[و اشک هایی که تبدیل به نفرت می شوند مانند خنجر در قلب فرو می روند] کسایی که هیچی برای از دست دادن ندارن از همه شکسته ترن اما کسایی که برای چیزی میجنگن از همه ترسناک ترن تو باید همیشه خودت رو در برابر حوادث زندگیاماده کنی چه بخوای چه نخوای اما اینکه بمونی و بسازی رو خودت انتخاب میکنی من تصمیم گرفتم بمونم اما نه بخاطر ساختن فقط به خاطر پس گرفتن چیزهایی که از دست دادم من وارد بازی ای شدم که شروعش رو بلد بودم اما تموم شدنش رو نه پس از کسی کمک خاستم که عزیزترین ادم زندگیم بود زندگی با ادم کثیف ترین کارهارو میکنه و انتظار داره تا سالم بمونی اما من سالم نموندم و تبدیل شدم به عوضی ترین ورژن خودم ولی همهی اینا قبل از خیانت الکس به من بود اون عوضی تمام زندگی من رو مثل یک کوزه شکوند و تیکه تیکه کرد پنج سال باهم بودیم و من دیوانه وار عاشقش بودم و همش تقصیر خودم بود که ادمی رو توی زندگیم راه دادم و بهش بها دادم فصل اول : در حال اپدیتAll Rights Reserved