[My heaven is in the middle of hell ] [بهشت من وسط جهنم][کامل] قرن نوزدهم شهر کوچیک و روستا مانند نزدیک نیویورک! قاتلی که بی رحمانه مردم شهر رو به طور مخفیانه میکشه . جسد اونا در حالی پیدا میشه که خنجر تیزی تو قلبشون فرو رفته و دو تا چشماشون از حدقه در اومده . طوری که انگار اصلا چشمی وجود نداشته . اون قاتل کیه و قصدش از کشتن مردم چیه 𖥔 ִ ་ ָ࣪ 𓂃 𓂃 ۪ پارک چانیول ، بازرس و کاراگاه موفق و ساکن در نیویورک. به خاطر اعتراض به دادگاه نیویورک به اون شهر فرستاده میشه تا بتونه معمای قاتل مرموز رو حل کنه . اون میتونه این کارو با موفقیت انجام بده ؟ یا اینکه اونجا درگیر چیزی میشه که هرگز فکرشو نمی کرده؟ پارک چانیول باید دنبال راه فرار از اون شهر بگرده یا دنبال راهی برای موندن؟ باید آرزوی مرگ بکنه یا آرزوی لحظه ای زنده موندن؟ ִ ་ ָ࣪ 𓂃 𓂃 ۪ Genre:رمنس ، درام ، جنایی ، انگست، راز آلود Couple:چانبک Writer:Emil 🚫این فیکشن ماورایی،تخیلی، خونآشامی نیست🚫