توی تاریکی فرو رفتم.هیچی دیده نمیشد.بوی ترشیدگی به مشام میرسید.چشمام فقط تاریکی رومیدیدن. تصاویر ترسناکی ازمقابل چشمام گذشت.پسری هفت هشت ساله باموهای اشفته ونسبتا بلند که جلوی صورتش ریخته بود. نمیتونستم شکل کامل صورتش روببینم. دستای استخوانی اش روکه پوست ترک خورده ورنگ پریده ای داشت به طرفم دراز کرد.باصدای خش داری گفت: منتظرتم جین هیونگ... 𝔠𝔬𝔲𝔭𝔩𝔢 : 𝔫𝔞𝔪𝔧𝔦𝔫 𝔤𝔢𝔫𝔯𝔢 : 𝔞𝔡𝔳𝔢𝔫𝔱𝔲𝔯𝔢 , 𝔡𝔯𝔞𝔪𝔞 , 𝔣𝔞𝔫𝔱𝔞𝔰𝔶 , 𝔥𝔬𝔯𝔯𝔬𝔯 , 𝔪𝔶𝔰𝔱𝔢𝔯𝔶 , 𝔰𝔲𝔭𝔢𝔯𝔫𝔞𝔱𝔲𝔯𝔞𝔩 , 𝔱𝔥𝔯𝔦𝔩𝔩𝔢𝔯 𝔚𝔯𝔦𝔱𝔢𝔯 : 𝔪𝔢𝔩𝔬𝔯𝔦𝔫Todos los derechos reservados