Revenge [ S1 Completed ]
  • Reads 74,452
  • Votes 15,640
  • Parts 46
  • Reads 74,452
  • Votes 15,640
  • Parts 46
Complete, First published Aug 07, 2022
Mature
احساس گناهی که بخاطرش راضی به ازدواج با اون مرد شده بود، باعث میشد زندگیش بطور کامل عوض بشه. راضی شد کنار کسی زندگی کنه که تمام فکرش رو انتقام و نفرت پر کرده بود.

 چی میشه وقتی یکی از بهترین دوست‌هات، همسرت میشه و قسم میخوره نابودت کنه؟

چی میشه وقتی مرگ آرزوهات رو به چشم میبینی و حتی برای اعتراض هم صدات در نمیاد؟

چی میشه وقتی حتی خودت هم، خودت رو لایق اون مجازات‌ها میدونی؟

*********************
_ چطور؟ وقتی برگردی دیگه دیوونه نیستم؟ 

+ وقتی برگردم... دیگه من دیوونه نیستم. اینطوری شاید بتونیم راحت‌تر زندگی کنیم. 

_ زندگی کنیم؟ 

با خنده‌ی هیستریکی پرسید. 

_ زندگی نه یول... میتونیم باهم بمیریم. 

+ با هم نه بک... تو بمون و من به جای هردومون، میمیرم.

********************


کاپل: چانبک، هونهان
ژانر: رومنس، درام، روانشناسی، انگست

تایم‌های آپ: یکشنبه و چهارشنبه
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Revenge [ S1 Completed ] to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
𝐋𝐮𝐜𝐢𝐟𝐞𝐫 𝐏𝐂𝐘  by 0bluefiction0
47 parts Ongoing Mature
𝐒𝐮𝐦𝐦𝐚𝐫𝐲 ➪ همینجور که اون کوچولو رو مالش میداد زبونش رو روی لباش کشید. با صدایی که به خاطر بزرگ شدن غول زیر شلوارش بم شده بود دم گوش پسر کوچیکتر زمزمه کرد.. _من مثل اون عاشق های رمانتیک توی فیلما بهت نمیگم " قول میدم آب تو دلت تکون نخوره! " من میخوام با من آب تو دلت تکون بخوره..! همینقدر جدید و هیجان انگیز.. انقدر که قفسه سینه سفید لعنتیت زیرم بالا پایین شه.. انقدر که وقتی اون کوچولو رو نوازش میکنم زیر دلت پیچ بخوره.. انقدر که بدون اینکه بهت دست بزنم ناله هات کل اتاق رو پر کنه.. انقدر که وقتی دارم داخلت میکوبم اون ورودی صورتی کوچولوت برام نبض بزنه.. من اینجوری عاشقتم! جوری که دقیقا آب تو دلت تکون بخوره..! _خوب نگاه کن.. خوب ببین لوسیفر چجوری کل رویاهات رو به باد میده! _داری قوانین مون رو زیر پا میزاری! +قانون! قانونی توی رابطه مون وجود نداره.. مگرنه همون قانون بهت اجازه نمیداد منو به زور اینجا نگه داری..! _اگه تو لوسیفری، پس من میخوام تو جهنم باهات بسوزم.. 𝐅𝐢𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧 ➪ 𝖫𝗎𝖼𝗂𝖿𝖾𝗋 𝖯𝖢𝖸 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 ➪ 𝖢𝗁𝖺𝗇𝖻𝖺𝖾𝗄, 𝖧𝗎𝗇𝗁𝖺𝗇, 𝖪𝖺𝗂𝗌𝗈𝗈 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 ➪ 𝖬𝖺𝖿𝗂𝖺, 𝖠𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍 𝐂𝐡𝐚𝐧𝐧𝐞𝐥 ➪ @BreathUnderTheSea 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 ➪ Nabii
True heir 1 [Completed] by Viaiba
49 parts Complete Mature
سال ۱۹۴۰ زمانی که ژاپنی ها کشور کره رو تسخیر کرده بودن بکهیون زندگی عادی با خانواده مهربون توی یه روستای کوچیک سرسبز نزدیک مرز ژاپن داره ..ولی چی میشه که با اومدن خانواده اشرافی پارک به اون روستا همه چیز بهم بریزه؟؟ زندگی روی وحشتناک و سختشو بهش نشون میده.. بکهیون نمیدونه چطور باید کنار کسی که خانوادشو سلاخی کرده زندگی کنه?! TRUE HEIR 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑩𝒂𝒆𝒌_𝑯𝒖𝒏𝑯𝒂𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: angst / romance / mystery / smut / rough '''''~~~'''''~~~'''''~~~''''' _اگه..اگه نتونم فرار کنم چانیول منو میکشه...این اخرین فرصتمه ... بکهیون بعد از گفتن حرفش با التماس به مرد مقابلش چشم دوخت تا راضی بشه و بزاره بره ولی اون مرد بدون هیچ حسی بازوشو گرفت و به جلو پرتش کرد ..بک جلوی پای کسی زمین خورد..کسی که عطرش براش خیلی اشنا بود سرشو به ارومی بالا اورد و توی چشمای به خون نشسته چان نگاه کرد ..نفسش گرفت و سعی کرد خودشو عقب بکشه ولی چان زودتر عمل کرد و پاشو روی دست بک گذاشت و به شدت فشارش داد جوری که بک از درد جیغی کشید .. _ کجا میخواستی بری بک؟؟؟ همسر عزیزم ..
  🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️                               [کامل شده] by layboom
20 parts Complete
🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️ "یه مانهوای واقعی" نویسند: boom ژانر: رومنس، اسمات، فلاف، فانتزی، سوپرنچرال، طنز، ددی کینک، هپی اندینگ،... کاپل: چانبک روز‌های آپ: سه شنبه‌ها همیشه فکر میکردم موجودات تخیلی یه جایی تو یه دنیای دیگه زندگی میکنن، مطمئن بودم چون دوسشون داشتم. تا اینکه یه روزی وارد خونه‌ای شدم که نباید و چیزایی فهمیدم که باعث شد تمام ذهنیتم در موردشون تغییر کنه. اون روز دوست پسر جذابم که دست بر قضا یه بابای مهربونم بود بهم تاکید کرد که برای مراقبت از بچه کوچولوش نرم خونش، چندین بار هم تاکید کرد و خیلی قاطع منو از رفتن به خونه منع کرد ولی از اون جایی که من یه دانشجوی معمولی بدشانس بودم پروژه‌ی کوفتیمو تو خونه‌اش جا گذاشته بودم. واقعا با خودم فکر میکردم قرار نیست اتفاق خاصی بیوفته، نهایتش میخواستن منو سورپرایز کنن، بخاطر همینم نمی‌خواستن برم خونه. هیچ وقت از سرم این موضوع حتی رد هم نمیشد که وقتی وارد پذیرایی شم با موجود کوچولویی روبرو شم که دندوناشو برام تیز کرده و برای خون بدبختم نقشه می‌کشه. اون واقعا تیونگ بود؟! کوچولویی که منو پاپای شماره‌ی دو صدا میزد و لپامو میبوسید؟! با گیجی سرم رو کج کردم و دقیق نگاهش کردم. چرا حس میکردم درست وسط مانهوایی ایستادم که قرار بود نقش فرعیش توسط یه نیمچه خو
You may also like
Slide 1 of 10
𑁍᪥Spiraea𑁍᪥ cover
Amnesia: The Last Chapter  cover
𝐋𝐮𝐜𝐢𝐟𝐞𝐫 𝐏𝐂𝐘  cover
True heir 1 [Completed] cover
seven⁷ cover
Dark sky/Vkook cover
𝐝𝐚𝐝𝐝𝐲 𝐟𝐚𝐧𝐟𝐚𝐧 𝐢𝐬 𝐦𝐲 𝐮𝐧𝐢𝐜𝐨𝐫𝐧🌈🦄 cover
Twisted love cover
WALKING IN THE FOG cover
  🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️                               [کامل شده] cover

𑁍᪥Spiraea𑁍᪥

37 parts Ongoing

بکهیون علی‌رغم سختی‌ها امگای خوشبختی بود. تو یه محله قدیمی و صمیمی به همراه برادر کوچیک‌ترش زندگی میکرد و توی زندگیش فقط دنبال یک چیز بود، آرامش. منتظر بود آلفایی که از نوجوونی به‌همدیگه علاقه داشتن بهش پیشنهاد بده تا جورچین خوشبختی ناچیزش، کامل بشه. ولی همه‌چیز شروع به دگرگونی کرد و به ویرانی رسید وقتی رفتار نامزدش عجیب شد و سروکله آلفایی با عطر سدار لبنانی تو زندگیش پیدا شد... . . ‌. اسم: اسپیریا᪥𑁍 کاپل‌ها: چانبک، هونهان، چانگمین&تهیانگ ژانر: امگاورس، رومنس، درام، مافیایی (محدودیت سنی +18🔞) نویسنده: #SASHA