lord's mansion
  • Reads 9,596
  • Votes 905
  • Parts 33
Sign up to add lord's mansion to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
* Dawn After Dark ( طلوع بعد از تاریکی ) * by nana_is_here
17 parts Ongoing
[ من گفتم سقوط درد نداره چون تو اون کسی بودی که من رو از بلندترین پرتگاه به پایین هل داد! قلبم رو با چاقو هزار تکه کن اما لطفا مواظب باش چاقو به دستت آسیب نزنه! ] * یونا دختری که پدر و مادرش رو در کودکی در حادثه ی تصادف از دست میده و مادربزرگ پیرش سرپرستی اون رو به عهده میگیره..‌ اما زندگی با یونا مهربون نیست و اون قبل از اینکه به سنِ قانونی برسه آخرین عضو از خانوادش یعنی مادربزرگش رو هم از دست میده... دولت اون رو به یه یتیم خونه در سئول منتقل میکنه و خیلی طول نمی‌کشه از اینکه یه راهبه به اسم میا اون رو به سرپرستی میگیره و با خودش به کلیسا میبره... یونا تمامِ ویژگی های یه دختر خوب و معصوم رو داره ولی چی میشه اگر تصمیم بگیره به یه آدمِ اشتباه دل ببنده؟! " به هر حال همیشه دخترای خوب متعلق به پسرای بد هستن" ____________________________________ 🏷 اتفاقات، حوادث ، رویدادها ، سازمان ها و قوانین این داستان ممکن است با واقعیت مطابقت نداشته باشد.
...~All of Me ~تمام من~... by Vivian_4030
42 parts Complete
📋ژانر: رومنس، درام، رازآلود، جنایی✒️ ⏰وضعیت آپ: کامل شده✅ 💎کاپل ها: سکرت 👤کاراکترهای اصلی: کیهیون، مینی، بکهیون، آیرین👤 ⚜️استریت فیکشن⚜️ ✨ 💫...همون یک قدم فاصله بینشون رو هم از بین برد، دختر رو تو آغوش کشید و لبهای گرم و مشتاقشو کنار گوشش برد و زمزمه کرد: -نمیشه حتی یک بارم که شده به حرف دلت راه بیای؟ 💫...نفسشو آروم بیرون داد و منتظر جواب نشد. دستاشو از پشت کمر دختر تا روی گردنش کشید و در حالی که انگشتهاشو از زیر، لای موهای سیاهش برد و پوست نرم گردنشو نوازش کرد، سرشو کمی به عقب برد. با چشمایی که به خاطر اشکی که توش جمع شده بود حالا ده برابر بیشتر از همیشه برق می زد، به عمق چشمهای مردد مینی خیره شد. نگاهی به لبهای دختر انداخت و بلاخره بدون تردید و به آرومی لبهاشو روی اون جسم سرخ و لطیف گذاشت. چند لحظه، هیچ حرکتی نکرد و فقط با لمس گرمایی که مدتها در آرزوش بود، آروم و شمرده شمرده نفس کشید. با خودش فکر می کرد چطور ممکنه طعم این لبها با همه طعمهایی که تا حالا چشیده بود انقدر متفاوت باشه؟! چشمهای مینی بسته بودن و گونه هاش از اشکی که از چشم کیهیون به پایین سُر خورد خیس و گرم شد. شاید انقدر پایین رفت که قلب سردش روهم نوازش داد و باعث شد بلاخره بدنشو شل کنه؛اما...
You may also like
Slide 1 of 10
surrounded by Evil cover
《𝐒𝐥𝐨𝐰 𝐃𝐞𝐚𝐭𝐡》 cover
𝐅𝐎𝐑𝐂𝐄𝐃 𝐓𝐎 𝐋𝐎𝐕𝐄 cover
Love In One Second..♥ cover
* Dawn After Dark ( طلوع بعد از تاریکی ) * cover
𝚜𝚞𝚛𝚛𝚘𝚐𝚊𝚌𝚢 cover
He is change. cover
...~All of Me ~تمام من~... cover
[𝒯𝒽𝑒 𝐸𝓂𝓅𝓇𝑒𝓈𝓈🥀] cover
Lasting love cover

surrounded by Evil

43 parts Complete

همه چیز عادی بود ولی مشکل اینه که بود تا وقتی که یکی اشتباه نمیکرد... کاش میشد زمانو به عقب برگردوند نه برای اینکه جلوی بعضی چیزارو گرفت برای اینکه دوباره بعضی چیزارو حس کرد -مهم نیست اگه چیزی به یاد نیاره یا حتی عشقش به من خاموش بشه همین که هنوز قلبش میزنه و نفس میکشه برام کافیه... ژانر= تخیلی، رمنس، انگست، اکشن شخصیت های اصلی= تهیونگ، چانیول، سهون، یونا، سوجین، جونگ کوک تایم اپ= تکمیل شده♡