضربان قلب نه نبض، با یک مرده فرقی نداري و تنها تغذیهای که زنده نگهت میداره زندگی دیگرانِ یعنی... خــون! - نه... نه این ممکن نیست هیچ علامتی از گاز گرفتگی روی گردنم نبود! - میدونم پسرم اما این زخم ها باقی نمیمونه. - نه خداي من نه... دستم رو روي قلبم گذاشتم و منتظر بودم تپش قلبم رو حس کنم اما همه امیدم از بین رفت... هیچ ضربانی نبود! » *سعی میکنم تو هفته یکی یا دو پارت آپ کنم*

Forbidden ✥ Taekook [ Kookv ] by imYakamoz

خیابونهای سرد شهر با قدمهای پسری آشنا هستن که زندگیش توی مسیر کارش مختصر شده... چیزهای زیادی توی زندگیِ تهیونگه که دنیای اون پسر دبیرستانی رو تاریک کردن ولی جونگکوک به عنوان دبیرش چه جایگاهی میتونه توی این دنیا داشته باشه؟ _________________ ممنوعه | کامل شده ژانر: انگست، روزمره _________________ این داستان فقط متعلق به تخیل نویسنده هست و ارتباطی به زندگی و شخصیت واقعی آرتیست‌ها نداره، از توجه ارزشمندتون بهش خیلی ممنونم.

Invisible [Vkook] Season1 by Lilianili

_گفتی نامرئی؟ _اره...نامرئی _مطمئنی فقط خواب نبوده؟ _نه.....اونا رو میبینم....توی بیداری ولی خب....برای شما نامرئین! وقتی جونگ کوک، یک پسر 21 ساله اهل بوسان برای کالج به سئول میره و اتفاقات عجیبی براش رخ میده. _واقعا نامید کنندست که کسی حرفات رو باور نکنه.....مگه نه جونگ کوک؟ __________________________

Emmanuel | Taekook, Sope | Completed by Sylvie_fiction

خلاصه ی آیو: امانوئل(جونگکوک) رقاص و ساقی 24 ساله، اهل مکزیکه که تصمیم میگیره برای دیدن نامزدش یو جی‌ته که رئیس یکی از باندهای قاچاق مواد مخدره، به سئول بیاد. اما با اومدنش به این شهر از طریق هوسوک مشاور شخصی جی‌ته، متوجه میشه که نامزدش قصد جوش دادن معاملاتی رو با کیم تهیونگ، دلال و رابط پر سابقه ای که توی زندگیش برای برای اطرافیانش مثل یک راز بوده رو داره. چی میشه اگر این پسر مکزیکی تصمیم بگیره دور از چشم نامزدش به تهیونگ پیام بده و سعی کنه سر از کارش در بیاره؟! Up: Sunday Couple: Vkook, Sope Genre: Dram, Romance, Crime, Smut 🔞🔥 Writer: Sylvie Editor: Noyan

You may also like

Slide 1 of 10

MY LITTLE MIRACLE cover

𖢏 mistress of the devil 𖢏 cover

After we fell (Taekook AU) cover

Predator | Kookv cover

Forbidden ✥ Taekook [ Kookv ] cover

Invisible [Vkook] Season1 cover

Emmanuel | Taekook, Sope | Completed cover

MY LITTLE MIRACLE

"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ----------- اگر قبول ن..نکرد چی؟ پسر کوچولو زمزمه کرد ، مرد نگاه مهربونی به هایبرید انداخت و گفت نگرانش نباش، هیونگی قراره تا آخر عمر تورو پیش خودش نگه داره، دیگه نمیزارم بلایی سرت بیارن. ----------- × ته‌ته میتونه مامان باشه؟ + جونگی نباید اینو بگی، من پسرم، پسرا که نمیتونن مامان باشن فسقلی. چونه پسرک شروع به لرزیدن کرد و با چشمایی پر از اشک به تهیونگ خیره شد. ×ولی جونگی عاشگ ته‌ته شده، نمیهواد دوباله تنها و نالاحت باشه. ----------- با دستایی لرزون اشکهاش پاک کرد، سعی کرد نفسش رو تنظیم کنه و به حرف اومد +م..من فکر میکردم..شاید بتونیم یه فرصت کنار هم داشته باشیم..م..میدونم که موقعیتمون خیلی متفا... مرد با تک‌خندی بین حرف هایبرید پرید _ و کی گفته من قبول نمیکنم بچه؟