[فصل دوم]
تکتک حرکاتت روحم رو به بازی میگیره و من بدون هیچ اعتراضی بهت اجازه میدم تا روحم رو تسخیر کنی...
دلم میخواد وقتی لبات رو با ولع روی گردنم حرکت میدی داخل زمان زندانی بشیم، و تا آخر عمرمون مشغول عشق بازی بشیم....
گیاه برای اینکه راهش رو به بیرون پیدا کنه از داخل تخت سنگ رو میشکافه تا دنیا بیرون رو لمس کنه...
درست مثل حقیقت که قراره سینه دروغ رو پاره کنه تا خودش رو همه نشون بده!
و من از روزی میترسم که متوجه بشی کسی که هرشب باید بغلش میکردی تا به خواب بری لابستر بود نه یک فرد عادی!
حقیقت انقدر تلخ هست که شیرینی رابطمون رو از بین ببره....🔥
فصل اول کامل شده؛ فصل دوم درحال آپ📝
genre: Action, Crime ,Romance, Smut
Couple: ChanBaek, HunHan, KaiSoo
writer: ❄️𝑮𝒂𝑰𝒂༻
《 اولین دیدار》
در حال آپ✅️
𝐜𝐚𝐩𝐞𝐥𝐥 : 𝐭𝐚𝐡𝐤𝐨𝐤
𝐘𝐮𝐧𝐦𝐢𝐧
𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧
𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑴𝒂𝒇𝒊𝒂, 𝑨𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏, 𝑺𝒎𝒂𝒕, 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒓𝒐𝒔,
𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆
کیم تهیونگ یه الفای یک کلامیه و هر حرفی که میزنه باید بدون چون و چرا انجام بشه اما سرنوشت چی برای اون در نظر گرفته ؟ شاید یه جفت تخس و لجباز ؟
.
.
.
.
" هدف شناسایی شد ..
" شلیک کنید .
_________________________________༒
" شده از جونم بگذرم از تو نمیگذرم
واسه بودنت زانو میزنم
حتی اگر زمین پر از شیشه باشه
من واسه چشمات جونمم میدم
_______________༒
" اگر در آغوش کشیدن تو نامشروع است
وعاشق تو بودن دیوانگی
من تا ابد بی دین ترین مجنون شهرم .
__________________________________༒
" با اون چشمای وحشیی اینطور بهم نگاه نکن توله
" توعه عوضی ..
مرد پوزخندی زد و قدمی به جلوتر رفت .
خودش رو به تن پسرک زیرش فشرد وخیره به صورت الهه گونه اش غرید
" هوم . الان دقیقا شبیه یه توله گرگ وحشی شدی و من دقیقا عاشق این ساید خشنتم .
غرید
" دست از سرم بردار کیم تهیونگ
پوزخندی زد و
از روی پسرک کنار اومد
دستش رو به پشت کمر پسر رسوند و با لحن آرومی کنار گوشش زمزمه کرد
" در سمت چپ سینه ام شهریست کوچک که تو برای آن خورشید صبحی
______
کپی ممنوع 🚫