تو متعلق به منی
  • LECTURAS 13,694
  • Votos 1,583
  • Partes 16
  • LECTURAS 13,694
  • Votos 1,583
  • Partes 16
Continúa, Has publicado jul 10, 2022
نامجون یه آلفای خون خالصه که بعد از کشته شدن پدرش جانشینش میشه
هنوزجفتشو پیدا نکرده 
و گرگش اجازه نزدیک شدن به کسی رو بهش نمیده
کاپل: نامجین
ژانر: امگاورس، اسمات، مافیایی
#امگاورس
#امگا #آلفا #اسمات #مافیایی
Todos los derechos reservados
Regístrate para añadir تو متعلق به منی a tu biblioteca y recibir actualizaciones
or
#11مافیایی
Pautas de Contenido
Quizás también te guste
Love in nyc de camomile_13
23 Partes Concluida
خلاصه : تهیونگ امگایی که برای کارشناسی بورسیه دانشگاه هنر نیویورک رو می‌گیره و با هوسوک و رزیتا و جونگکوک همخونه میشه ... البته که زندگی در کنار جونگکوک براش بدون دغدغه نخواهد بود چون هردو دچار عشقی میشن که ازش فرارین .... بخشی از داستان : دیگه نمی‌تونست جلوی احساساتش رو بگیره! انگار تک تک سلول‌های وجودش، از بی‌رحمی اون فرشته‌ی شکلاتی به درد اومده بود. چشمای قرمز و اشک‌آلودش رو به موجودی که، هر پلک زدنش قلبش رو زیر و رو می‌کرد، دوخت. با دیدن چشمان اشکی تنها عشق زندگیش، حالش ویرون تر شد. دستای لرزونش رو به صورتش کشید تا شاید آروم بشه. با صدای گرفته و بمش گفت: -من نمی‌دونم تو از من، توی تصوراتت چه هیولایی ساختی شکلات؛ اما من بدون تو خوب بودم. بی‌قراریش بیشتر شد و فریاد کشید: -من بدون عشق تو بهتر از این ها بودم. تو منو عاشق خودت کردی و باید مسئولیتش رو قبول کنی...! ____________ کاپل اصلی :کوکوی کاپل های فرعی :هوسوک_رزیتا/نامجین داستان بیشتر محوره کوکوی میچرخه و برای کاپل دیگه ای این فیک رو شروع نکنید #kookv#کوکوی#bts
𝘝𝘈𝘓𝘌𝘍𝘖𝘙 || KOOKV de yamiic3
15 Partes Continúa
"میگن سرنوشت مثل جریانی آروم پیش میره، دروغ میگن... سرنوشت خون می‌خواد، خشم می‌کاره و تنهایی درو می‌کنه!" تهیونگ شاهزاده‌ امگای مغروری بود که جز محافظت از کشور و مردمش به هیچ چیز دیگه ای فکر نمی‌کرد. از رؤیا‌پردازی که دست کشید دور دست‌هاش طناب دید و خودش رو اسیر "جئون جونگکوک" فهمید غرورش توی فریاد "زنده باد آناندا‌" این قبیله گم شده و حفاظت از هویت و مخفی کردن جنسیت ثانویه‌اش تنها چيزي که بهش فکر می‌کنه. "با نفرت و چشم‌های که به‌سرعت بارونی شد غرید: _بوی تعفنت داره خفم می‌کنه، تو ذاتا آلوده و نجسی. رئیس قبیله طوری به سمتش خم شد که تن ورزیده اش روی ظرافت پرستیدنیِ کمند‌گیسو، سایه‌‌ای طویل بی‌اندازه. _دست‌ها باید برای پی بردن از حقیقت آلوده بشند؛ میدوری!" _من میرم پدر و امیدوارم بمیرم تا حداقل جنازه ام برای مراسم ازدواج، حضور پر افتخاری داشته باشه. "اون یه آلفا از نسل گرگ های خاکستریِ، نسل به نسل زیاده‌خواه و حریص، واکنشش همیشه‌ حمله اس، دفاع رو پیش معشوقه اش می‌‌بره، قدرتمند و کنترل‌گر طوری که انگار ذاتا برای تاج و تخت زاده شده!" ____.___ "زیر سایه‌ی موذی و توصیف ناپذیریش در انتظار یشمی چشم‌هات خواهد موند!"💚 𝘊𝘖𝘜𝘗𝘓𝘌: 𝘒𝘖𝘖𝘒𝘝 GENRE: omegavers, smut, Historical ,Dark Romance, Erotic Romance
Quizás también te guste
Slide 1 of 10
𝗧𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿𝗶𝗻𝗲 𝗿𝗲𝘀𝗰𝘂𝗲 𝗼𝗽𝗲𝗿𝗮𝘁𝗶𝗼𝗻 cover
𝐢𝐬𝐨𝐥𝐨𝐩𝐡𝐢𝐥𝐢𝐚 "𝐲𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧&𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤" cover
فقط بهم بگو/Just Tell me cover
MY LOVELY OMEGA... ♡ cover
Lovelorn  cover
Love in nyc cover
Good For You |Kookv| cover
Hand job | Vkook cover
𝘝𝘈𝘓𝘌𝘍𝘖𝘙 || KOOKV cover
7 RING - 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover

𝗧𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿𝗶𝗻𝗲 𝗿𝗲𝘀𝗰𝘂𝗲 𝗼𝗽𝗲𝗿𝗮𝘁𝗶𝗼𝗻

54 Partes Concluida

[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجه‌ی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی ‌داستان بود! این یه‌جور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون باید یه شخصیت شرور باشه؟ یعنی آخرش قراره که به همین سادگی نابود بشه؟ یکی به نارنگی کمک کنه.. · · ─────── ·𖥸· ─────── · · Name:Tangerine rescue operation[عملیات نجات نارنگی] Genre: Omegaverse, Fantasy, Romance, Fun, Maybe a little smut? Couple: Kookv Writer: Luna🌙 ◉Start:1401/06/28 ◉End: 1403/01/16 ░این فیکشن هیچ ارتباطی به زندگی و شخصیت واقعی آرتیست ها ندارد! همچنین فاقد اسما‌ت‌های مولایی است دوست عزیز🦭