Story cover for Beyond identity🖤(فراتر  از هویت🖤) by littleHosna
Beyond identity🖤(فراتر از هویت🖤)
  • WpView
    Reads 3,626
  • WpVote
    Votes 1,164
  • WpPart
    Parts 27
  • WpView
    Reads 3,626
  • WpVote
    Votes 1,164
  • WpPart
    Parts 27
Complete, First published May 28, 2022
Mature
🚫این داستان الهام گرفته شده از واقعیت است🚫

آسمان باید آبی باشد...
خورشید برای همه باید زرد باشد..
دنیا این شکلیه!!
پس..
کسی که کوررنگی داره..هیچ دنیایی نداره و یا..دنیای اون فرق داره؟!
در یک مستند دیده بودم که روستایی آفریقایی وجود دارد که مردمانش همگی رنگ هارا جابه جا می بینند!
مثلا درختانی بنفش..
دنیا برای لنز هرکس یک شکله؟!
باید اینطور می بود...باید اینطور می شد..ولی..
دنیای من هیچوقت پذیرفته نشد!!
مردم هیچوقت کسی مثل من را قبول نکردند..همه ی مردم اینکار رو نکردند حتی خانواده ام..
وقتی کسی از همان ابتدا کوررنگ باشد چطور میخواهی درمانش کنی؟!
چه درمانی وجود دارد؟!
چرا امید می دهی که دنیای من روزی عادی خواهد شد وقتی من..اهل مکانی دیگر هستم؟!

🌿کاپل : ییجان🌿
All Rights Reserved
Sign up to add Beyond identity🖤(فراتر از هویت🖤) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
You may also like
Slide 1 of 10
 just You پایان یافته cover
 Nonesense cover
گرداب گناه cover
𝐂𝐀𝐋𝐈𝐆𝐎 *ᴠᴋᴏᴏᴋ* cover
Forbidden love cover
𝗔𝗞𝗢𝗬𝗔 ᵛᵏ cover
 ꧁༒☬Bᴀᴇᴋʜʏᴜɴ☬༒꧂  cover
Insanity Play cover
Deadly human weapon
 cover
My Boyfriend Is My Bodyguard 💵 cover

just You پایان یافته

33 parts Complete

گونه ی خیس از اشک مرد روبرو را با ملایمت نوازش کرد نگاه غمبارش را به چشمای متعجب و نگرانش دوخت چرا ...چرا زودتر بهم نگفتی مرد به سرعت نگاهش را گرفت سرش را پایین انداخت و به دست پسرک که روی بازویش جا خوش کرده بود و نوازشوار حرکت میکرد چشم دوخت با ملایمت فک مرد را میان انگشتانش فشرد و به سمت خودش برگرداند بار دیگر عاجزانه درخواست کرد بهم بگو....چرا نمیخواستی بدونم هنوز ازنگاه کردن به چشمان کشیده و خمار پسرک امتناع میکرد صدایش گرفته بود و لحنش کمی حق به جانب به نظر می آمد تو هیچوقت عاشقم نمیشدی ..... نمیخواستم ...از دستت بدم.... بار دیگر چشمان خمارش پر شده بود اشکهایش به آرومی پایین می افتاد بغضش را فرو‌ داد حتی...حتی با اینکه میدونستی داری عذاب میکشی!!؟ مستقیم در چشمان غمبار پسرک خیره شد میخواستم هر طور شده کنارم بمونی ‌...به هر قیمتی....