Standing in the rain
  • Reads 1,252
  • Votes 310
  • Parts 23
  • Reads 1,252
  • Votes 310
  • Parts 23
Complete, First published Aug 11, 2022
دل را به دریا زده و این بار هم کاملا رندوم کتاب را باز کردم، عینکم را به چشم نداشتم و نور هم زیاد از حد کم بود اما نه به گونه ای که نتوانم ببینم.

《این توصیفی بود هوشمندانه، دقیق و به جا، به رغم جنبه ی آشکارا زیاده واکنشی و رنج پذیرانه اش؛ زیرا که متانت در مواجه با سرنوشت، و فریبایی در ورطه ی رنج تنها به معنی تمکین نیست، بلکه سلوکی کنشگرانه و ظفرمندی خوشیاندی است؛ و او در مقام شخصیتی اسطوره ای ...》

به خدا قسم که به چشم و گوشم نه، بلکه دیگر به عقلم هم داشتم شک می کردم.


couple: jaeyong ,jjp ,doil
genre: angest,romance


توجه: این بوک در ادامه ی one step to the end روایت می شود، در صورت تمایل به مطالعه لطفا ابتدا فصول قبل را بخوانید.
All Rights Reserved
Sign up to add Standing in the rain to your library and receive updates
or
#14jinyoung
Content Guidelines
You may also like
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
23 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
TENSION🍷(vkook) by seta8603
34 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
راز قشنگ🌈فصل 1 by elahe2215
34 parts Ongoing
وضعیت: در حال آپ⏳️ فیک: راز قشنگ🌈 "فصل اول" ژانر: رومنس،انگست،کمدی🌸 هپی اند🥰 ییبو تاپ🤝 چنل تلگراممون : WangXianCilip@ خلاصه: جان تو دردسر بدی افتاده عاشق شدن؟ نه...هنوز مطمئن نیست که عشق و تو زندگیش تجربه کرده یا نه... تصادف کردن و رفتن تو کما؟ ولی اون بچه الان زنده و سرحاله... دردسرش تا آخر عمر عین بختک روی زندگیش افتاده...پس باید خیلی بزرگتر از این حرفا باشه مثلا کشته شدن پدر وانگ ییبو ، توسط پدر خودش... حالا باید چیکار کنه؟ ازدواج؟ دلیلش عشقه یا تاوان؟❤️‍🩹 پ.ن:نویسنده قصد توهین به شخصیت ، ظاهر و ... رو به هیچ عنوان نداره و فقط اینجا داره ذهنشو خالی میکنه❤️ پس اگه در طول داستان با چیزی مواجه شدید که فکرکردید نویسنده به شخصیت اصلی توهین کرده، لطفا اینم در نظر داشته باشید که هر داستانی بی نقص نیست و قطعا برای گذروندن روند داستان باید یه سری اتفاقا بیوفته:)❤️🤝 دوستون دارم💋 امیدوارم از خوندنش لذت ببرید و قلبتون اکلیلی بشه❤️
You may also like
Slide 1 of 10
پرسه در نیمه شب cover
✧HOME✧ cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
A Spring Without You Is Coming cover
لورنزو | Lorenzo cover
dear (عزیز کرده) cover
Satisfaction(Minibook) cover
stalker|kookmin cover
TENSION🍷(vkook) cover
راز قشنگ🌈فصل 1 cover

پرسه در نیمه شب

14 parts Ongoing

بدن زخمی و خونی گائون که مقابل یوهان روی زمین افتاده و از درد به خودش می‌پیچید، صحنه‌ای بود که مرد تا آخر عمرش دیگه نمی‌خواست شاهدش باشه. اگه یکی از همین دعواها گائون رو برای همیشه ازش می‌گرفت... یوهان دستش رو دور کتف گائون حلقه کرد و بدنش رو درون آغوشش کشید. با صدای آروم و گرفته‌ای به حرف اومد: «اگه قراره مثل گذشته به خودت آسیب بزنی و به هیچی اهمیت ندی... پس حضورم توی زندگی چه معنی‌ای می‌ده...؟» ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ژانر: عاشقانه، بی‌ال، انگست، اسمات کاپل: کانگ یوهان و کیم گائون (فیک از سریال قاضی شیطان / the devil judge) نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢 ویراستار: ♧Fatemeh داستان فیکشن ربطی به سریال نداره و اگه سریال رو ندیدید، میتونید با خیال راحت بخونید.