𝑫𝒆𝒂𝒓 𝒌𝒊𝒅𝒏𝒂𝒑𝒑𝒆𝒓 - 𝐴𝑢𝑔𝑢𝑠𝑡 - Wattpad

𝑫𝒆𝒂𝒓 𝒌𝒊𝒅𝒏𝒂𝒑𝒑𝒆𝒓

Reads 3,684
Votes 473
Parts 14

Reads 3,684
Votes 473
Parts 14

Mature

Fan fiction
Genre:bdsm, smut, romance
Couple:namtae,namv

completedCreative Commons (CC) Attribution

Table of contents

14 parts

Sign up to add 𝑫𝒆𝒂𝒓 𝒌𝒊𝒅𝒏𝒂𝒑𝒑𝒆𝒓 to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

⚘𝐍𝐢𝐫𝐯𝐚𝐧𝐚⚘ by dewastories

سالها جنگ و درگیری بین کشور‌ کره مرکزی و کره جنوبی وجود داشت،و نه تنها دولت‌ها که مردم هم با هم دچار اختلاف شده بودند، و این مشکلات باعث آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی فراوانی شده بود و حتی تا مرز نابودی کشورها پیش رفته بود پس بزرگان با اطلاع از زنگ خطر تصمیم گرفتند صلح رو به کشورها و مردم هدیه کنند آن هم با اجرای یک سنت باستانی... کیم‌ سوکجین اومگای نوزده ساله و بازیگوشی بود که سال اول دانشگاه رو سپری می‌کرد و اکثر زمانش رو با دوست پسر جذابش آلفا کیم تهیونگ و برادر کوچیکترش کیم جیمین میگذروند، جین هم مثل هر نوجوون دیگه‌ای میخواست از فرصت‌هاش و سال‌های جوونیش بیشترین استفاده رو‌ببره ولی سدی همیشه توی ذهنش وجود داشت و اون هم عضو خانواده‌ی کیم بودن و پسر ارشد شهردار سئول بودن بود، درسته که مزایای زیادی بخاطر شغل پدرش داشت ولی چیزی گوشه ذهنش بهش هشدار میداد و میترسوندش که روزی باید این پاداش‌ها رو الارغم میلش جبران کنه...

seven⁷ by 13butterfly7

کاپل : سون سام ژانر: امگاورس / امپرگ / اسمات / روزمره 🚫بوک نامنظم اپ میشه اگه مشکلی دارید فعلا خوندنش رو شروع نکنید، از تابستون آپش منظم میشه🚫

TENSION🍷(vkook) by seta8603

تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی

smeraldo by mijoo105728

آلفا پارک انقدر گیج و سردرگم شده بود که نتونست جوابی به جونگ‌کوک بده. پسر با دیدن قیافه جیمین و آلفا پارک متوجه وضعیتشون شد و ترجیح داد دیگه بحث رو تموم کنه پس آخرین حرفش رو زد. _این چندساعت باقی مونده رو اجازه می‌دم جفتم اینجا بمونه تا بتونه باهاتون خداحافظی کنه، اما به محض اینکه خورشید بالا بیاد من برمی‌گردم و امگام رو با خودم‌ می‌برم و اگه سعی کنی جلوم رو بگیری همه چیزتونو نابود می‌کنم. - Name: #smᥱrᥲᥣძ᥆ - Genre: Omegaverse, Historical, Royal, Mpreg, Angst, Smut - Couple: KookMin - Writer: #mіȷ᥆

Hanah̑̈ȃ̈k̑̈ȋ̈ȇ̈❣︎ by HukaM93

×مینی فیک× گفتم این آغاز پایان ندارد... Hanahakie Gener: _Angst,romance Couple: _Sope,yoonmin,hopjin +++ گل ها زیبا اند و فریبنده! لطیف اند و معطر نشانه ای از دوستی ،صلح،دوست داشتن و نشانه ای از "عشق"! افسانه های قدیمی شرق می‌گویند: آنگاه که ضربان قلبت با عشقی یک طرفه هم ضرب شود و مانیا وجودت را فراگیرد! درون قلبت گل های سرخ می رویند تا از قطره قطره ی شیره ی وجودت بنوشد و خار هایشان قلبت را سوراخ میکنند و عقل از سرت میپرانند و هرچه بیشتر در آتش عشقت دست و پا میزنی مانند باتلاق تورا بیشتر به حقیقت تلخت نزدیک میکند و گل ها آنقدر بی رحمانه تمام قلبت را که خانه عشقت کردی تخریب میکنند که سرانجام از درد عشقت در خون وگلبرگ های سرخ غرق شوی و جان سپاری! +++ Full

پرسه در نیمه شب by fiction_crystal

بدن زخمی و خونی گائون که مقابل یوهان روی زمین افتاده و از درد به خودش می‌پیچید، صحنه‌ای بود که مرد تا آخر عمرش دیگه نمی‌خواست شاهدش باشه. اگه یکی از همین دعواها گائون رو برای همیشه ازش می‌گرفت... یوهان دستش رو دور کتف گائون حلقه کرد و بدنش رو درون آغوشش کشید. با صدای آروم و گرفته‌ای به حرف اومد: «اگه قراره مثل گذشته به خودت آسیب بزنی و به هیچی اهمیت ندی... پس حضورم توی زندگی چه معنی‌ای می‌ده...؟» ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ژانر: عاشقانه، بی‌ال، انگست، اسمات کاپل: کانگ یوهان و کیم گائون (فیک از سریال قاضی شیطان / the devil judge) نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢 ویراستار: ♧Fatemeh داستان فیکشن ربطی به سریال نداره و اگه سریال رو ندیدید، میتونید با خیال راحت بخونید.

𝑨𝑾𝑨𝑲𝑬 [ 𝑵𝒂𝒎𝑱𝒊𝒏 , 𝑽𝑲𝒐𝒐𝒌 & 𝒀𝒐𝒐𝒏𝑴𝒊𝒏 ] by Galaxy_Macknae_ALMA

𝐹𝑖𝑟𝑠𝑡 𝐵𝑜𝑜𝑘 : 𝐵𝑒𝑔𝑖𝑛𝑛𝑖𝑛𝑔 𝑂𝑓 𝐴 𝐷𝑟𝑒𝑎𝑚 𓂃. ○ زمان آپ : روزهای فرد • خلاصه : سرنوشت واژه عجیبی است... روایتی متفاوت از عشقی ماندگار... کیم سئوک جین پسری که به شدت باهوش و کنجکاو است طی همین کنجکاویهایش متوجه رازی عجیب میشود... رازی که بنظر میرسد ریشه در سرنوشت بزرگترین الگوی زندگیش دارد... • قسمتی از متن: آگاهی صرفا زمانی ایجاد نمیشه که انسان در پی حقیقت تحقیق کنه... وقتی به دور از جسمت خالصانه به اطراف نگاه کنی میفهمی که حقایق واقعی مدتهاست که جلوی چشمهات بوده... اما باز بودن چشمها به منزله‌ی دیدن نیست... زمانی واقعا میبینی که بیدار باشی... و بیداری زمانی معنا پیدا میکنه با قلبت در جستجوی حقیقت باشی. ° 𝑴𝒂𝒊𝒏 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑵𝒂𝒎𝑱𝒊𝒏 ° 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆𝒔 : 𝑽𝑲𝒐𝒐𝒌 & 𝒀𝒐𝒐𝒏𝑴𝒊𝒏 ° 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑹𝑷𝑭_𝑨𝑼, 𝑺𝒄𝒊_𝒇𝒊, 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕, 𝑫𝒓𝒂𝒎𝒂, 𝑷𝒔𝒚𝒄𝒉𝒐𝒍𝒐𝒈𝒊𝒄, 𝑴𝒆𝒅𝒊𝒄𝒂𝒍, 𝑭𝒂𝒏𝒕𝒂𝒔𝒚, 𝑻𝒓𝒂𝒈𝒆𝒅𝒚 هم‌چنین در چنل تلگرامی : 𝑺𝒆𝒍𝒆𝒏𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆_𝑲𝒊𝒅𝒔@

In Another Life (Yoonmin) by thehaidi

"می‌خوام وقتی چشم‌هام رو باز می‌کنم، اولین کسی که می‌بینم تو باشی." چشم‌هاش رو باز کرد، اما اون نبود! شاید، زیادی دیوانه‌وار بود این امید، امید دیدنش؛ نکنه وجودش فقط یه رویا بود؟ رویایی که واقعیت نداشت و الآن، با رهایی از تاریکی، رویاش رو به نابودی کشیده بود؟ نه مرسی، اون تاریکی رو با وجود معشوقش ترجیح می‌داد! پس دوباره چشم‌هاش رو بست. "تا وقتی تو نباشی، دلیلی برای باز کردن چشم‌هام ندارم." Couple: Yoonmin Genres: Angst, Romance, Smut Up date: Saturdays Fic Channel: @Yonminworld Daily: @Deathslullaby

last fly last feel ♤ by saruoneh

ه" BTS" همیشه 7 ممبر داشته :) ‌ جایی ما وارد این داستان میشیم که میفهمیم کوک با یک دختری در ارتباطه و نامجون از این قضیه راضی نیست. اعضا برای رفتن به کنسرت LA در حال آماده شدنن و کسی به نامجون توجهی نداره. ولی همه چیز از اونجایی شروع به تغییر کردن میکنه که BTS برای کنسرت Permission to dance به LA میرن و تک تک به کره برمیگردن. لازم به ذکره که : این یک فیکه پس نوشته‌ها زائده ذهن و تخیلات نویسنده‌است و هیچ وقت اتفاق نیافتاده و نمی افتد و کرکتر های فیک فقط هم اسم با اعضا هستش و ممکنه شخصیتشون کاملا متفاوت باشه! راوی: نویسنده کاپل اصلی: جی‌کوک (کوکمین) کاپل فرعی: ته‌جین سپ نامجین، سوجی و جونگ‌کوک. نامجون و مانول یونگی و هه‌ری (دختر ) هوسوک و سونو (دختر) فیک هنوز تموم نشده هر شب آپ میشه در آخر؛ پارت ووت و کامنت میذارید خوشحال بیشم؟ آخر هر پارت اینو نمیذارم چون میدونم حس خوندن میپره :) ♡♡♡

Butterfly by Angelofdarkness7227

میگن کِرمای ابریشم وقتی توی پیله‌ان، ترسناک ترین کابوس‌هارو میبینن... و همون کابوس‌ها تبدیل به نقش‌های روی بالهاشون میشن. میگن وقتی یه پروانه یه جایی از دنیا بالهاشو به هم میزنه، تغییر اتفاق میفته ࿐🦋 "پروانه؟ معنیش چیه؟" "آممم... بذار اینطوری بگم که منو یاد تو میندازه" ࿐🦋 کاپل: جینته ژانر: اسمات، انگست، جنایی

You may also like

Slide 1 of 10

⚘𝐍𝐢𝐫𝐯𝐚𝐧𝐚⚘ cover

TENSION🍷(vkook) cover

Hanah̑̈ȃ̈k̑̈ȋ̈ȇ̈❣︎ cover

پرسه در نیمه شب cover

𝑨𝑾𝑨𝑲𝑬 [ 𝑵𝒂𝒎𝑱𝒊𝒏 , 𝑽𝑲𝒐𝒐𝒌 & 𝒀𝒐𝒐𝒏𝑴𝒊𝒏 ] cover

In Another Life (Yoonmin) cover

last fly last feel ♤ cover

Butterfly cover

⚘𝐍𝐢𝐫𝐯𝐚𝐧𝐚⚘

سالها جنگ و درگیری بین کشور‌ کره مرکزی و کره جنوبی وجود داشت،و نه تنها دولت‌ها که مردم هم با هم دچار اختلاف شده بودند، و این مشکلات باعث آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی فراوانی شده بود و حتی تا مرز نابودی کشورها پیش رفته بود پس بزرگان با اطلاع از زنگ خطر تصمیم گرفتند صلح رو به کشورها و مردم هدیه کنند آن هم با اجرای یک سنت باستانی... کیم‌ سوکجین اومگای نوزده ساله و بازیگوشی بود که سال اول دانشگاه رو سپری می‌کرد و اکثر زمانش رو با دوست پسر جذابش آلفا کیم تهیونگ و برادر کوچیکترش کیم جیمین میگذروند، جین هم مثل هر نوجوون دیگه‌ای میخواست از فرصت‌هاش و سال‌های جوونیش بیشترین استفاده رو‌ببره ولی سدی همیشه توی ذهنش وجود داشت و اون هم عضو خانواده‌ی کیم بودن و پسر ارشد شهردار سئول بودن بود، درسته که مزایای زیادی بخاطر شغل پدرش داشت ولی چیزی گوشه ذهنش بهش هشدار میداد و میترسوندش که روزی باید این پاداش‌ها رو الارغم میلش جبران کنه...