Story cover for slave of revenge (به بردگی انتقام) by maryam7parsa
slave of revenge (به بردگی انتقام)
  • WpView
    Reads 23,456
  • WpVote
    Votes 5,078
  • WpPart
    Parts 37
  • WpView
    Reads 23,456
  • WpVote
    Votes 5,078
  • WpPart
    Parts 37
Ongoing, First published Jul 14, 2022
خرابه ای غریب در دلش به حاکمیت کینه بود و در سرش ناقوس مرگ می پیچید

به بردگی انتقام خدمت میکرد و به دستورش شمشیر به روی هر کسی میکشید

اما کدام برق شمشیر عشق را میترساند؟!
کدام تیزی حاضر به گردن زدن عشق بود؟!

•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•

فیکشن 
کاپل: kookmin (کوکمین)
ژانر: رمنس ، اسمات ، تاریخی 
روز های آپ: نامعلوم...
نویسنده: ❄MIRo#
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add slave of revenge (به بردگی انتقام) to your library and receive updates
or
#676کوکمین
Content Guidelines
You may also like
𝐓𝐚𝐤𝐞 𝐌𝐲 𝐒𝐨𝐮𝐥 || 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐌𝐢𝐧 (𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽) by CallMeKyan
30 parts Complete
🔞 -سرورم ... آه... نتونست جملش رو کامل کنه وقتی یونگی زبونش رو آروم روی شاهرگ پسر کوچکتر کشید و بطور ناگهانی گردنش رو گاز گرفت و باعث ناله ی بلند تر جیمین شد. +تو... توی لعنتی... میدونی هربار که برای من میرقصی من رو به جنون میکشی... مطمئن باش نمیزارم اینبار بهت آسون بگذره! صدای دو رگه و خشن و در عین حال زمزمه وار یونگی باعث لرزیدن بدن ظریف پسر توی آغوشش شد و نتونست جلوی ناله ی ناخودآگاهش رو بگیره و همین یونگی رو تشویق کرد چنگ محکمی به باسن تپل پسر کوچولوش بزنه و لب های نرمش رو بین دندون هاش بگیره و مک محکمی به اونا بزنه. +تو متعلق به منی...فقط من! ┏━━━━━━━━━━ 帶走我的靈魂 ☾︎⃤━━━━━━━━━━┓ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦𝘴: 𝘏𝘪𝘴𝘵𝘰𝘳𝘪𝘤𝘢𝘭 , 𝘚𝘶𝘱𝘦𝘳𝘯𝘢𝘵𝘶𝘳𝘢𝘭 , 𝘔𝘺𝘴𝘵𝘦𝘳𝘺 , 𝘚𝘮𝘶𝘵🔞 𝘔𝘢𝘪𝘯 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘠𝘰𝘰𝘯𝘔𝘪𝘯 𝘖𝘵𝘩𝘦𝘳 𝘤𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦𝘴 : 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘝 𝘈𝘶𝘵𝘩𝘰𝘳 : 𝘊𝘢𝘭𝘭𝘔𝘦𝘒𝘺𝘢𝘯 #1 in TaeKook #1 in ParkJimin #1 in MinYoongi #1 in Jung Hoseok #1 in KimSeokjin #1 in Supernatural #1 in History #1 in Jimin #2 in BL #2 in Suga #2 in YoonMin #3 in Kpop #5 in KookV
You may also like
Slide 1 of 10
༻ خارهاے لیلیوم ༺ cover
Dust and Ashes  cover
Royal Omega cover
𝐓𝐚𝐤𝐞 𝐌𝐲 𝐒𝐨𝐮𝐥 || 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐌𝐢𝐧 (𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽) cover
fate | سرنوشت cover
𝒟𝒶𝓃𝒸ℯ𝓇 cover
my love cover
𝐖𝐚𝐭𝐞𝐫 𝐚𝐧𝐝 𝐅𝐢𝐫𝐞 cover
red wine  _ شراب قرمز cover
Alone💔 cover

༻ خارهاے لیلیوم ༺

13 parts Ongoing

اگه شانس برگشتن به گذشته رو داشتی به چه تاریخی می‌رفتی؟ چیو تغییر می‌دادی؟ جونگکوک وقتی با آخرین نفس‌هاش به تهیونگ نگاه می‌کرد آرزو کرد که کاش هیچ‌وقت اون آلفا رو نمی‌دیده و شاید فقط لحظه‌ی مرگه که فرشته‌ها صداتو می‌شنون!؟ شاهزاده‌ جونگکوک به عنوان برده‌ای که خانواده و مقامش رو از دست داده و اسیر تهیونگ بوده می‌میره ولی وقتی چشم‌هاش رو باز می‌کنه قاتل خانواده‌اش فقط سرباز جوونی هستش که حتی به خودش جرات نمی‌ده مستقیم تو چشم‌هاش نگاه بکنه...