بومگیو روی زمین نشست در حالی که میخواست گلدون گل ادریسی رو عوض کنه با لبخند گفت: تو میدونی گل ها برای من معنی و مفهوم زیادی دارن درسته؟ تهیون کنار بومگیو چهار زانو نشست و سر تکون داد. بومگیو چندتا سنگ کوچیک زیر کف گلدون صورتی رنگ انداخت و با لبخند ادامه داد:اون ها نماد خیلی چیزا هستن . مثلا نمونه این گل رو بهت دادم ، یادته؟ تهیون اره ارومی گفت. بومگیو کمی خاک توی گلدون ریخت و دوباره گفت: ادریسی نماد تشکر و صمیمیته . من اون گل رو برای تشکر از تو بهت هدیه دادم. یا مثلا آنمون سفید نماد تداعی مرگه، هر گلی نماد هر چیزی توی زمین هستن ؛ ولی اونها تو رو یاد ادم ها نمیندازن ؟ اسم: flowers 🌸 کاپل: تهگیو نویسنده :hitokarima ژانر : روزمره ، فانتزی، رومنسAll Rights Reserved