Play with me || Vkook
  • مقروء 71
  • صوت 19
  • أجزاء 1
  • مقروء 71
  • صوت 19
  • أجزاء 1
إكمال، تم نشرها في يولـ ٢٢, ٢٠٢٢
جونگکوک و تهیونگ تصمیم میگیرن شب برن بار اما چه اتفاقی میوفته؟
قسمت از وانشات:

"جایزه ی روزم رسید." منم متقابلا ابرویی بالا انداختم و جوابی بهش ندادم. سرم رو نزدیک بردم و بوسه ی کوچیکی رو لباش گذاشتم. فرصت عقب کشیدن رو بهم نداد و چنگی به کمرم زد که باعث شد ناله ی خفه‌ای بکنم. عقب کشیدم.
"نزار به جاهای باریک برسه تو شرکتیم تهیونگ." بی اهمیت به حرفم بوسه ی دیگه ای شروع کرد. آهی کشیدم و جواب بوسه هاش رو دادم. با فشاری به کمرم، بلندم کرد روی پاهاش نشوندم. چنگی به موهاش زدم و بی میل لب هام رو عقب کشیدم. پیشونی هامون رو تکیه داد و نفس عمیقی کشید.
"یا الان میری، و یا اتفاق بعدش رو تضمین نمیکنم."

کاپل: تهکوک
ژانر: روزمرگی، رومنس
جميع الحقوق محفوظة
قم بالتسجيل كي تُضيف Play with me || Vkook إلى مكتبتك وتتلقى التحديثات
or
#958taekook
إرشادات المحتوى
قد تعجبك أيضاً
Shine in the dark بقلم haniehislamy
37 جزء undefined أجزاء مستمرة
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
TENSION🍷(vkook) بقلم seta8603
34 جزء undefined أجزاء مستمرة
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی