𝖬𝖺𝗀𝗂𝖼 𝖮𝖿 𝖫𝗂𝖻𝗋𝖺𝗋𝗒 ✔︎「KV」
  • Reads 10,621
  • Votes 1,963
  • Parts 19
  • Reads 10,621
  • Votes 1,963
  • Parts 19
Complete, First published Jun 19, 2022
[جادوی کتابخانه] 
[تهیونگ، پسری که توی زندگیش هر احساساتی که از اطرافیانش دریافت کرده چیزی جز ناراحتی و تنفر نبوده، دقیقاً شبِ تولدش توی نسیمِ سوزناکِ دوازدهِ نیمه‌شب در سی‌اُم دسامبر و دانه‌های برفِ نشست کرده روی زمین، خودش رو داخل یک کتابخونهٔ بزرگ و عظیم می‌بینه، ولی اونجا چی‌کار می‌کرد؟]  

••••••••••••••••••••••••• 

+من؟... چرا من؟! 

همونطور که لب‌هاش موهای ابریشمیِ پسر رو لمس می‌کردند زمزمه کرد: 

_چون تو دلیلی هستی که من اینجام، کسی که باهاش بهترین ساعات زندگیم رو می‌گذرونم و احساس آزادی دارم، من برای تو اینجا هستم، بخاطر اینکه چیزهایی که باید بدونی رو یادت بدم و از احساساتی که هم خودت و هم خودم نیازشون داریم لبریزت کنم. 

📚 ≘ کاپل↜ کوکوی 

📚 ≘ ژانر↜ بی اِل ٫ مقداری فانتزی ٫ کمی انگست ٫ روزمره ٫ فلاف ٫ تابستانه 

📚 ≘ محدودهٔ سنی↜ PG_13

📚 ≘ نویسنده↜ 𝖭𝗂𝗋𝖺𝗆

📚 ≘ تعدادِ قسمت ها↜ 19

📚 ≘ وضعیت↜ [تکمیل شده | Completed] 

این فیک اسمات نداره عزیزان 🗞ᯏ‌‌


↳Bᴇɢᴀɴ Wʀɪᴛɪɴɢ: 15 Aᴘʀɪʟ 2022 - Sᴛᴀʀᴛ Uᴘʟᴏᴀᴅɪɴɢ: 22 Jᴜɴᴇ 2022
Fɪɴɪsʜᴇᴅ Wʀɪᴛɪɴɢ: 23 Aᴘʀɪʟ 2022 - Fɪɴɪsʜᴇᴅ Uᴘᴏᴀᴅɪɴɢ: 25 Jᴀɴᴜᴀʀʏ 2023
All Rights Reserved
Sign up to add 𝖬𝖺𝗀𝗂𝖼 𝖮𝖿 𝖫𝗂𝖻𝗋𝖺𝗋𝗒 ✔︎「KV」 to your library and receive updates
or
#105fantasy
Content Guidelines
You may also like
𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐬𝐮𝐧𝐝𝐚𝐲 by callmedeesse
24 parts Complete
[complete] یکشنبه روز خوبی برای عاشق شدن نبود. یکشنبه‌ای که ابرهای کدر و بارونی رخسار آسمون رو به آبی‌ترین حالت ممکن کرده بودند؛ روزی که تونستم به لب‌های همیشه خشکت بوسه بزنم و بوی تنم رو روی لباس کهنه‌ات جا بذارم. همون موقع باید میفهمیدم که نحسی روز یکشنبه بود که به دنبال ما افتاد؛ شاید باید تمام یکشنبه‌ها از تقویم پاک میشد تا ما بهم برسیم. ____ جونگکوک از روز اولی که عاشق تهیونگ شده بود میدونست که در برابر اون پسر پولدار و نازپرورده هیچ شانسی نداره، حداقل نه تا وقتی که به عنوان یه کارگر ترحم‌برانگیز و فقیر توی ذهن پسر‌موردعلاقه‌اش بود. اما انگار شانس برای اولین بار با جونگکوک همراه شده بود که تهیونگ برای یک جای خواب بهش محتاج شده بود و راضی به زندگی همراهش توی نیمچه خونه‌ی خرابه‌اش شده بود. البته اگه میتونست اسمش رو شانس بذاره چون فقط یک هفته کافی بود تا بفهمه که پول قدرتمند‌ترین سلاح زمینه و بین دنیای اون دوتا با چیزی به اسم پول دیواری کشیده شده. ____ Name: blue Sunday Main Couple: kookv Genre: Angst romance Social Writer: Déesse
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
You may also like
Slide 1 of 9
bleak'  cover
My you  cover
𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐬���𝐮𝐧𝐝𝐚𝐲 cover
Abandoned | vkook cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
MYTH | TK  cover
TENSION🍷(vkook) cover
fan boy cover
Shine in the dark cover

bleak'

35 parts Ongoing

نگران نباشید اقای کیم خانم کیم شمارو دوست داره تاجر معروف کیم تهیونگ و همسرش کیم جیسو با یکدیگر ارتباط برقرار نمیکردند واسطه انها راننده خانه و بادیگارد شخصی خانم کیم جئون جونگکوکه. "کیم تهیونگ هیونگ من ، عشق اولم و رئیسم شده بود. الانم با یکی دیگه متاهله " •فیکشن ترجمه ای آپ : یکشنبه و پنجشنبه ها #vkook #taekook #bts #ویکوک #تکوک