☾ مُنگاتا | انعکاس نور ماه روی آب ☽ [کاملشده] × داستان کوتاه × ≍ کاپل ↤ نامجین ≍ ژانر ↤درام، عاشقانه، فانتزی ≍ نویسنده ↤𝕐𝕦𝕞𝕖 ≍ نامجون نوجوونی بود که از کودکی، رویای پیوستن به نیروی دریایی کشورش رو در سر داشت و هر روز توی بندر، منتظر رسیدن یکی از کشتیهای نیروی دریایی مینشست، تا برگشتن سربازهایی رو ببینه که موفقیتشون در ماموریت رو فریاد میزنن! و روزی که کشتی نیروی دریایی به بندر برنگشت، اون نوجوون سردرگم ماهیگیر غریبهای رو ملاقات کرد که بوی مرگ رو از اقیانوس احساس کرده بود. غریبهای که نامجون با شنیدن صدای آوازش، خیلی زود متوجه پیوند عجیبش با اقیانوس شد. پیوند عجیبی که به طرز غریبی، عمیق بود. پیوندی که اون مرد مهربون و کمحرف رو به کام مرگ میکشوند، غرقش میکرد و دوباره به سر خونهی اول برش میگردوند. و نامجونِ جوان و شیفتهی اقیانوس، متوجه نبود که اون پیوند، چه عذابی برای مرد دوستداشتنیش به همراه داره... × این داستان کوتاه در کانال تلگرامی @Army_Area منتشر شده. ×All Rights Reserved