- از چی اینقدر میترسی، کبوتر بیپروای من؟ - بودنت منو بیپروا میکنه، نبودنت منو میترسونه. بیپروام تا زمانی که تو کنارم باشی، وقتی نیستی از همهچیز میترسم. ⇠❝ نام فیکشن: Check Mate ⛓ ⇠❝ ژانر ⇠ مافیایی، رمنس ، اسمات🔞، جنایی، انگست، مهیج ⇠❝ کاپل ⇠ Vkook, Hopemin ⇠❝ نویسنده ⇠#Yuna ⇠❝ شطرنج بازی به مثال بالرینی بیپروا، شیفتهی تضاد خونههای مشکی و سفید شطرنج، ناخواسته از طرف دو رئیس مختلف از دو بند مافیایی به یک بازی دعوت شده بود. دعوت شده به بازی از طرف دو رئیس مختلف از دو بند مافیایی، یک نفر تشنه به خون تن اون پسر و یک نفر تنشه به عطر تن اون پسر؛ توی این صفحهی شطرنج همه مهرهی بازی بودند و فقط دو گرداننده مقابل هم قرار میگرفتند، اما چه میشد اگر روزی جایگاه مهرهها با گرداننده عوض میشد و اون پسر مقابل کسی قرار میگرفت که روزی، بهش دلباخته بود؟ آیا اینبار هم در بازی عشق و زندگی میباخت؟ - داری باهام بازی میکنی. - از بازی کردن خوشم میاد. - چه نوع بازی؟ - بازیای که هر خطش با اشک و خون نوشته بشه، با خط و خراش، زخم و درد، کبودی و رنج. امشب صفحهی این بازی تن منه و قلم انگشتهای تو!All Rights Reserved