꧁𝑴𝒂𝒓𝒊𝒆 𝑨𝒏𝒕𝒐𝒊𝒏𝒆𝒕𝒕𝒆꧂
  • Reads 98,784
  • Votes 23,600
  • Parts 43
  • Reads 98,784
  • Votes 23,600
  • Parts 43
Complete, First published May 22, 2022
Mature
[پایان یافته]
این دنیا برای امگاهای مارک نشده زیادی خطرناکه! من بیون بکهیونم، امگای 23 ساله که طی یه سانحه حس بویاییشو کاملا از دست داده و بخاطر همین مشکل نمی‌تونه فرومونا رو احساس کنه...شاید شما فکر کنین که این‌ یه نقص محسوب میشه اما برای من اینطور نیست‌. حالا اون آلفاهای کوفتی هرگز نمی‌تونستن با رایحه‌اشون منو تحت سلطه خودشون بگیرن. من هیچ نقطه ضعفی در برابر آلفاها ندارم!...این دنیا از چهار رایحه پیروی میکنه که بهشون "رایحه‌های چهار فصل" گفته میشه. و بین تمام این رایحه‌ها، رایحه زمستونی وجود داره که فقط مختص به آلفاهای برتره و میتونه تمام گونه‌ها رو تحت سلطه خودش بگیره. خب، البته وجود همچین آلفایی با رایحه برف که حتی بو هم نداره فقط و فقط یه افسانه‌ست...اوه صبر کن! منم تا یه مدت قبل همین فکرو میکردم اما درست تا وقتی که با چشمای خودم اونو دیدم و با وجود نقصم رایحه برفیشو احساس کردم.

♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧
فیک: ماری آنتوانت
کاپل: چانبک
ژانر: امگاورس♧مافیا♧رمنس♧اسمات
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add ꧁𝑴𝒂𝒓𝒊𝒆 𝑨𝒏𝒕𝒐𝒊𝒏𝒆𝒕𝒕𝒆꧂ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Heaven Garden 🏡 by Saghar_Stories
40 parts Complete
اگر از پارک چانیول ، نویسنده جوان و مشهور کره ای بپرسین -به نظرت بهشت چه جور جاییه ؟ اون قطعا بهتون جواب میده : -جایی که کلبه های چوبی و کوچیک داره ، دور تا دورش رو درخت پوشونده ، به دریا نزدیکه و میشه تو ساحلش روی نیمکت های چوبی نشست و غذاهای خوشمزه خورد ، و صاحبش یه پسر ریز جثه است که همیشه با لبخند و روی خوش با بقیه برخورد میکنه .... اونجا بهشته □■□■□■□■□■□ -تو اینجا چیکار میکنی ؟ -بهت قول داده بودم شیشم ماه می ساعت دوازده شب بیام و در خونتو بزنم ... به قولم عمل کردم □■□■□■□■□■□ -بهت گفته بودم اگر پنج سال دیگه برات یه خونه و ماشین خریده بودم ... اگر همه ی امکانات یه زندگی راحتو برات فراهم کرده بودم اون روز رسما ازت خاستگاری میکنم .. حالا اون روز رسیده .. الان اجازه دارم ازت بپرسم .. باهام ازدواج میکنی ؟ □■□■□■□■□■□ -من اینی که همه میبینن نیستم ! -پس چرا جوری تظاهر میکنی که بقیه فکر کنن هستی ؟ -چون نیاز دارم اینجوری باشم ... ولی واقعیت اینه که نیستم -من چجوری بهت اعتماد کنم ؟ برای من خیلی زوده که بشکنم ... چجوری باور کنم که قلبمو نمیشکنی ؟ -نمیدونم ... فقط میدونم که من عاشقت شدم ! □■□■□■□■□■□ Story Genre:fiction,fluff,romance,smut🏵 Couple:chanbaek,kaisoo,secret😏🌸 "Complete"🌻
Sweet Apple(Completed) by fictionland_farsi
20 parts Complete Mature
خلاصه : وین متاوین، یه دانشجویی 24ساله با رازی بزرگ عه. اون یه امگائه. از زمانی که در سن 16سالگی به امگا بودنش پی برد، از داروهای سرکوب کننده استفاده می کرد تا وارد دوره هیت نشه. اون از این که یک امگای ضعیف بود، متنفر بود. امازمانی که برای تعطیلات به خانه پدر و مادرش میره، به طور تصادفی با برایت واچیراویت برخورد کرد. مرد خوش تیپ قد بلندی که باعث مبشه چیزهایی رو حس کنه که قبلاا هرگز اونارو حس نکرده ... چه اتفاقی می افتد وقتی بعد از یه شب پر از لذت باردار بشه؟ تا کی میتونه این راز ها رو پیش خودش نگهداره ؟ حالا اگه متقابلا هردو راز هایی برای پنهان کردن از همدیگه داشته باشن چی ؟ کی این راز ها فاش میشه؟ مترجمین : سایا، هاریزون و فاطمه ژانر : مافیایی، امگاورس، امپرگ ، عاشقانه و اسمات نویسنده این فیکشن kathonthedaily هست و ما فقط این فیک رو ترجمه میکنیم. All rights reserved کاپل : برایتوین این فیکشن متعلق به چنل @FictionLand_farsi می باشد
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
39 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
25 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
You may also like
Slide 1 of 10
mi.. sin♡[Kookv]  cover
Outcast cover
Heaven Garden 🏡 cover
Sweet Apple(Completed) cover
The Baby Deal "persian ver" [Complete] cover
Mad wolf | kookv cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
  Hired Love ♡ cover

mi.. sin♡[Kookv]

40 parts Ongoing

~♡~ -ژنرال؟ هدف، موقعیت درجه‌ات یا... دوردونه‌ات؟ -شده قانون هم دور میزنم ولی..! از دور دونم نمیگذرم. ـــــــــــــــــــــــــــ بخشی از داستان: «میگی که تموم رفتارات علاقه‌است از روی دوست داشتنه! ولی چرا حتی یکبار بهم نگفتی[دوستت دارم]؟» «حق نداری بدون من نفس بکشی» «من تو عمرم فقط تورو دوست داشتم، دارم، خواهم داشت» «تو بودی خیانت کردی... نابود کردن من انقدر برات راحته؟» «برای داشتن به آغوش کشیدن عطرت.. کُشتن که هیچی! کل دنیارو به آتیش میکشم!» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ _برمیگرده! دوردونه ماله منه! مال من.. گفته بودم اگه کسی به اموالم دست بزنه.. با خونش زمین رو نقاشی میکنم! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ Kookv♡ ••GENRE:romance _harsh _Samt _fluff _infatuation_amperg.