جنی دیگه هیچ وقت این تیشرت مشکی رو نمیپوشید.
دیگه هیچ وقت بوی عطرش توی اتاق نمیپیچید و قبل از خواب لیسا رو نمیبوسید.
واقعیت مشت شد و توی سینه لیسا کوبیده شد.
*جنی هیچ وقت قرار نبود برگرده.*
Tragedy, Smut, Angst
Sign up to add Shallow grave to your library and receive updates
or
جنی دیگه هیچ وقت این تیشرت مشکی رو نمیپوشید.
دیگه هیچ وقت بوی عطرش توی اتاق نمیپیچید و قبل از خواب لیسا رو نمیبوسید.
واقعیت مشت شد و توی سینه لیسا کوبیده شد.
*جنی هیچ وقت قرار نبود برگرده.*
Tragedy, Smut, Angst
~وضعیت:°پایان یافته°~
چجوری شد که اومدی تو زندگیم...زندگی سیاه و بی رنگ من با ورود تو رنگارنگ شد...خوب موقعی وارد زندگیم شدی!
آخر داستان ما چی میشه؟خوب تموم میشه...ما به هم میرسیم؟!
🔞این فیک دارای ص...