hate meᵇᵃᵇᵉ(complete)
  • Membaca 257,138
  • Suara 43,030
  • Bagian 88
  • Membaca 257,138
  • Suara 43,030
  • Bagian 88
Lengkap, Awal publikasi Jun 23, 2022
[چت استوری☘︎]
تهیونگ و جونگکوک ازهم متنفرن

واقعا متنفرن

تا زمانی که جونگکوک یه پیام ناشناس دریافت میکنه


𝒎𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎︎︎ 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗.𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌

𝒔𝒊𝒅𝒆 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎︎︎ 𝐬𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 , 𝐧𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧


تیکه ای از چت استوری~


ناشناس : هایی میخواستم بگم که دیشب عالیی بود
اگر وقت داشتی به خوابگاه من بیا...شاید بتونیم کارهای دیشب رو تموم کنیم ؛)

جی(j) : ببخشید؟!



𝐓𝐡𝐞 𝐬𝐭𝐚𝐫𝐭 ➪ 24 𝐉𝐮𝐧𝐞 2022


𝐓𝐡𝐞 𝐞𝐧𝐝 ➪ 2 𝐀𝐮𝐠𝐮𝐬𝐭 2022
Seluruh Hak Cipta Dilindungi Undang-Undang
Daftar isi
Daftar untuk menambahkan hate meᵇᵃᵇᵉ(complete) ke perpustakaan Anda dan menerima pembaruan
or
#2taekook
Panduan Muatan
anda mungkin juga menyukai
True Heir  2  oleh Viaiba
32 Bagian Sedang dalam proses
سال ۱۹۴۲ ...یک سال از اون فاجعه که باعث مرگ معشوقه اش شد گذشت.. این خبر که چانیول با دستای خودش معشوقه اش و کشته توی کل شهر پیچید و چانیول و تبدیل به هیولایی کرد که هیچکس جرئت نزدیک شدن بهش رو نداشت .. چون میدونستن آدمی که به خاطر قدرت از کسی که دیوونه وار عاشقشه میگذره ،خیلی راحت تر جون بقیه رو میگیره .. ✨ True heir 2 ✨ Couple : Chanbaek ♤ Hunhan ♧ Genre : romance , mystery , angst , smut ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ _ تمام مدت ...تمام مدتی که توی بغل من بودی منو میبوسیدی بهم حرفای عاشقانه میزدی مدام توی ذهنت اونو تصور میکردی اره؟؟ چانیول با عصبانیت توی چهره بکهیون خیره شده بود و کلمات و پشت سر هم ردیف میکرد ..چطور؟؟ اون کوه یخ چطور میتونست یه همچین چیزی رو بهش نسبت بده درحالی که بکهیون حاضر بود جونشو به خاطرش فدا کنه؟؟ بکهیون اشکای صورتش و پاک کرد و لبخند تلخی زد : _ تو دیوونه شدی چان ...اون زن کاملا مغزتو شستشو داده ..نمیدونی داری چی میگی ... چانیول خنده هیستریکی کرد و صورت بکهیون و توی دوتا دستاش گرفت و گونه همسرشو با انگشت شست نوازش کرد : _ من زمانی دیوونه شدم که با تو ازدواج کردم همسر عزیزم ..
THE SECRET HUSBAND  oleh Helen___Aw
76 Bagian Lengkap
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
My Turn! [VKOOK]  oleh ta_hyunm
70 Bagian Lengkap
دوتا دوست مجازی که کم کم عاشق هم میشن با یه اتفاق کات میکنن و دیگه خبری از هم ندارن و زندگی یکی ازونا تباه میشه.. چی میشه اگه در آینده اونا عضو گروه معروف بی تی اس شن و بعد ازینکه دوباره به هم حس پیدا کردن بفهمن همون آدمان؟ _تو همونی؟تو همون عوضی هستی که یه شبه ولم کرد؟عاشقم کرد و ولم کرد؟ +ازت عضر میخوام _فقط خفه شو ........ ......... ........... .......... ....... ........ ........ ........ ........ ......... ......... ....... ......... ....... ........ ........ ....... ........ ....... ........ ..... +اینبار بیا واقعا کاپل شیم،بیا زندگیمونو باهم بسازین _اینبار نوبت منه بیب ........ ......... ........... .......... ....... ........ ........ ........ ........ ......... ......... ....... ......... ....... ........ ........ ....... ........ ....... ........ ..... -بایست کیه دخترم؟ +کیم تهیونگ..تو میشناسیش بابایی؟ ........ ......... ........... .......... ....... ........ ........ ........ ........ ......... ......... ....... ......... ....... ........ ........ ....... ........ ....... ........ ..... +عمو کوک..عمو کوک...میخواست یه کارایی کنه..یعنی میخواست...بهم تجاوز کنه با هق هق اینارو بهم میگفت..حس میکردم دارم آتیش میگیرم..کوک به این بچه پاک و معصوم؟باید هر بلایی سرش اورده سر خودش بیارم Start :7/1/2020 Cover by @rosavmp
anda mungkin juga menyukai
Slide 1 of 10
True Heir  2  cover
THE SECRET HUSBAND  cover
My Turn! [VKOOK]  cover
Love is an emotional accident cover
༺𝑭𝒐𝒓 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌༻ cover
MY_LITTLE_ANGEL🚬🔞 cover
His Eyes [چشمانش] cover
Little Moon 🌙~Vkook~ cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover
Cicada3301 | VKOOK cover

True Heir 2

32 Bagian Sedang dalam proses

سال ۱۹۴۲ ...یک سال از اون فاجعه که باعث مرگ معشوقه اش شد گذشت.. این خبر که چانیول با دستای خودش معشوقه اش و کشته توی کل شهر پیچید و چانیول و تبدیل به هیولایی کرد که هیچکس جرئت نزدیک شدن بهش رو نداشت .. چون میدونستن آدمی که به خاطر قدرت از کسی که دیوونه وار عاشقشه میگذره ،خیلی راحت تر جون بقیه رو میگیره .. ✨ True heir 2 ✨ Couple : Chanbaek ♤ Hunhan ♧ Genre : romance , mystery , angst , smut ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ _ تمام مدت ...تمام مدتی که توی بغل من بودی منو میبوسیدی بهم حرفای عاشقانه میزدی مدام توی ذهنت اونو تصور میکردی اره؟؟ چانیول با عصبانیت توی چهره بکهیون خیره شده بود و کلمات و پشت سر هم ردیف میکرد ..چطور؟؟ اون کوه یخ چطور میتونست یه همچین چیزی رو بهش نسبت بده درحالی که بکهیون حاضر بود جونشو به خاطرش فدا کنه؟؟ بکهیون اشکای صورتش و پاک کرد و لبخند تلخی زد : _ تو دیوونه شدی چان ...اون زن کاملا مغزتو شستشو داده ..نمیدونی داری چی میگی ... چانیول خنده هیستریکی کرد و صورت بکهیون و توی دوتا دستاش گرفت و گونه همسرشو با انگشت شست نوازش کرد : _ من زمانی دیوونه شدم که با تو ازدواج کردم همسر عزیزم ..