{COMPLETED} اون شرط کرده بود.... که تنها همسرش باقی بمونه.... که کسی رو جایگزینش نکنه.... ولی اون گوش نکرد.... تنها کاری که میکرد، تحقیر کردنش بود.... چرا باید بازم تحمل میکرد؟؟ اون میخواست بره.... با مردی که علاقش رو بهش ثابت کرده بود بره و زندگی بهتری رو بسازه..... . . . . این داستان یه ملکه هست که سختی های زیادی میکشه.... اما این سختی ها بالاخره تموم میشن.... جاشون رو به یه زندگی جدید و فوق العاده میدن.... فقط به خاطر پادشاهی که عاشق ملکه شخص دیگه ای شده.... . . . . _💜به پنجمین بوک من خوش اومدید💜_