𝗖𝗵𝗼𝗼𝘀𝗲❆ - 𝗗𝗒𝖺. - Wattpad

Story cover for 𝗖𝗵𝗼𝗼𝘀𝗲❆ by Homoqi

𝗖𝗵𝗼𝗼𝘀𝗲❆

Reads 1,645
Votes 123
Parts 16

Reads 1,645
Votes 123
Parts 16

angst bdsm blood choose criminal death fic gay hoseok jimin kook mystery taehyng vkook weapon yoongi yoonmin جانگ‌هوسوک جنایی غم‌انگیز معمایی ویکوک یونمین

❆ 𝗙𝗂𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇
❆ انتخاب کن.

" میدونی کدوم قسمتش دوست داشتنی تره؟" 
بدون اینکه منتظر جوابی باشه، شلاق رو با ضرب به باسن پسر زد و بدون توجه به رد قرمزش، ضربه‌ی بعدی رو محکمتر از قبل به پوستش کوبید. 
نگاهش رو روی بدن جیمین نگه داشت و راضی از بلند شدن ناله‌های پسر کوچکتر، حرفش رو کامل کرد.
" وقتی صدای جیغ و ناله‌هات به گوشم میرسه و تو دقیقا توی وضعیتی هستی که نمیتونی ازش خلاص بشی."
پسر مو بلوند سعی کرد نفس‌هاش رو منظم کنه و بعد از ثانیه‌ای سکوت سرش رو کمی پایین‌تر گرفت و زیر لب لعنتی به خودش فرستاد.  
" میخوای به چی برسی...؟" 
" یعنی خودت نمیدونی؟!" 
شلاق رو کنار گذاشت و سمت دراور برگشت. رینگ فلزی رو توی دست‌هاش گرفت و مقابل جیمین ایستاد. 
دستش رو به آرومی روی عضوش کشید و فشار کمی بهش وارد کرد.  
رینگ رو با دقت به سر دیک پسر محکم کرد و با تنظیم کردن گوی سرد رینگ روی حفره‌ی دیکش، پوزخندی زد. 
" قراره درد کام نشدن رو تجربه کنی هانی."


❆ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝖢𝗋𝗂𝗆𝗂𝗇𝖺𝗅, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖡𝖣𝖲𝖬
❆ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝖵𝖪𝗈𝗈𝗄, 𝖸𝗈𝗈𝗇𝖬𝗂𝗇
❆ 𝗧𝗲𝗹𝗲𝗴𝗿𝗮𝗺 𝗖𝗵𝗮𝗻𝗻𝗲𝗹: @𝖳𝖺𝖾𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏𝖫𝖺𝗇𝖽
🅳🅰🅸🄻🅈 @𝖳𝖫𝖺𝗌𝗍𝖲𝗍𝗈𝗋𝗒All Rights Reserved

angst bdsm blood choose criminal death fic gay hoseok jimin kook mystery taehyng vkook weapon yoongi yoonmin جانگ‌هوسوک جنایی غم‌انگیز معمایی ویکوک یونمین

Table of contents

16 parts

Sign up to add 𝗖𝗵𝗼𝗼𝘀𝗲❆ to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

پدر خوانده by 1234mvxhdgjfvb

Novel : پدرخوانده Time App: نامعلوم Genre:پلیسی_مافیایی _معمایی _اسمات Copper: Tahkok Copper Substant: Union _Invalid _Hijiji _________________________-----------~_________________ خلاصه ای از فیک +ماماننننن من از اون مرد بدم میادددد لطفاا باهاش ازدواج نکننن #نخیر جونگی من عاشقش شدم و میخام باهاش ازدواج کنم تو دوست نداری خوشبختی مادرتو ببینی من بعد پدرت نابود شدم حالا عاشق شدم تو نابود نکن خوشبختیمو +... _________--- +ازت متنفرم هیچوقت نمیتونی جای پدرمو بگیر کیم تهیونگ فاکییی _اون کامان بیبی الان که من پدرت میشم و تو قرار پسرم شی +متنفرممم ازتتت کاش بمیرم خلاص ش شترق شترق

𝙉𝙪𝙢𝙗𝙚𝙧10 || 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬 by GryEdviL

جونگ کوک، پسر بیخیال و خوشگذرونی که فکر نمیکرد با نصب اپ دوست یابی و قرار گذاشتن با پسر های مختلف ایتالیایی زندگیش تبدیل به جهنم شه! هیجانی، سوپرنچرال، اسمات فایل کامل در چنل تلگرام: @VIKWRITE

captured "ĸooĸv" by SarahMp8

یک انتخاب کافی بود تا همه‌چیز تغییر کنه. کیم تهیونگ، پسری معمولی با دنیایی آروم تو اتلیه کوچیکش، ناخواسته به بازی خطرناکی کشیده شد که هیچ نقشی تو آغازش نداشت. عشق برادرش به دختری از خانواده‌ای ثروتمند، آتشی رو روشن کرد که در نهایت زندگیِ همه رو سوزوند. وقتی جئون سوآه از دست رفت، برادرش جونگکوک تنها یک هدف داشت: انتقام. و برای انتقام، بی‌گناه‌ترین فرد از خانواده قاتل رو انتخاب کرد... تهیونگ. میون قاب‌های شکسته‌ی عکاسی و زنجیرهای اسارت و انتقام، جایی بود که نفرت و عشق خطرناک‌ترین بازی خودش روآغاز کرد. با درد و شکنجه ... با عشق و اشک وخون.... روز های آپ: پنج‌شنبه NAME: CAPTURED(اسارت درقاب) COUPLE: KOOKV(کوکوی) GENER: Derama/Romance/Smut/BDSM/Angst/Revenge/ هشدار : این فیک داری صحنه های خشونت،تحقیر وانگست میباشد .باتوجه‌به روحیاتتون انتخاب کنید!

𝐂𝐇𝐄𝐂𝐊 𝐌𝐀𝐓𝐄 by Roza_2o22

PART OF FANFICTION : _ بازی کردن رو تموم کن یا مطمعن باش اولین کاری که بعد باز شدن دستام میکنم به فاک دادنت باشه. _ از کجا انقدر مطمعنی که دستات باز میشه؟ و چی باعث شد فکر کنی توی تخت قدرت بیرون تخت رو داری؟! ____ _با چه رویی هنوز توی چشم های من نگاه میکنی؟ _فکر نمیکنم شرمی داشته باشم که نتونم نگاه کنم. _تو خودت قاتلی حرومزاده! به چه حقی توی جایگاه بازپرس نشستی؟ یه عوضی پست فطرت که همسر و فرزندش رو ول کرده تا خودش در سلامت زندگی کنه، در تعجبم چطور شرمی نداری! ____ _منتقلش کنید بازداشتگاه تا سریع تر دادگاه فردا رو هماهنگ کنم. _خودم میام، دستتون بهم بخوره شکوندمشون ____ SUMMARY: جونگکوک از رئیس بند مافیای شمال کره جنوبی، دستور قتل رئیس بزرگ ترین مافیای آسیا رو دریافت میکنه؛ قبل شروع معموریتش با مردی که دستور قتلش رو داشته به دیدار بدی میخوره و گیر هویت فیکی میفته که مشخص نیست تا چه زمانی میتونه توی بزرگ ترین مافیای آسیا دوم بیاره. قبل از نابود شدن نقابش موفق به کشتن یک دستگاه کشتار جمعی میشه؟ NAME : #CHECK_MATE GENRE : Drama - Action - Mystery - Thriller - Smut - Psychological - Action - Mafia COUPLE : VERSE [ VKOOK,KOOKV ] AUTHOR : IAN TIME UPLOAD : (تکمیل شده(درحال بازسازی و رفع ایراد .

𝙂𝙖𝙢𝙚 by Theaurrora

<<کامل شده>> قطعا کار کردن توی یک آسایشگاه روانی اون هم به عنوان بهترین روانشناس، سختی های خودشو داره! اما چی میشه اگه لی مینهو، مرد متاهل سی ساله ایی که بالاخره تونسته توی این آسایشگاه به عنوان روانشناس کار کنه، پرونده بیمار مرموزی به اسم هان جیسونگ رو به دست بگیره و با کشف حقایق پشت پرده تمام زندگیش تغییر کنه؟! _"عشق تو برای من یه باخت حتمی بود جیسونگ، یه بازی بود. یه بازی با اینکه میدونستم آخرش میبازم. آره میدونستم ولی من با تمام وجودم پرستیدمت، نفست کشیدم و با تمام وجودم ذره ذره ی خودم رو آب کردم توی این عشق. ازت هیچ انتظاری ندارم که متاسف باشی. چون این منم که باید متاسف باشم. نه برای تو جیسونگ، بلکه برای خودم متاسفم که عاشقت شدم" Fic Name : Game Couples : MinSung , HyunSung Genre : Romance , Smut , Psychology , crime , dark, Happy end Writer : Aurora

𝑩𝒍𝒂𝒄𝒌 𝑾𝒊𝒅𝒐𝒘(Completed) by Mika_skzz

"هرکسی که جلوی راهم باشه رو از بین میبرم. وقتشه که انسان ها تعامل بین ما و خودشونو بپذیرن".... ❥︎𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑯𝒚𝒖𝒏𝒍𝒊𝒙 , 𝑴𝒊𝒏𝒔𝒖𝒏𝒈 , 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒎𝒊𝒏 ,𝑪𝒉𝒂𝒏𝒈𝒊𝒏 ❥︎𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝑪𝒓𝒊𝒎𝒊𝒏𝒂𝒍 , 𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒚, 𝑭𝒂𝒏𝒕𝒂𝒔𝒚, 𝑭𝒖𝒍𝒍 𝒔𝒎𝒖𝒕

𝘔𝘰𝘨𝘦𝘩 by Theaurrora

"یادته صدات می‌کردم موگه؟ می‌دونی موگه یعنی چی فرشته‌ی سقوط کرده من؟ گل سفیدیه که از چکیدن اشک شیطان، جوونه زد..." مینهو، مجسمه‌ساز خاموشی که هر شب، با ساختن پرتره‌ی تکراری از عشق به قتل رسیدش، به درد گذشته چنگ می‌زنه. تا وقتی جیسونگ، پسری مرموز با لبخندهای مصنوعی و چشمانی که بوی دلتنگی می‌دادن، وارد زندگیش می‌شه.اما چیزی راجب اون پسر عجیب به نظر میرسید.‌ اون پسر به شدت شبی به عشق از دست رفتش بود. احساسی بینشون شکل گرفت که نه عشق بود، نه نفرت. یه کشش دیوونه‌کننده که نمی‌شد جلوش رو گرفت. اما جیسونگ فقط یه پسر معصوم نیست. اون یه فرشته‌ی سقوط‌ کرده‌ست با کلی گناه و اشتباه! و مینهو اون‌قدری عاشق این شیطان شده که می‌خواد با لبخند، وارد جهنمش بشه. تا وقتی که حقیقتی تاریک از جیسونگ، همه‌چیز رو زیر و رو می‌کنه. موگه، داستانِ دو پسره که نباید به هم میرسیدن، ولی هرچی بیشتر دور می‌شدن، بیشتر غرق هم میشدن. Fic Name: Mogeh(Snow flower) Couples : MinSung , ChanIn Genre: Romance, Mystery, Medical, crime, Dram, Smut Writer : Aurora درحال آپ روزهای آپ: شنبه ها ساعت21

𝐎𝐧𝐞 % ᵛᵏᵒᵒᵏ/ᵏᵒᵒᵏᵛ by AlHphBA

[Completed] یک بیمارستان، یک روز، چند ساعت اختلاف، دو تخت دورتر، تو، کیم تهیونگ، من، جئون جونگ‌کوک، دوتا 'یک درصد'. مثل هم و در عین حال متفاوت؛ 'ما' از اونجا آغاز شد. «-اون جونگ‌کوکه. کسی که از شونزده‌سالگی توی ارتش بوده و به آسونی توی دام نمیفته.» «-و من فرمانده‌شم، کسی که دستوراتش رو اجرا می‌کنه و البته... بهتر از هرکس دیگه‌ای جزئیاتش رو حفظه.» • Name: One Percent 🕷 ・Genre: Angst, Violence, Action, Criminal, Smut, Romance ・Couple﹕KOOKV/VKOOK

Ashen Heir by Ash_Heir

"فقط می‌خواست زندگی کنه، بخنده... چیز زیادی از دنیا نمی‌خواست، فقط یه‌ذره زندگی. اما همون یه‌ذره خواستنش برای دنیا زیادی بود...!" 🥀🖤 "He didn't ask for too much. Just a little life. Just a little laughter. But the world decided- even a little is too much for someone like him."

Messiah River by REDneonlight

"هرگاه دو انسان به همجنسگرایی روی بیاورند، هر دوی آن‌ها باید به کام مرگ کشیده‌شوند، برای گناه بزرگی که انجام داده‌اند!" [کتاب مقدس - لاویان - ۲۰:۱۳] شهرک متوسط‌نشین و گمنامی در گانگ‌وون، یک شب عادی از تعطیلات زمستانه با پیدا شدن جسدهایی توی رودخانه‌ی حاشیه‌ی جاده از آرامش همیشگی‌اش خارج شد. اجساد کودکان ناشناسِ شش تا ده ساله، آرام و بدون درد؛ که با نظم و به‌ترتیب در نقاط مختلف رودخانه فرستاده شده‌اند. [CHANBAEK × KAIHUN] [Crime × Angst]

You may also like

Slide 1 of 10

پدر خوانده cover

𝙉𝙪𝙢𝙗𝙚𝙧10 || 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬 cover

captured "ĸooĸv" cover

𝐂𝐇𝐄𝐂𝐊 𝐌𝐀𝐓𝐄 cover

𝑩𝒍𝒂𝒄𝒌 𝑾𝒊𝒅𝒐𝒘(Completed) cover

𝐎𝐧𝐞 % ᵛᵏᵒᵒᵏ/ᵏᵒᵒᵏᵛ cover

Ashen Heir cover

Messiah River cover

پدر خوانده

Novel : پدرخوانده Time App: نامعلوم Genre:پلیسی_مافیایی _معمایی _اسمات Copper: Tahkok Copper Substant: Union _Invalid _Hijiji _________________-----------~_ خلاصه ای از فیک +ماماننننن من از اون مرد بدم میادددد لطفاا باهاش ازدواج نکننن #نخیر جونگی من عاشقش شدم و میخام باهاش ازدواج کنم تو دوست نداری خوشبختی مادرتو ببینی من بعد پدرت نابود شدم حالا عاشق شدم تو نابود نکن خوشبختیمو +... _--- +ازت متنفرم هیچوقت نمیتونی جای پدرمو بگیر کیم تهیونگ فاکییی _اون کامان بیبی الان که من پدرت میشم و تو قرار پسرم شی +متنفرممم ازتتت کاش بمیرم خلاص ش شترق شترق